کوپن تخفیف برای خرید از فروشگاه اینترنتی انتشارات آیت اشراق

خرید کردن یکی از لذت‌بخش‌ترین کارهای دنیاست، امّا تخفیف گرفتن از آن هم لذت‌بخش‌تر است؛ زیرا می‌توانید با قیمت‌های ارزان‌تر، کالای خود را تهیه کنید.

برای خرید اینترنتی از فروشگاه‌های آنلاین نیز می‌توانید از کدها و کوپن‌های تخفیف استفاده کنید. با داشتن بن‌ها و کدهای تخفیف می‌توانید خیلی ارزان‌تر، کالاها و خدمات مورد نیاز خود را از سایت‌های اینترنتی خریداری کنید.

کوپن تخفیف زیر جهت خرید شما کاربران عزیز از فروشگاه اینترنتی انتشارات آیت اشراق ارائه شده است.

کُد تخفیف زیر را در قسمت کوپن تخفیفِ سبد خرید وارد نموده و بر روی اعمال تخفیف کلیک نمایید تا تخفیف مربوطه بر روی مجموع قیمت سبد خرید اعمال شود. این کوپن تخفیف شامل بخش فروش ویژه نمی‌شود.

 

۱۰ % تخفیف برای خرید از فروشگاه اینترنتی انتشارات آیت اشراق

کد تخفیف:    ayateeshraq.com

نکته مهمّ:

مشتریان ثابت انتشارات آیت اشراق، علاوه بر کد تخفیف بالا، در شرایط زیر می‌توانند تا ۲۰ % تخفیف نیز بهره‌مند شوند:

  1. سه بار و هر بار خرید بالای ۷۰۰ هزار تومان، برای بار چهارم و پنچم کد تخفیف ۱۵ درصدی و برای بار ششم کد تخفیف ۲۰ درصدی تعلق می‌گیرد.
  2. دو بار و هر بار خرید بالای یک میلیون تومان، برای بار سوم و چهارم کد تخفیف ۱۵ درصدی و برای بار پنجم کد تخفیف ۲۰ درصدی تعلق می‌گیرد.
  3. یک بار خرید بالای دو میلیون تومان، برای بار دوم و سوم کد تخفیف ۱۵ درصدی و برای بار چهارم کد تخفیف ۲۰ درصدی تعلق می‌گیرد.

مشتریان عزیز، در صورت داشتن شرایط بالا برای کد تخفیف ۱۵ یا ۲۰ درصد از طریق فرم تماس با ما یا با شماره همراه  ۰۹۱۹۶۶۶۹۷۰۹ تماس حاصل نمایند.

 

نگاهی به زندگی پربار علامه حسن حسن‌زاده آملی (قدّس سرّه)

علامه حسن حسن زاده آملی ایشان در اواخر سال ۱۳۰۷ هجری شمسی در روستای ایرای لاریجان آمل متولد و در حجر کفالت و تحت مراقبت پدر و مادری الهی، بزرگوار و اهل یقین، تربیت یافتند. در حالی که شش ساله بودند، به مکتبخانه خدمت یک معلم روحانی شرفیاب شدند و پیش او خواندن و نوشتن یاد گرفتند و تعدادی از جزوات متداول در مکتبخانه های آن زمان را خواندند، تا اینکه در خردسالی تمام قرآن را به خوبی یاد گرفتند.

علامه حسن زاده در سال ۱۳۲۳ شمسی تحصیلات کتب ابتدائیه را در مدرسه روحانی (حوزه علمیه) که در میان طلّاب علوم دینیّه معمول و متداول است از نصاب الصبیان و رساله عملیه فارسی آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی (چون ایشان مرجع علی الاطلاق در آن زمان بودند) و کلیات سعدی، گلستان سعدی و جامع المقدمات و شرح الفیه سیوطی و حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب منطق و شرح جامی بر کافیه نحو و شمسیه در منطق و شرح نظام در صرف، مطوّل در معانی و بیان و بدیع و معالم در اصول، تبصره در فقه و قوانین در اصول تا مبحث عام و خاص را در آمل که همواره از قدیم الدهر واجد رجال علم بوده، از محضر مبارک روحانیین آن شهر آیات عظام و حجج اسلام: محمد آقا غروی و آقا عزیزالله طبرسی و آقا شیخ احمد اعتمادی و آقا عبدالله اشراقی و آقا ابوالقاسم رجائی و غیرهم که همگی از این نشأه رخت بربسته اند و به ریاض قدس در جوار رحمت ربّ العالمین آرمیده اند، فرا گرفتند و نیز از حضرت آیت الله عزیزالله طبرسی تعلیم خط می گرفتند تا اینکه خود حضرتش در آمل چند کتاب مقدماتی را تدریس می کردند.

آیت‌الله حسن‌زاده، با اتمام دروس مقدماتی حوزه، لباس روحانیت پوشید و در ۲۲ سالگی، در شهریور ۱۳۲۹ش، برای ادامه تحصیل، وارد تهران شد. او در تهران، فقه و اصول را نزد اساتیدی همچون سید احمد لواسانی، ابوالحسن شعرانی، سیدابوالحسن رفیعی قزوینی و محمدتقی آملی آموخت. در درس فلسفه و عرفان نیز در دروس اساتیدی چون مهدی الهی قمشه‌ای، علامه شعرانی، فاضل تونی و میرزا احمد آشتیانی شرکت کرد. حسن‌زاده افزون بر اینها، دروس مختلفی مانند تفسیر،‌ رجال و درایه و ریاضی و هیئت و نجوم و طب را از علامه شعرانی آموخت و از او اجازه اجتهاد و اجازه نقل حدیث دریافت کرد. وی یازده سال نزد مهدی الهی قمشه‌ای، «منظومه» سبزواری، بخش‌هایی از اسفار و «شرح خواجه بر اشارات» را فرا گرفت و در جلسات تفسیر قرآن او نیز حاضر می‌شد.

حسن‌زاده آملی، پس از چهارده سال تحصیل در تهران، در مهر ۱۳۴۲ش به قم رفت و به مدت ۱۷ سال در دروس علامه طباطبایی حاضر شد. در این مدت، بخش‌هایی از کتاب بحارالانوار و تمهید القواعد را نزد وی خواند. همچنین در دروس فلسفی و عرفانی سید محمدحسن الهی، برادر علامه طباطبایی، شرکت کرد. سید مهدی قاضی طباطبایی، فرزند سید علی قاضی از دیگر اساتید وی در قم بود. حسن‌زاده از این دوره به نیکی یاد کرده و بخش‌هایی از تأثیرپذیری اخلاقی را به این دوره نسبت داده است.

حسن‌زاده آملی پس از سکونت در قم، به تدریس دروس فلسفه و عرفان مشغول شد و شرح منظومه، اشارات، اسفار اربعه، شرح فصوص قیصری، شرح تمهید و مصباح الانس را تدریس کرد. او همچنین حدود هفده سال دروس ریاضیات، هیأت، وقت و قبله را درس داده که کتاب دروس «معرفة الوقت و القبلة» محصول آن درس‌هاست.

علامه حسن‌زاده در شامگاه سوم مهر ۱۴۰۰ش (۱۸ صفر ۱۴۴۳ق) بر اثر عارضه ریوی در بیمارستان شهر آمل درگذشت. مراسم تشییع در شهر آمل برگزار شد.

حسن‌زاده آملی، آثاری در زمینه‌های مختلف چون فقه، فلسفه، اخلاق، عرفان، کلام، ریاضیات، نجوم، ادبیات عربی و فارسی، علوم طبیعی، طب قدیم، علوم غریبه نوشته است؛ اما عمده آثار و اندیشه‌های او بر محور قرآن، فلسفه و عرفان است.

آیت‌الله حسن‌زاده آملی، آثار فلسفی فراوانی دارد که برخی از آنها از این قرار است: «الاصول الحکمیه»، «رساله جعل»، «رساله رؤیا»، «رساله نفس الأمر»، «رساله نهج الولایه»، «رساله فی التضادّ»، «ترجمه و تعلیق الجمع بین الرّأیین»، «ترجمه و شرح سه نمط آخر اشارات»، «تصحیح و تعلیق شفا»، «تصحیح و تعلیق اشارات»، و «تقدیم و تصحیح و تعلیق آغاز و انجام کلامی».

بخشی از آثار عرفانی حسن‌زاده آملی عبارتند از: «الهی نامه»، «رساله لقاءالله»، «رساله إنه الحق»، «شرح فصوص الحکم»، «عرفان و حکمت متعالیه»، «تصحیح رساله مکاتبات، «رساله مفاتیح المخازن» و «رساله‌ای در سیر و سلوک».

برخی از آثار ادبی حسن‌زاده چنین است: «تصحیح کلیله و دمنه»، «تصحیح گلستان سعدی»، «مصادر اشعار منسوب به امیرالمؤمنین(ع)»، «تقدیم و تصحیح و تعلیق نصاب الصبیان»، «دیوان اشعار»، «ده رساله فارسی»، «هزار و یک نکته» و «الهی نامه».

حسن‌زاده آملی، به تصحیح بسیاری از آثار مهم و همچنین حاشیه‌نگاری بر آنها پرداخته است؛ از جمله «تصحیح‌ نهج‌ البلاغه»، «تصحیح تفسیر خلاصة المنهج»، «تصحیح‌ کتاب شفا»، «تصحیح اسفار اربعه»، «تصحیح کتاب کشف المراد»، «تصحیح‌ و حاشیه بر تمهید القواعد صائن الدین» و «شرح بر فصوص قیصری». او هم‌چنین کتاب الخزاین احمد نراقی در علوم غریبه را به همراه علی اکبر غفاری تصحیح و حاشیه زده است.

کتاب اوصاف الاشراف اثر خواجه نصیرالدین طوسی به چاپ دوّم رسید.

ابوجعفر محمد بن محمد بن حسن طوسی ملقب به خواجه‌نصیرالدین و مشهور به محقق طوسی، نامیده شده با القاب استاد البشر و عقل حادی عشر و معلم ثالث، در یازدهم جمادی‌الاولی سال ۵۹۸ هـ.ق. در طوس، چشم به دنیا گشود. علوم مختلف زمان خویش را ابتدا از پدر دانشمند خویش و سپس از دیگر عالمان و استادان طوس و نیشابور و خراسان در حوزه فقه و فلسفه و حدیث و نجوم و ریاضیات و دیگر دانش‌ها آموخت. با حضور در قلاع اسماعیلیه در پی فتنه مغول، فصل جدیدی از زندگانی وی توأم با اقبال علمی و سیاسی ادامه یافت. محیط آرام قهستان و قلاع الموت و حمایت امیران اسماعیلی از دانش و فرهنگ، موجب خلق برخی آثار ارزشمند خواجه در این دوره گشت.

با حمله هلاکوخان مغول به الموت و شکست دولت اسماعیلیه در سال ۶۵۴  هـ.ق. خواجه‌نصیرالدین به‌عنوان یک اندیشمند بزرگ و پرآوازه، تأثیر بسزایی در تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی به‌ویژه ازبین‌بردن خلافت عباسی ایفا کرد.

نبوغ ویژه، هوش سرشار، همت و کوشش وافر خواجه در کسب علوم، بهره‌گیری از امکان قدرت سیاسی و اجتماعی هلاکو و فرزندانش موجب خدمات بزرگ علمی خواجه در عرصه علم همچون رصدخانه مراغه و خلق آثار و رساله‌های علمی بی‌نظیر در تاریخ علم و فرهنگ ایران زمین گردید.

 آثار علمی خواجه در عرصه‌های گوناگون، سرآمد تولیدات علمی دانشمندان شیعی، بر تارک فرهنگ اسلام و ایران می‌درخشد. مجموعه آثار خواجه‌نصیر در رشته‌ها و دانش‌های مختلف تا ۱۹۰ مورد به ثبت رسیده است. افزون بر آثار مکتوب، تلاش خواجه در تربیت شاگردان مستعد و آماده‌سازی بستر مناسب علمی فرهنگی برای گسترش علوم اسلامی به طور کلی و معارف اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به طور خاص، چهره‌ای منحصر به فرد از وی در تاریخ علم، فرهنگ و تعلیم‌وتربیت این مرز و بوم ساخته است.

خواجه سرانجام در روز هجدهم ذیحجه سال ۶۷۲ هـ.ق. در بغداد در گذشت و در جوار مرقد امام موسی کاظم (علیه‌السلام) روی در نقاب خاک کشید.

اوصاف الاشراف، رساله‌ای در سیروسلوک و آداب طریقت

پژوهش حاضر در خصوص یکی از آثار ارزشمند خواجه با نام اوصاف الاشراف است. رساله‌ای کوتاه در سیروسلوک به فارسی در واپسین دهه‌های عمر گران‌قدر خواجه‌نصیرالدین طوسی که به درخواست خواجه شمس‌الدین محمد جوینی وزیر نگاشته شده است.

اسلوب خواجه در این رساله، بیان طریقت و روش اهل سلوک و عرفان مبتنی بر روش عقلانی است. خواجه در اوصاف الاشراف، مباحث عرفانی را تا حدودی به زبان فلسفی بیان کرده است و پیداست که این اثر را یک فیلسوف نوشته است، نه یک نویسنده حوزه عرفان و تصوف. از این روست که کاربرد اصطلاحات و تعبیرات و مفاهیم فلسفی در جای‌جای این اثر، قابل مشاهده است.

درباره اوصاف الاشراف و رویکرد خواجه‌نصیرالدین در نگارش آن

با نگاهی ساده به فهرست مطالب اوصاف الاشراف و با دیدن عنوان‌های ذوق آشنای آن، در می‌یابیم که با یک متن عرفانی روبه‌رو هستیم و نه یک کتاب فلسفی از نوع اخلاق ناصری که به روش حکما نوشته شده باشد. اما آنچه اوصاف الاشراف را از یک متن عرفانی از نوع خودش فراتر می‌برد، این است که خواجه به قول خودش از «قوانین عقلی» پیروی کرده است و می‌توان گفت اثر درباره احوال و مقامات عرفانی است، ولی با غلبه زبان و بیان فلسفی. مثلاً: کاربرد شواغل حواس ظاهره و باطنه در فصل مربوط به تفکر؛ خواجه تفکر را «سیر باطنی انسان از مبادی به مقاصد» می‌داند و اصطلاح «نظر» را معادل تفکر به کار می‌برد؛ در حالی که آنچه صوفیان در باب «نظر» می‌گویند این نیست؛ بنابراین می‌توان گفت اوصاف الاشراف کتابی است عرفانی که عرفان و تصوف آن رنگ فلسفی به خود گرفته است.

صفحه خرید: اوصاف الاشراف

استناد خواجه‌نصیر به آیات و احادیث در اوصاف الاشراف

استفاده از آیات و احادیث در سبک نگارشی اوصاف الاشراف جایگاهی متفاوت با سنت متون عرفانی و روش صوفیان پیشین دارد.

در متون عرفانی قبل از خواجه، معمولاً آیات و احادیث در پایان یک گزارۀ مفهومی برای اثبات یک مبحث در یک روش ترکیبی آورده می‌شود؛ اما خواجه در اوصاف الاشراف ابتدا ذیل هر عنوان در آغاز هر باب از آیات استفاده نموده و در ادامه به جای استفاده از مباحث استدلالی و فلسفی برای تثبیت و استحکام بیشتر مطالب از احادیث بهره جسته است.

پارسی‌گرایی در نگارش اوصاف الاشراف

لحن صوفیانه حاکم بر اوصاف الاشراف ادامه سنت صوفیان خراسان است، دوره‌ای که زبان فارسی، زبان اول تصوف به شمار می‌آمده و سعی و دقت بسیار در انتخاب معادل‌های فارسی برای اصطلاحات عربی صورت گرفته است.

مقایسه بین اوصاف الاشراف و اخلاق ناصری

اوصاف الاشراف را می‌توان با اخلاق ناصری سنجید. اخلاق ناصری در جوانی خواجه‌نصیر در قهستان برای تقدیم به ناصرالدین ابوالفتح عبدالرحیم ابی منصور که در مذهب اسماعیلی بود نگارش یافته و اساس کار آن به روش فلسفی است.

ارتباط و تناسب اوصاف الاشراف با اخلاق ناصری به عنوان یک مجموعه و کلیت واحد بسیار خیره‌کننده است. خواجه در اخلاق ناصری درجات سه‌گانه اهل جامعه را بیان نموده است که به ترتیب عبارتند از:

  • ارباب صنایع و حرفه‌ها
  • اهل علوم ریاضیات و نجوم
  • فلاسفه و حکما

در بین این سه گروه، فلاسفه و حکما که با حکمت نظری سروکار دارند، از دو گروه دیگر کامل‌ترند، ولی این گروه در نهایت راه کمال قرار ندارند، بلکه فراتر از این مرتبه‌ها کسانی هستند که به‌مراتب ملکوتی و الهی رسیده‌اند و آن مراتب انبیا و اولیاست.

در نگاه خواجه پس از اینکه انسان مرحله حکمت نظری را طی کرد، قابلیت آن را می‌یابد که به مرحله‌ای قدم بگذارد که همان وصول به مرتبه ملائکه مقدس و عقول و نفوس مجرد است و در این مرحله جز حقیقت حق مطلق، چیزی باقی نمی‌ماند. این عالم در اخلاق ناصری به «عالم اشرف» نام‌گذاری شده است.

خواجه در واپسین دهه‌های عمر خویش وظیفه خود را فراموش نمی‌کند و بر خود فرض می‌داند که کسانی که را که به این «عالم اشرف» راه می‌یابند یعنی کسانی که حرکتی از نوع اهل طریقت دارند و سیروسلوک و حرکت باطنی را در پیش گرفته‌اند، معرفی نماید. در نگاه خواجه‌نصیر، این انسان‌ها در جایگاهی فراتر از حکما و فلاسفه قرار دارند؛ ازاین‌رو، خواجه این کتاب را «اوصاف الاشراف» نام نهاده است.

در اخلاق ناصری چهار فضیلت اصلی جنس‌های فضایل حکمت و شجاعت و عفت و عدالت مطرح شده‌اند. ویژگی اصلی این فضایل این است که جنبه اجتماعی دارند و در خصوص رابطه انسان با خلق خداست، در حالی که در اوصاف الاشراف، رابطه انسان با خدا و چگونگی سیروسلوک انسان به طرف خداست و به‌این‌ترتیب سیروسلوک فراتر از اخلاق قلمداد گردیده است.

خواجه‌نصیرالدین طوسی و رابطه او با عرفان و تصوف

در خصوص زندگی خواجه هیچ دلیل و سندی وجود ندارد که وی به رویکرد صوفیانه توجه داشته است؛ در متن اوصاف الاشراف نیز هدف خواجه، تأیید گرایش‌های صوفیانه نبوده است.

خواجه در اوصاف الاشراف هیچگاه از لفظ صوفی یا تصوف استفاده نکرده و تعبیرات معادل آن را چون «سیر اولیاء و روش اهل بینش»، «اهل سلوک»، «ارباب طریقت» و «اهل ذوق» به کار برده است. این نشان‌دهنده این است که خواجه‌نصیر، بین عرفان ناب اسلامی و آنچه تحت عنوان گرایش‌های صوفی‌مآبانه مبتنی بر جهل و انحراف که در گذشته و حال مجال عرض‌اندام یافته است، جدایی قائل است.

ورود خواجه به حوزه عرفان و تصوف به عنوان یک عالم و فیلسوف شیعی، بسیار حائز اهمیت است. در خصوص انگیزه خواجه در نگارش اوصاف الاشراف و برگزیدن رویکرد عرفانی پس از فلسفه، نشان‌دهنده این است که خواجه، کمال انسانی را افزون بر طی مدارج دانش و آگاهی در سیروسلوک و پیمودن راه اهل ذوق و بینش می‌دانسته است و خود نیز در نهایت راه، این مسیر را برگزیده است.

خواجه‌نصیرالدین طوسی، پیشگام فقهای عارف شیعی

ورود خواجه به حوزه عرفان، بنیان‌گذار یک مشی و مرام در حوزه عرفان شیعی است. خواجه‌نصیر با پرداختن به ادبیات و مفاهیم عرفانی راهی را برای بسیاری از فقها و نکته‌سنجان اهل شریعت شیعی گشوده است. فقیهان و عالمان شیعی که در اوج معراج خود در حل غوامض فقهی، فلسفی، کلامی، تفسیری، متوجه گرایش‌های عرفانی و ذوقی در طریق الی الله شده‌اند. بزرگانی چون شیخ بهایی، ملامحسن فیض کاشانی، ملا احمد نراقی، حضرت آیت‌الله قاضی طباطبایی، و حضرت علامه طباطبایی و دیگر بزرگان.

ارتباط اوصاف الاشراف با فراگیران حوزه عرفان

مخاطب این کتاب، شمس‌الدین جوینی، اهل سیروسلوک نبوده و اصولاً اوصاف الاشراف، کتابی نیست که یک شیخ برای مریدان خویش نوشته باشد، بلکه سنت فلسفی قبل از خواجه همچون بوعلی سینا و دیگران این بوده که حتماً به مباحث عرفانی به‌عنوان مکمل و متمّمی برای بحث‌های فلسفی استفاده می‌کردند و اوصاف الاشراف مربوط به همین سنت است؛ لذا می‌توان گفت که اوصاف الاشراف یک کتاب شبه صوفیانه است که یک فیلسوف برای عموم مردم نگاشته است که از این طریق مطالبی را در خصوص مباحث عرفانی بخوانند و بدانند؛ لذا اوصاف الاشراف هیچگاه، جایگاه یک کتاب درسی در حوزه خانقاه‌ها و حلقه‌های صوفیانه پیدا نکرده است. بااین‌همه، به نظر می‌رسد که با قاطعیت نمی‌توان گفت خود خواجه نیز این کتاب را به عنوان یک کتاب درسی ننوشته است؛ بلکه می‌توان گفت توجه وی به این اثر ازآن‌جهت بوده است که به عنوان یک عالم شیعی مطالبی را نوشته است که دیگران بخوانند و از افراط و انحراف در مواجهه با مطالب عرفانی جلوگیری نماید.

تقسیم‌بندی ابواب اوصاف الاشراف

باب اول و دوم مربوط به مسائل پیش از حرکت سالک است؛ لذا در اینجا به موانع سیروسلوک و پیمودن راه، پرداخته است.

در اوصاف الاشراف خواجه‌نصیر تأکید دارد بر اینکه سالک باید خود را از عوایق و موانع راه، رهایی دهد تا بتواند به مقصود و مطلوب که همانا حقیقت حق است، دست یابد، اما اینکه انسان بخواهد از رذایل اخلاقی نجات و خلاصی یابد، این مباحث در اخلاق ناصری مطرح شده است. در این راستا آنچه در ابواب آغازین است، توبه، زهد، فقر، ریاضت، محاسبه و مراقبه و تقوا که عناوین شش فصل در باب دوم اوصاف الاشراف است.

در باب سوم حرکت سالک آغاز شده است؛ ازاین‌رو، مباحث خلوت، تفکر، خوف، رجا، صبر، شکر مطرح شده است که موانع راه را از حرکت سالک برطرف نماید. اگرچه این الفاظ مربوط به مقامات است، ولی خواجه عبارت مقامات را به کار نمی‌برد.

در باب چهارم خواجه، اصطلاح عرفانی «احوال» را به کار می‌برد و البته منظور خواجه، احوالی است که در حین سیروسلوک حاصل می‌شود، لذا در این باب از ارادت و شوق و محبت و معرفت و یقین و سکون بحث می‌کند.

ادامه مبحث «احوال» در باب پنجم مربوط به کسانی است به معرفت کامل رسیده‌اند و «اهل وصول» هستند؛ این احوال عبارت است از: توکل، رضا، تسلیم، توحید، اتحاد و وحدت.

در باب ششم خواجه از فنا سخن به میان آورده است؛ اما آنچه جالب‌توجه است این است که خواجه این باب را بدون هیچ تقسیمی آورده است، ازاین‌جهت که فنای در توحید، نهایت حرکت و عدم سالک و انقطاع سلوک است و آنجا که نقطه پایان خط سیر باشد، دیگر تقسیم و تعدد معنا ندارد.

فصل‌بندی اوصاف الاشراف با تمام متون عرفانی قبلی از خود تفاوت جدی دارد و تا حدودی این سبک تقسیم‌بندی و تبویب مطالب را می‌توان تحت تأثیر خواجه عبدالله انصاری در صد میدان دانست. در آنجا نیز خواجه عبدالله ابتدا مطالب را به ده باب اصلی و هر یک از این ده باب را به ده بخش فرعی تقسیم می‌کند و برای هر یک از این ابواب فرعی، عنوانی قرار می‌دهد.

خواجه‌نصیر نیز در اوصاف اشراف ابتدا مطالب را به شش باب اصلی تقسیم نموده و آنگاه هر یک از این ابواب را به بخش‌های فرعی شش‌گانه تقسیم کرده است و بر هر یک از این فصل‌های شش‌گانه عنوانی را قرار داده است. این عنوان‌بندی، از جهاتی ویژه خواجه‌نصیر است و آن اینکه باب‌های شش‌گانه که خواجه در اوصاف الاشراف پی هم آورده است، دو باب اول مربوط به پیش از حرکت است و در سیر کلی مباحث کاملاً متفاوت است، درحالی‌که در صد میدان از بدایت سفر باب‌ها چیده می‌شود تا نهایت سفر.

اشتراک الفاظ در اوصاف الاشراف باعث نمی‌شود که این مطالب در یک محتوای تکراری با اخلاق ناصری قرار بگیرد؛ مثال آنچه از صبر در اخلاق ناصری می‌بینیم، نوعی از مباحث اخلاقی است که تحت جنس عفت، مورد بحث قرار می‌گیرد یا تسلیم و توکل که دو نوع از انواع تحت جنس عدالت است، در حالی که این مباحث در اوصاف الاشراف بدون توجه به این تقسیم‌بندی‌های فلسفی و با محتوای عارفانه و صوفیانه مورد توجه قرار می‌گیرد.

شیوه پژوهش

این تحقیق با استفاده از سه نسخه، به صورت تصحیح انتقادی انجام شده است و متنی منقح از اوصاف الاشراف بر اساس شیوه خط مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی فراهم گردیده است.

افزون بر تصحیح و ارائه متن اوصاف الاشراف، برای آشکار شدن هر چه بهتر درون‌مایه متن، عنوان‌هایی در هر بخش به‌صورت مستقل، درون قلاب، اضافه گردید تا امر مطالعه و دسته‌بندی مباحث برای خوانندگان، آسان‌تر گردد.

یکی از مواردی که در این تحقیق مورد توجه قرار گرفت، مأخذ یابی آیات و روایات و احادیث است که افزون بر آن، ترجمه آیات قرآنی با استفاده از ترجمه استاد شیخ حسین انصاریان در پاورقی درج گردیده است.

نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران برگزار می‌شود.

 با توجه به عدم برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدام به برپایی اولین نمایشگاه مجازی کتاب نموده است.

این نمایشگاه از تاریخ یکم الی ششم بهمن ماه ۱۳۹۹ از طریق  سایت tehranbookfair.ir قابل دسترسی است.

در این نمایشگاه علاوه بر کتاب‌های فارسی، کتاب‌های انگلیسی و عربی در کلیه موضوعات دانشگاهی و عمومی و با تخفیف حداقل ۵۰ درصد و بدون محدودیت به فروش می‌رسد.

همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدام به توزیع بن کتاب برای دانشجویان، اساتید و مؤسّسات، طبق روال نمایشگاه کتاب خواهد نمود که جزئیات آن متعاقباً اعلام خواهد شد.

ثبت‌نام دانشجویان و طلاب برای دریافت بن خرید کتاب از ۱۸ دی‌ماه آغاز خواهد شد و تا پایان سهمیه اعتبار ادامه خواهد داشت.

یارانه اعتباری خرید کتاب برای دانشجویان و طلاب تا سقف ۲۰۰ هزار تومان است که از این مقدار سهم مشارکت دانشجویان و طلاب ۱۲۰ هزار تومان است و ۸۰ هزار تومان را نیز معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بانک صادرات ایران تامین خواهند کرد. همچنین یارانه اعتباری خرید کتاب برای اعضای هیئت علمی از ۲۵۰ هزار تومان به ۴۰۰ هزار تومان رسیده است.

نحوه خرید

شما در منزل یا محل کار خود وارد سایت tehranbookfair.ir شده و اقدام به انتخاب کتاب از لیست ویژه نشر می‌نمائید. با قرار دادن کتاب‌های منتخب در سبد خرید و پرداخت وجهِ آن به حساب معرفی شده خریداری و از طریق پست دریافت خواهید نمود. توجه شود که هزینه‌های پست از سوی فرستنده پرداخت خواهد شد.

امیدواریم از این موقعیت استثنایی در این شرایط سخت کرونایی به نحو مطلوب استفاده کنید.

در صورت نیاز به اطلاعات بیشتر با شماره ۰۲۱۸۸۹۱۰۰۹۱ تماس حاصل فرمایید.

لیست کتب انتشارات آیت اشراق تا سال ۱۳۹۹

توفیق نیل به حقیقت توحید صمدی قرآنی و اعتلای فهم خطاب محمدی بدون ادراک باطن صحف عرفانی و منشورات برهانی امکان پذیر نیست و این معنا به معاضدت امّهات میراث مکتوب ارباب عرفان و اکابر حکمت محقق می‌گردد.

بر این اساس، انتشارات آیت اشراق با بضاعت مزجاتی که دارد همگی همت خود را مصروف چاپ و نشر منابع دست اول معقول و مشهود نموده تا بتواند ضمن احیاء و ترویج تراث عقلانی و اشراقی سهم خود را در این میان ادا نماید. امید است که مقبول اصحاب نظر و بصر قرار گرفته و از رهنمودهای سازنده آنان بهره‌مند گردد.

انتشارات آیت اشراق در گذر زمان

کتابسرای اشراق در فضای لهیب طعنه‌ها  و هجمه‌ها بر علیه کتب عرفانی و فلسفی در قم در سال ۱۳۷۲ تأسیس شد و بصورت تخصّصی در زمینه کتب عرفانی و فلسفی و اخلاقی شروع به فعالیت نمود و تلاش کرد دلبری این موضوعات را در عرصه فرهنگ پررنگ‌تر نماید. بعد از ۱۵ سال کسب تجربه در امر کتابفروشی در سال ۱۳۸۷ موفق به اخذ مجوز نشر به نام “آیت اشراق” با محوریّت کتب علوم عقلی و عرفانی شد.

مفتخریم که در کمتر از یک دهه فعالیت انتشاراتی، بیش از ۱۵۰ عنوان کتاب که غالب آنها منحصر بفرد است، تقدیم عرصه فرهنگ نموده‌ایم، لازم است عرض نماییم برخی از کتاب‌ها برای اوّلین بار در دنیا و کشور عزیزمان به زیور طبع آراسته شده است. بایک محاسبه کوتاه می‌توان فهمید که به ازای هر ماه بیش از یک جلد کتاب چاپ کرده‌ایم و این برای بنده خدمتگزار که هیچگونه چتر حمایتی از هیچ کس و هیچ جایی نداشته و ندارم، رزومه قابل قبولی می‌نماید.

در این یک دهه فارغ از وضعیت اسفناک فرهنگ و اقتصاد و جایگاه کتاب، هرگز از اهداف خود که همانا احیاء و ترویج علوم عقلی و شهودی بود عقب نشینی نکردیم و بلکه با تقویت امور، راسخ‌تر و مقاوم‌تر ادامه داده و به لطف خدا و حمایت شما فرهیختگان خواهیم داد. سخت نیازمند راهنمایی و انتقاد شما سروران هستیم و افتخارمان، همراهی با شما در این دهه‌ها بوده است.

 

دریافت لیست کتب انتشارات آیت اشراق تا سال ۱۳۹۹

 

راهیابی کتاب نفحات روشن به مرحله دوم جایزه کتاب سال

دبیرخانه سی و هفتمین دوره جایزه کتاب سال، نامزدهای گروه دین این دوره از جایزه کتاب سال را معرفی کرد.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه خانه کتاب، ۱۷ اثر در موضوعات کلیات اسلام، علوم قرآنی، حدیث و فقه و اصول از گروه دین به مرحله دوم سی و هفتمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران راه پیدا کردند.

در موضوع کلیات اسلام دو کتاب «نفحات روشن: مجموعه درس‌گفتارهای تفسیری، اعتقادی، عرفانی و فلسفی عارف ربانی و حکیم صمدانی آیت‌الله میرزا عبدالکریم روشن‌طهرانی(ره)، ۶ جلد»، ویرایش و پاورقی‌ها: سید محمود طاهری، قم: انتشارات آیت اشراق، ۱۳۹۷ و «فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی»، ۴ ج، تألیف گروهی از پژوهشگران، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۷ به مرحله دوم داوری راه پیدا کردند.

در موضوع علوم قرآنی ۵ کتاب «تمسک العترة الطاهرة بالقرآن الکریم»، ۳ ج، تألیف محمد جعفر طبسی، قم: مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم‌السلام، ۱۳۹۷، «قرآن‌پژوهی در شبه‌قاره هند»، تألیف رئیس‌اعظم شاهد، قم: مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی (صلی‌الله علیه وآله)، ۱۳۹۷، «جریان‌شناسی تفسیر علمی»، تألیف شادی نفیسی، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۷، «مضامین اصلی قرآن»، تألیف فضل الرحمان، ترجمه فاطمه علاقه‌بندی، ویراستار علمی: مهرداد عباسی، تهران: کرگدن، ۱۳۹۷ و «نظریه‌پردازی قرآن‌بنیان: رهیافت‌های توسعه روش نظریه‌پردازی قرآن‌بنیان سید محمد باقر صدر»، تألیف سعید بهمنی، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۷ به عنوان نامزد جایزه کتاب سال شناخته شدند.

چهار کتاب «اعتبارسنجی احادیث شیعه: زیرساخت‌ها، فرایندها، پیامدها»، تألیف سید علیرضا حسینی‌شیرازی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت)؛ پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی و مؤسسه رهجویان راه امام هادی علیه‌السلام، ۱۳۹۷، «رویکردهای نوین در حدیث‌پژوهی شیعه»، تألیف جمعی از نویسندگان، به‌اهتمام مرتضی سلمان‌نژاد و سیدمحمدهادی گرامی، تهران: دانشگاه امام صادق علیه‌السلام، ۱۳۹۷، «ضوءالشهاب فی شرح الشهاب»، ۳ ج، تألیف السید ضیاءالدین ابوالرضا فضل‌الله بن علی بن عبیدالله الحسنی الراوندی، تحقیق مهدی سلیمانی‌آشتیانی، قم: دارالحدیث، ۱۳۹۷ و «درر اللآلی العمادیة فی الاحادیث الفقهیة»، ۸ ج، تألیف ابن ابی‌جمهور، تحقیق گروهی از محققان کتابخانه علامه مجلسی، زیرنظر سید حسن موسوی‌ بروجردی با همکاری پژوهشکده باقرالعلوم علیه‌السلام، قم: کتابخانه علامه مجلسی، ۱۴۳۹ق در موضوع حدیث به مرحله نیمه نهایی سی و هفتمین دوره جایزه کتاب سال راه پیدا کردند.

در موضوع فقه و اصول شش کتاب «مکاسب محرمه»، ۱۰ ج، تألیف علیرضا اعرافی، قم: مؤسسه اشراق و عرفان، ۱۳۹۷، «تأثیر دیدگاه‌های فقهی بر قوانین کیفری در جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص»، تألیف اسماعیل آقابابائی‌بنی، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۷، «مکتب اجتهادی سید طباطبایی‌یزدی (در فقه معاملات)»، تألیف سید مصطفی محقق‌ داماد، تهران: مرکز نشر علوم اسلامی با همکاری انتشارات سخن، ۱۳۹۷، «مکتب اجتهادی آخوند خراسانی»، تألیف سید مصطفی محقق‌ داماد، تهران: مرکز نشر علوم اسلامی، ۱۳۹۷، «موسوعة ردالشبهات الفقهیة المعاصرة (المرأة)»، ۳ ج، تألیف جمعی از مؤلفین و محققین، به‌اهتمام محمدمهدی جواهری، قم: مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم‌ السلام، ۱۳۹۷ و «معتمد تحریر الوسیلة»، ۶ ج، تألیف عباس ظهیری، تهران: مؤسسه چاپ و نشر عروج، ۱۳۹۷ به عنوان نامزد جایزه کتاب سال شناخته شدند.

آیین اختتامیه سی و هفتمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، در بهمن ماه و با معرفی برگزیدگان و کتاب‌های شایسته قدردانی، برگزار می‌شود.

مروری بر کتاب مفتاح اسرار الحسینی؛ در اسرار سیر و سلوک

مفتاح اسرار الحسینی در اسرار سیر و سلوک، تقریر شیعی مسائل عرفان اسلامی است. ملّا عبدالرّحیم بن محمّد یونس دماوندی اصفهانی حائری، عارف قرن دوازدهم هجری در اصفهان بوده و تاریخ ولادت و وفات وی معلوم نیست؛ اما احتمالاً تا ۱۱۶۲ قمری در قید حیات بوده است. نزد ملاّ محمّد صادق اردستانی و آقا خلیل قائنی اصفهانی و میرزا حسن لاهیجی قمی کسب علم کرد و بعدها ساکن کربلا شد و به تألیف و تحقیق و اقامه جماعت پرداخت. مدفن وی نیز همانجاست. انتساب او به سلسله نوربخشیه یا ذهبیه اثبات نشده است. آثار قابل توجهی از وی باقی مانده که یکی از مهم‌ترین آن مفتاح اسرار الحسینی است. شادروان سیّد جلال الدین آشتیانی آن را برای نخستین بار در منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران منتشر کرد.

مفتاح اسرار الحسینی از نوشته های مفصل دماوندی است که آن را در ۱۱۶۰ قمری یعنی در اواخر عمر تألیف کرده و مبیّن دیدگاه‌های عرفانی وی است. به گفته او (ص۵۷) سبب تسمیه کتاب و درج «اسرار» در عنوان آن مربوط به «بعضی مکاشفات و واردات» است.

این کتاب یک مقدّمه و سی و هفت مفتاح و یک خاتمه دارد. دماوندی پاره‌ای از مطالب دیگر نوشته‌های خود را هم در آن نقل کرده است. بخش های متفاوت آن براساس «مفتاح» متمایز شده و مؤلف ذیل هر یک نظر عرفانی خود را طرح کرده است.

توصیف اثر

ویژگی‌های فنی کتاب نشان می‌دهد که ناشر اهتمام ویژه برای عرضه مهم‌ترین اثر دماوندی داشته است. طرح جلد، منطبق با موضوع و عنوان کتاب است. صحافی آن گالینگور است و در قطع وزیری منتشر شده است. نوع قلم متن در بخش‌های مختلف متفاوت است. متن اصلی با یک قلم و اندازه و عنوان هر فصل و نیز آیات و روایات و ابیات با قلم دیگر حروف‌نگاری شده است. صفحه آرایی کتاب مطلوب است.

این کتاب تازه‌ترین تصحیح مفتاح اسرار الحسینی است و مصحّح محترم نیز ضمن رعایت علائم سجاوندی تلاش کرده تا همه قسمت‌های متن از حیث رعایت قواعد نگارش و ویرایش یکسان باشد. اصول علمی تصحیح بویژه ارجاع و استناد مطالب در پاورقی هر صفحه به خوبی رعایت شده است. مطالب مربوط به تمایز نسخ متعدد و نیز توضیح مطالب متن و استشهاد به متون مختلف در پاورقی هر صفحه مندرج است. گاه برای توضیح مطالب، از تعلیقات سیّد جلال الدین آشتیانی به چاپ نخست آن استفاده شده است. این اهتمام شایسته مصحّح محترم در کنار استناد او به منابع و مآخذ و حتی یافتن منابع اقوال، موجب گردیده تا ابهامات آن بر طرف و اثری وزین در عرفان شیعی عرضه گردد.

صفحه خریدمفتاح اسرار الحسینی (در اسرار سیر و سلوک)

تحلیل و ارزیابی محتوای اثر

مفتاح اسرار الحسینی از حیث محتوا و جامعیّت، اشتمال به مسائل عرفانی دارد و می‌توان آن را به عنوان درسنامه عرفان برگزید؛ زیرا بخش قابل توجّهی از آن انطباق با سرفصل‌های دروس دانشگاهی دارد. تناسب محتوای علمی آن، امتیاز این اثر برای تدریس است.

دماوندی مطالب هر مفتاح را بر اساس یکی از مسائل عرفان تدوین و طرح کرده و لذا محققان و علاقه‌مندان به عرفان اسلامی به راحتی می‌توانند دیدگاه وی را درباره مسائل عرفانی ارزیابی کنند.

نویسنده مطالب هر مفتاح را از حیث مبانی آن مربوط به بخش‌های قبل و بعد کرده و این روش‌مندی نشان می‌دهد که در طرح مطالب کتاب دیدگاه منطقی داشته و آن را با دقت تمام بکار برده است. استحکام مطالب و تحلیل‌های مطرح شده نشان می‌دهد که مؤلف تلاش کرده تا تمام تجربیات علمی و شهودی خود را برای طرح آن بکار گیرد.

تأثر وی از عرفان محی الدین بن عربی و حلقه شاگردان او مبین تمحّض دماوندی در این طریق از تفکر شهودی است؛ زیرا بخش قابل توجهی از نقدها و آراء وی مستند به نوشته های ابن عربی است و بکار بردن اصطلاحات تخصصی عرفان نظری این ادعا را اثبات می کند. بسیاری از این اصطلاحات در سنت عرفانی عهد اسلامی بکار رفته و دلالت معنایی آن نیز بیش از همه در طریق تفکر ابن عربی است و گاه برای نخستین بار در عرفان او طرح و سپس متداول گردیده، مانند «ختم ولایت» (۲۹۵).

توضیحات مصحّح محترم و یافتن مآخذ اقول و سخنان بزرگان در متن مفتاح اسرار الحسینی نشان می‌دهد که دماوندی اشراف کامل به سیر تاریخی اصطلاحات در عهد اسلامی داشته و با سنت عرفانی قبل از خود به خوبی آشنا بوده است. بکار بردن اصطلاحات تخصصی مزیت این اثر است؛ اما شیوه تقریر دماوندی نیز موجب گردیده تا مخاطب معنای هر اصطلاح را بخوبی دریابد. این ویژگی کتاب او را در رتبه منابع دست اول عرفان قرار می‌دهد. بعلاوه رعایت اصول علمی و اخلاق پژوهش در مفتاح اسرار الحسینی نیز نشان دهنده تسلط دماوندی به منابع مهم عرفان است.

نام غالب متونی که وی از آن بهره برده مطرح شده و البته اهتمام ویژه مصحّح محترم در شناخت این منابع و استناد به آن، قلمرو گسترده دیدگاه دماوندی را در بهره برداری از منابع نشان می‌دهد.

مزیت اصلی کتاب در نوآوری آن است. آن گونه که از سخن دماوندی در مقدمه کتاب بر می‌آید، بخش‌هایی از محتوای آن را ابتکار خود دانسته و معتقد است این مطالب در منابع پیشین کمتر نقل شده است. اهتمام ویژه او در طرح مسائل عرفانی جدید و یا دست کم تقریر نو از آن، اهمیت مفتاح اسرار الحسینی را در مقایسه با منابع مشابه نشان می‌دهد. این تشخص در بیشتر مطالب کتاب مشهود است و البته چنین ویژگی به نوع مواجهه دماوندی و تسلط او به منابع و مبانی و مسائل عرفان اسلامی باز می‌گردد.

ارزیابی نهایی

مفتاح اسرار الحسینی از متون مهم عرفان شیعی است. دماوندی در عرفان قائل به وحدت است و در این اثر به تلمیح آن را طرح کرده است (ص۱۴۳).

دماوندی بطور مکرر از امام حسین علیه السلام نام برده؛ اما کتاب او شرح حال ایشان نبوده و مسبوق به «عنایاتی است که از طریق امام حسین علیه اسلام» به او افاضه شده است(ص۵۶).

او در آغاز (ص۶۱) دو طریق ظاهر و باطن را طرح کرده و محتوای کتاب را ناظر به معارف باطنی می‌داند. استشهاد مکرر به قرآن کریم و احادیث، مبین آشنایی کامل او با این معارف است. مبحث نخست یعنی «اثبات صانع» (ص۶۱ به بعد)، ماهیت کلامی و فلسفی دارد؛ اما در انتهای بحث تمایل عرفانی مؤلف ظهور می‌کند و تقریر خود را از آن به همان سبک و سیاق بیان می‌کند. این شیوه در تمام مباحث کتاب رسوخ کرده و حامل این معنا نیز هست که علوم به حسب موضوع از ظاهر به باطن تعالی می‌یابد و نزد او عرفان، اعم معارف است. نقل قول ها گاه مطول است؛ اما تقریر پسین وی از ملالت آن می‌کاهد.

مفتاح اسرار الحسینی از حیث تسلط مؤلف به کلام و فلسفه و عرفان، به منزله دانشنامه‌ای مختصر در معارف عقلی و نقلی با رویکرد عرفانی است. اهمیت ویژه این رویکرد، در مختصر نویسی دماوندی است. مطالب هر «مفتاح» به گونه‌ای تنظیم شده که مخاطب تا اندازه زیادی اشراف بر آن پیدا می کند. گرایش شیعی او در لابلای این مطالب پیداست و استناد مکرر به سخنان معصومین علیهم السلام این ادعا را اثبات می‌کند و حتی گاه بخش قابل توجهی از کتاب را به شرح سخنان آنان اختصاص داده، مانند شرح حدیث حقیقت (ص۹۸).

دماوندی از برخی شخصیت های علمی شیعه مانند خواجه نصیر به بزرگی یاد کرده و او را «سلطان المحققین» (ص۹۳) نامیده است. او به تمجید حکیمان و عارفان پیش از خود اکتفاء نکرده و با نقل پاره‌ای از آراء آنان به مناسبت‌های مختلف نشان می‌دهد که چگونه به سنت معرفتی پیش از خود اشراف دارد. در دانش کلام بیش از همه به آرای متکلمان شیعه نظر دارد و در فلسفه از ابن سینا تا حکیمان پس از ملاصدرا نام برده و از آنان نقل قول کرده است.

همان‌طور که پیشتر گفته شد در عرفان، نظر به اندیشه‌های محی الدین بن عربی و شاگردان او بویژه قیصری دارد. به مثنوی مولوی و گلشن راز شبستری استناد فراوان کرده است.

یکی از جنبه‌های مهم و محتوایی مفتاح اسرار الحسینی نظر به نقد عرفان و تصوف است. دماوندی در بخش‌هایی از این کتاب به ردّ «عقیده باطل برخی مدعیان سلوک» (ص۱۲۶ به بعد) پرداخته است. محتوای این بخش، پیراستن عرفان از قشری‌گری و رسوم بدعت آمیز صوفیان و مشایخ آنان است.

انتقال مفاهیم کلامی و فلسفی به عرفان نیز از دیگر بدایع او است، مانند مبحث رؤیت که ریشه در کلام دارد و به طرز جالب توجهی آن را تقریر عرفانی کرده است (ص۱۵۴). انتقال دیگر مفاهیم و اصطلاحات نیز موجب شده تا مفتاح اسرار الحسینی از حیث طریق تفکر عرفانی ناظر به سنت عقلی و نقلی قبل از خود باشد. اوج این مواجهه هنگامی است که بمناسبت و در خلال مباحث، از مکاشفه‌های خود یاد می کند (ص۱۶۳).

درباره تصحیح اثر

برای تصحیح مفتاح اسرار الحسینی نسخ فراوان تهیه و استفاده شده است. این تنوع موجب شده تا چاپ حاضر بطور کامل متفاوت با چاپ پیشین آن باشد. ده نسخه، مأخذ این چاپ بوده؛ اما از نه نسخه آن برای تصحیح استفاده شده و لذا چاپ کنونی قابل اعتماد است. به جهت امتیاز یکسان نسخ، تصحیح آن بصورت تلفیقی صورت گرفته است.

کوشش مصحح محترم در عرضه متنی روان و قابل فهم با حفظ امانت داری متن نسخه‌ها، بدون افزودن یا کاستن عباراتی از آن، قابل تحسین است. البته در تکمیل استنادات و ارجاعات مثنوی و گلشن راز بهتر بود شماره صفحه یا شماره بیت معلوم می‌شد. برای نمونه در صفحه ۱۵۴ بیتی از مثنوی بدین صورت نقل شده:

«گر بدیدی چشم سر آن شاه را / پس بدیدی کاو خر االله را»

که صحیح آن چنین است:

«گر بدیدی چشم سر الله را / پس بدیدی گاو و خر الله را».

همچنین بیت صفحه ۱۵۹:

«نه به خود آمده‌ام تا که به خود باز روم / آن که آورد مرا باز برد در وطنم»

منقول از مثنوی دانسته شده، در حالی که سروده مولوی در دیوان کبیر شمس تبریزی است و صحیح آن چنین است:

«من به خود نآمدم اینجا که به خود باز روم / آن که آورد مرا باز برد در وطنم».

در سطر نخستین صفحه ۱۵۸ پس از نقل قول از تظلم الزهراء معلوم نیست چرا پس از عبارت «… افتقد الحسین …» عدد هفت /۷ مندرج شده است. البته این نمونه‌ها، مانع از آن نیست که دوستداران عرفان شیعی از مصحح و ناشر محترم به پاس اهتمام ویژه در تصحیح و نشر این اثر گرانسنگ قدردانی نکنند.

فهرست جامعی که مصحح محترم در پایان کتاب درج کرده موجب می‌شود تا محققان و متتبعان به راحتی بتوانند به محتوای کتاب اشراف کامل یافته و مطالب دلخواه خود را در آن بیابند. این مزیت از حیث محتوا و عرضه در کنار دیگر امتیازات ویژه و فراوان این اثر، موجب تمایز آن از منابع مشابه در عرفان اسلامی و مطالعات شیعی است و بدون تردید اثری عمیق از خود بر جای خواهد گذاشت.

نگاهی کوتاه به زندگی و آثار دکتر مهدی دهباشی

مهدی دهباشی‌ نویسنده و محقق ایرانی در زمینه فلسفه، متولد ۱۳۲۱ شمسی در اصفهان، تحصیلات دانشگاهی را با کارشناسی ادبیات عرب دانشگاه تهران آغاز کرد و تا فوق لیسانس در رشته‌های روان‌شناسی و معقول و منقول دانشگاه تهران ادامه داده و از دانشگاه فوردهام نیویورک در رشتهٔ فلسفه به اخذ دکتری نائل شد.

وی مقدمات علوم اسلامی را تا سطح خارج نزد آیت الله طبیب زاده احمد آبادى و آیت الله سید على بهبهانى رامهرمزى و آیت الله سید محمد هادى میلانى و فلسفه اسلامى را نزد آیت الله ادیب و حكیم سید كاظم عصار (ره) فرا گرفته و تاکنون به تدریس فلسفه اسلامی و غرب، منطق قدیم و جدید در دانشگاه اصفهان اشتغال دارد. وی در سال ۱۳۷۰ به رتبه استادی رسید.

تالیفات استاد مهدی دهباشی

۱. فلسفه علم

۲. تصحیح و شرح رباعیات فلسفی و عرفانی موسوم به شرح الرباعیات علامه جلال الدین دوانی

۳. پژوهشی تطبیقی در هستی‌شناسی و شناخت‌شناسی ملاصدرا و وایتهد فیلسوفان مشهور فلسفه پویشی شرق و غرب، ناشر: آیت اشراق، ۱۳۹۸

۴. سیر تصوف از ایران به هند، ناشر: آیت اشراق، ۱۳۹۸

۵. سرنوشت و آزادی از دیدگاه ملاصدرا (همراه با ترجمه دو رساله القضا و القدر و خلق الأعمال)، ناشر: آیت اشراق، ۱۳۹۸

۶. تاریخ تصوف، سید علی اصغر میرباقری فرد و مهدی دهباشی

۷. آشنایی با فلسفه پزشکی، سید مهدی موحد ابطحی، مهدی دهباشی (مقدمه)

۸. مرآة الأزمان، محمد بن محمد زمان کاشانی، مهدی دهباشی (تصحیح، تحقیق، نقد و مقدمه)

۹. نظریه شناخت، چیزم، ردریک میلتن، مهدی دهباشی (مترجم)

۱۰. فرهنگ جامع اصطلاحات فلسفی دوسویه فارسی – انگلیسی، انگلیسی – فارسی، مهدی دهباشی (مؤلف و محقق)

۱۱. فلسفه ملاصدرا: با نگاهی نو در ترازوی نقد، فضل الرحمن، ترجمه، نقد و تحلیل: مهدی دهباشی

۱۲. مقالات متعددی نیز از ایشان در نشریات مختلف به چاپ رسیده است.

کتابهای شماره ۳، ۴ و ۵ به همت انتشارات آیت اشراق منتشر و روانه بازار نشر گردیده است.

بازدید رهبر معظم انقلاب از سی‌و‌‌‌دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز دوشنبه (۱۳۹۸/۰۲/۰۹) با حضور در مصلای امام خمینی رحمه الله از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بازدید کردند.

در این بازدید، حضرت آیت‌ الله خامنه‌ای ضمن گفتگو با ناشران در جریان تازه‌های نشر قرار گرفتند.

روایت کامل بازدید ۲.۵ ساعته رهبر معظم انقلاب از سی‌و‌‌‌دومین نمایشگاه کتاب تهران (مهدی نوری)

آنچه می‌خوانید روایتی ادبی یا گزارشی تحلیلی نیست. نسخه مکتوب گفت و شنودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی با تعدادی از ناشران است. ناشرانی که دوشنبه صبح ۹ اردیبهشت ماه ۹۸ در برشی از سالن بزرگ شبستان مصلای تهران میزبان رهبر ایران شدند.

تنها دلیل خواندنی شدن این خطوط قرار گرفتن در فضایی است که احتمالاً دوربین‌های عکاسی و فیلمبرداری نتوانستند همه‌اش را ضبط کنند. اسامی افراد و کتاب‌هایی که در متن هست تماماً واقعی است ولی معنایی بیشتر از همین اشارات کوتاهی که در متن می‌خوانید ندارد.

* * *
ساعت ۱۰ و ۱۵ دقیقه مصلی امام خمینی رحمه‌الله و سی‌و‌دومین نمایشگاه بین المللی کتاب. همه چیز آماده است. سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محسن جوادی معاون فرهنگی وزیر، علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی و قادر آشنا مدیر مؤسسه نمایشگاه‌ها به انتظار ایستاده‌اند.

مسیر راهروها برای جلوگیری از زحمت بیشتر مردم بین راهروی یازده تا هجده با دیوار موقت جدا شده است. باقی نمایشگاه به شکل عادی و به روال روزهای گذشته برقرار است.

* * *

آقای وزیر اینها پای شما حساب می‌شود …

اولین غرفه نشر مروارید بود. یکی دو نفر از غرفه‌داران نشر، رهبر انقلاب را به داخل غرفه دعوت کردند. آقا کتابهای روی میز را تورق کردند و کتابی از شاملو را برمیدارند و نگاهی می‌اندازند. رهبر کمی جلوتر کتاب نویسنده زنی را به وزیر نشان دادند و با تمجید گفتند نویسنده‌ها‌ی خانم هم زیاد شده‌اند. کتابی را از خالد حسینی نیز دیدند و به وزیر گفتند این همان نویسنده افغانستانی است. وزیر می‌گوید بله «بادبادک باز» آقا می‌گویند چند کتاب دیگر هم دارد. کتابی از نویسنده کتاب پرفروش «ملت عشق» هم به وزیر نشان دادند و گفتند این همانی است که قبلاً درباره‌اش به شما گفته بودم.

غرفه‌ی دوم، نشر «مشق شب» بود که آیت‌الله خامنه‌ای به آرامی و با تأنی نگاهش کردند و بعد به غرفه‌ی «مسیر دانشگاه» رسیدند. خانم مسئول کتابی را معرفی کرد که در آن برای اولین بار شعرهای مثنوی مولوی اعراب گذاری شده است و آقا از چنین کاری تعریف کردند.

نشر بعدی نشر «مسجد جمکران» بود. آقا در همان اول ورود پرسیدند شما چی چاپ می‌کنید؟ یکی از مدیران نشر از تنوع حوزه‌های انتشارات مسجد جمکران گفت. از رمان و داستان تا پاسخگویی به شبهات. بعد رفت سراغ کتاب‌ها از رمان «نخل و نارنج» وحید یامین پور که رمانی بر پایه زندگی شیخ انصاری است گفت. بعد رمان «مستوری» صادق کرمیار را نشان داد. آقا پرسیدند «همان آقای کرمیار رمان نامیرا؟» که پاسخ مثبت شنیدند. رهبر انقلاب از کتاب‌های شبهات مهدویت سراغ گرفتند که غرفه‌داران کتابی را در رد و تبیین حرکت‌های فرقه‌گرایانه مهدویت معرفی کردند.

غرفه‌ی بعدی نشر «مژگان» بود. آقا نگاهشان به کتابی در غرفه افتاد که نام نویسنده‌اش دکتر جان کری بود. لبخندی زدند و گفتند: این همان جان کری که نیست؟

غرفه‌های «مشکی» و «مشهور» غرفه‌های بعدی بودند که یا خالی از فروشنده بود یا کتاب‌هایشان به چشم نیامد. سریع‌تر رد شدند. غرفه بعدی نشر «معیار علم» بود. کتاب‌هایی از جلال آل احمد چاپ کرده بود. وزیر توضیح داد که ناشر اصلی آثار جلال این نشر نیست. مقادیری کتاب‌های عامه‌پسند هم داشت. آقا به کتابی اشاره کردند و به وزیر ارشاد با لحنی عتاب‌آلود گفتند «اینها پای شما حساب میشه…!»

* * *

تعظیم منزلت مترجم کُرد قانون ابن سینا

غرفه‌ی بعدی نشر «معیار اندیشه» بود که مروری شد و گذشتند. چند قدم آن طرف‌تر غرفه‌ی «انتشارات سروش» بود. شمشیری مدیرعامل انتشارات سروش در پیشانی غرفه ایستاده بود. آقا که نزدیک شدند با صدای بلند سلام کرد. شمشمیری اولین مدیر نشری بود که تا اینجای بازدید، خودش برای معرفی فعالیت انتشاراتش در نمایشگاه پای‌کار بود. او از موضوعات مختلف کتاب‌های سروش گفت و به کتاب «اخلاق رسانه‌ای» اشاره کرد. ترجمه ۸ جلدی قانون ابن سینا را نشان داد و گفت که جزو پرفروش‌های انتشاراتش است. رهبر انقلاب برای چندمین بار در طی این سال‌ها از مرحوم شرفکندی مترجم کتاب با تعظیم و بزرگداشت یاد کردند و تلاشش در ارایه‌ی ترجمه‌ای درخور قانون را ستودند.

کتاب «دختران آفتاب» که قبلا رهبر انقلاب خواندن آن را توصیه کرده بودند، کار دیگر این انتشارات بود که حالا به چاپ بیست‌و‌نهم رسیده است. شمشیری گزارش مختصری هم از برنامه‌های جدید سروش داد و از حمایت‌های آقای میثم نیلی و سازمان صداوسیما برای تحول در این انتشارات خبر داد و گفت که در پی احیای مجلات باسابقه‌ی سروش است.

* * *

علمی و فرهنگی چه ربطی به وزارت کار دارد!

ایستگاه بعدی بازدید رهبر انقلاب، «انجمن کتاب‌فروشان خوشه» بود. اسماعیلی مدیرعامل این تشکیلات غیردولتی که مربوط به کتاب‌فروشان جبهه‌ی فرهنگی انقلاب اسلامی است بعد از سلام و عرض ارادت، توضیحی کوتاه درباره‌ی خوشه و ۱۰۰ کتاب‌فروشی فعال در این انجمن فعال ارائه داد. او از آموزش‌ها و آیین‌نامه‌های کتاب‌فروشی مناسب که در قالب جزواتی آماده کرده بودند سخن گفت و در آخر از حمایت‌های میثم نیلی مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی از خوشه سخن گفت. بعد از سروش این دومین بار بود که اسم نیلی برده می‌شد. اینجا آقا فرمودند خدا به ایشان خیر بدهد!

یازدهمین انتشارات این بازدید، غرفه‌ی بزرگ نشر «علمی و فرهنگی» بود. از وزیر پرسیدند این انتشارات برای کیست؟ صالحی جواب داد زیرمجموعه‌ی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی است. همان ابتدای ورود مثل مشتری‌های جدی از فروشنده‌ها پرسیدند چی چاپ کردید؟ یکی از خانم‌های فروشنده، کتاب حافظ‌نامه‌ی بهاءالدین خرمشاهی را ارائه کرد.

تورقی کردند و پرسیدند فروشش خوبه؟ فروشنده گفت «بله، چون در جاهایی به عنوان کتاب درسی به این کتاب ارجاع داده می‌شود فروش خوبی دارد» رهبر انقلاب از متصدی غرفه پرسیدند «مدیر این انتشارات کیست؟» پاسخ دادند «دکتر کوثری ولی الان تشریف ندارند» در ادامه از کتاب‌های «تاریخ فلسفه غرب» فردریک کاپلستون، «بتهوون؛ انسان پیروز» نوشته امیل لودویک، «اسلام علم مسلمان» مظفر اقبال و کتابی از حمیدرضا آتش‌بر‌آب که ترجمه جدید جنایت و مکافات است، تورقی کردند. بعد از غرفه‌دار دیگری پرسیدند اوضاع فروش‌تان چطور است؟ پاسخ داد الحمدلله خوب است! آخر سر پرسیدند این همان انتشارات فرانکلین قبل از انقلاب است؟ وزیر گفت: بله! رهبر انقلاب پرسیدند معلوم نشد ارتباط چنین نشری با وزارت کار چیه؟ وزیر خندید و گفت هیچی فقط زیرمجموعه است.

* * *

دنیای سوفی را بچه‌های ما باید بخوانند

دوازدهمین غرفه انتشارات هرمس بود. در این غرفه هم سراغ کتاب‌های تازه رفتند. از قیمت کتاب‌ها پرسیدند. کتابی از دکتر کاکایی، نسخه‌ای از شاهنامه و کتاب اخلاق خسروانی اثر مهدی‌پور را ارائه دادند. کتابها قیمت بالایی داشت ظاهراً چون آقا فرمودند این کتاب‌ها نشان از وجود رونق در بازار کتاب است. یکی از غرفه‌داران کتابی به نام «عشق؛ چندرویکرد به یک مفهوم» را به رهبری معرفی کرد و رهبری گفتند «پس بالاخره عشق را معنا کردند».

وزیر اینجا آمار مختصری از رشد کمی و کیفی کتاب‌های جدیدالانتشار داد. بعد غرفه‌داران کتابی از آگاتا کریستی و کتاب دنیای سوفی را به رهبر انقلاب نشان دادند و خانم غرفه‌دار، اشاره‌ای به آشنایی رهبر انقلاب با کتاب «دنیای سوفی» کرد. آقا فرمودند «بله؛ این کتاب را بچه‌های ما خوب است بخوانند.» قبل از خارج شدن از غرفه، یکی از غرفه‌دارها کتاب‌های دیوان ملک‌الشعرای بهار، حضور «خلوت انس» اثر کریمی زنجانی و «نخستین رویارویی‌های اسلام و سکولاریسم» را به رهبر انقلاب هدیه داد. که آقا با لبخند پذیرفتند و به شوخی گفتند «کتاب‌های باب میل ما را می‌آورند».

* * *

دیلماج حمیدرضا شاه‌آبادی در افق

غرفه‌ی نشر افق محل بعدی بازدید بود. افق انتشارات بزرگی است. آقا در این غرفه از کتاب «دیلماج» حمیدرضا شاه‌آبادی تمجید کردند. غرفه‌دار می‌گوید: پرفروش‌ترین آثار ما متعلق به رضا امیرخانی است و کتاب‌هایش را یک به یک نشان رهبر می‌دهد.

غرفه‌دارِ نشر افق کتاب «داستان دو شهر» را نشان داد و گفت که این پرتیراژ‌ترین کتاب جهان است، آقا تعجب کردند و گفتند «بله این کتاب درباره یک انگلیسی است که می‌رود به فرانسه و آنجا ماجراهایی دارد» غرفه‌دار به تفصیل از کتاب‌ها و خلاصه آثار کلاسیک برای نوجوانان سخن گفت. این کارِ تلخیص کتاب‌های کلاسیک هم از زمره پیشنهادها و توصیه‌های رهبر انقلاب به ناشران در سال‌های قبل بود. آقا اینجا پرسیدند «نسخه‌های خلاصه را از نسخه‌ی زبان اصلی ترجمه کردید یا تلخیص را به‌طور مستقل خودتان انجام دادید؟» سوالی که برای اهل ادبیات معنای خاص خودش را دارد. گفته شد که خودمان تلخیص کرده‌ایم. سوال بعدی آقا از غرفه‌ی افق این بود که شما کتاب را برای ترجمه انتخاب می‌کنید یا از مترجم نسخه‌ی ترجمه شده را می‌گیرید؟ یکی از مدیران افق توضیح داد هر دو شکل وجود دارد. ایشان کتابی از «همینگوی» را دیدند و به وزیر گفتند «آبروی این آقا را بعد از مرگش بردند.» وزیر رمان پدرخوانده را به آقا معرفی کرد و اشاره میکند به سه‌گانه سینمایی پدرخوانده که آقا میگویند که با آن آشنا هستند.

«فرهنگ معاصر» چهاردهمین ناشری بود که رهبر انقلاب، وزیر فرهنگ و هیأت همراه به آن سر زدند. وزیر گفت مدیر این انتشارات آقای داوود موسایی است. خود مدیر حضور نداشت. آقا از فروش «کلیدر» محمود دولت‌آبادی پرسیدند و غرفه‌دار ابراز رضایت کرد. وزیر توضیح داد که فرهنگ معاصر ناشر تخصصی فرهنگنامه است و به‌تنهایی به اندازه یک فرهنگستان خصوصی کار می‌کند. آقا کتاب «فرهنگ آوایی فارسی» را تورقی کردند و گفتند «اینجا در متن بِلانسبت را حرکت‌گذاری کرده است ولی اشتباه است. بَلانسبت درست نیست، بِلانسبت باید ثبت می‌شد!» بعد با خنده‌ای به غرفه‌دار گفتند: اشتباه کتابتان را هم گرفتیم. شانس‌تان خوب نبود!

* * *

پائولو کوئیلیو نسبتی با معنویت ندارد

«بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه» ناشر بعدی بود. جوان‌های غرفه‌دار به رهبر انقلاب سلام کردند. ایشان اولین کتابی که دیدند کتابی از پائولو کوئیلو بود؛ پرسیدند «این کتاب درباره‌ی چیست؟» فروشنده گفت «درباره‌ی یک سفر معنوی است» رهبر انقلاب گفتند «اما این نویسنده اصلا اهل معنویت نیست!» کتاب بعدی بازجویی از صدام بود. کتابی که گویا آقا قبلا مطالعه کرده بودند. گفتند در این اثر مجموعا از صدام تعریف می شود و چهره‌ی مثبتی نشان داده می‌شود.

کتاب دیگری که از انتشارات کتاب پارسه دیدند «قهرمانان تاریخ» ویل دورانت بود. غرفه‌دار گفت می‌خواهم این کتاب را به شما هدیه بدهم. رهبری پذیرفتند ولی گفتند اگر پولش را بگیرید ما خوشحال‌تر می‌شویم. بعد کتابِ «تاریخ اندیشه‌های دینی» را قیمت کردند. ۷۲ هزار تومان بود. آقا پرسیدند می‌خرند؟ فروشنده گفت «بله. فروش خوبی داشته است.»

* * *

یک بحث رجالی تخصصی و عاقبت دختر داعشی

قبل از رسیدن به غرفه‌ی بعدی که غرفه‌ی انتشارات جامعه‌ی مدرسین حوزه‌ی علمیه قم بود سراغ حجت الاسلام مهدوی‌راد را گرفتند. آقای مهدوی‌راد از شاگردان قدیمی رهبر انقلاب در مشهد است که در غرفه حضور داشت. او کتابی رجالی را به رهبر انقلاب معرفی کرد و گفت این دستاورد علمی درجه یکی است. رهبری پرسیدند چه دستاوردی دارد؟ و همین سوال کافی بود که با آقای مهدوی‌راد وارد یک بحث طلبگی شوند. بحثی صریح و یک‌راست که زود به انجام خودش رسید.

غرفه‌ی بعدی دفتر نشر معارف بود. آقا به دقت در غرفه قدم زدند. غرفه‌داران چفیه را خواستند. جلوتر کتابی از وحید یامین‌پور با عنوان «ماجرای فکر آوینی» به رهبر انقلاب نشان دادند، کتاب‌های مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی را معرفی کردند و یک کتاب هم در موضوع داستان یک دختر داعشی ارائه کردند. آقا درباره شخصیت داستان پرسیدند «سرنوشتی هم دارد؟ هدایت می‌شود؟» غرفه‌دار گفت نه نابود می‌شود.

* * *

ما اهل کتاب هستیم

شرکت نشر البرز میزبان بعدی رهبر انقلاب بود. جوانی جلو آمد. سلام کرد و گفت من پسر آقای علمی هستم. آقا، علمی‌ها را خوب می‌شناسند. پرسید پسر کدام علمی؟ جوان حسب و نسبی از خودش گفت. بعد کتابی از اسماعیل فصیح به رهبری داد. آقا پرسیدند این آقای فصیح فوت شده؟ مدیر انتشارات گفت بله. آقا گفتند یک کاری از ایشان سال‌ها پیش خوانده‌ام.
مدیر انتشارات رفت سراغ کتاب‌های شعر. گفت چون شما اهل شعر هستید این کتاب را به شما پیشنهاد می‌کنم. رهبر انقلاب لبخندی زدند و گفتند ما اهل کتاب هستیم.
به پشت سر نگاهی انداختم. یکی از فرزندان رهبر انقلاب در غرفه‌ی نشر معارف که قبل از شرکت نشر البرز بود دو سه جلد کتاب برداشت و دست به جیب شد که حساب کند. فروشنده قبول نمی‌کرد ولی فرزند آیت‌الله خامنه‌ای اصرار کرد و تا فروشنده پول را نگرفت از غرفه بیرون نیامد.

* * *

یادکردی از استاد شفیعی کدکنی

آقا از انتشارات روزنه سریع عبور کردند و نشر بعدی کتابسرای تندیس بود. غرفه‌دار این انتشارات، رمان «دل سگ» میخائیل بولگاکف را به رهبر انقلاب داد و گفت شما این کتاب را تعریف کرده بودید. رهبر انقلاب فرمودند «بله این کار فوق العاده‌ای است.» ماجرا این است که رهبر انقلاب چندسال پیش در دیدار جمعی از نویسندگان، قوت قلم این کتاب را تحسین کرده و بالافاصله گفته بودند: «این رمان، رمان کوچکی هم هست؛ اما بسیار هم هنرمندانه است. این رمان در ایران هم ترجمه شده و چاپ گردیده است؛ ولی شماها اسمش را هم نشنیده‌اید. رمان «دل سگ»، یک رمان ضد انقلابی است که در حدود سالهای ۱۹۲۵ یا ۱۹۲۶ – یعنی همان اوایل انقلاب روسیه – نوشته شده و نویسنده‌اش به انقلاب و به بعضی از کارها معترض است و آنها را مسخره کرده است؛ مثل همین کارهایی که در این‌جا هم نظیرش را دیده بودیم».

نشر تندیس کتابی درباره دوران کرامول و یکی از ملکه‌های انگلستان معرفی کرد که رهبر انقلاب در همین باره کتاب «خائن بی‌گناه» را هم به آنها معرفی کردند و معلوم شد تندیسی‌ها آن را چاپ کرده‌اند. مدیر انتشارات از کتاب‌های داستانی مرتبط با تاریخ انگلستانِ نشرش گفت. آقا گفتند «چه جالب. این حوزه‌ی داستانی را جدی گرفته‌اید!» و در ادامه رهبر انقلاب درباره‌ی تبارهای خاندان‌های سلطنتی انگلستان نکاتی را گفتند.

دفتر نشر فرهنگ اسلامی تقریبا بی‌گفت‌و‌شنود گذشت و به انتشارات آگه رسیدند. آقای مختارپور که دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور است در توضیح کتاب‌ها، جدیدترین کتاب دکتر شفیعی کدکنی که تصحیح تذکرةالاولیا عطار بود را به رهبر انقلاب معرفی کرد و در ادامه گفت «دکتر شفیعی کدکنی با این کتاب دوره‌ی کتاب‌های عطار را طی سالیان تصحیح و تنقیح کرده و به اتمام رسانده است.» حرف بیش از ۳۰-۴۰ سال کار مداوم استاد خوشنام دانشگاه تهران در حوزه ادبیات کهن بود.

* * *

اوضاع فروش چطور است؟

انتشارات سایان ناشر بعدی بود که با اطلس‌های بزرگش از موضوعات و شخصیت‌ها شناخته می شود. غرفه‌دار کتاب «زندگی‌ و‌ زمانه شهید آیت‌الله بهشتی» را نشان داد و کتاب زندگی ‌و ‌زمانه‌ی خود ایشان را، که نکته‌ای درباره‌اش گفته نشد. از نویسنده‌ی یکی از اطلس‌های بزرگ خارجی که توسط سایان چاپ شده بود سراغی گرفتند و از توضیحات غرفه‌داران تشکر کردند.

انتشارات آسیم که رسیدند از معنای آسیم پرسیدند که کسی از غرفه‌داران نمیدانست. رهبر با خنده گفتند یک کتاب لغت برسانید. ایشان کتابی را تورقی کردند و سراغ اوضاع فروش را از این ناشر هم گرفتند که شنیدند فروش ضعیف شده است؛ تا اینجا از ۷-۸ ناشر پرسیدند اوضاع فروش و کاسبی‌تان چطور است؟ معلوم بود که یافتن یک ارزیابی میدانی از وضعیت بازار نشر برای رهبر انقلاب مسأله‌ای جدی است.

شاید در وضع موجود از هر ناشری بپرسیم بازار فروشت چطور است از افت فروش و افزایش هزینه‌ها اظهار ناخرسندی بکند ولی تا اینجا خیلی روشن بود که ناشرانی که کتاب‌هایشان را با دقت و وسواس برای چاپ انتخاب کرده‌اند عمدتا از بازار راضی هستند.

در غرفه‌ی نشر اطلاعات رهبر انقلاب شرحِ کریم زمانی بر مثنوی معنوی را ورق زدند و یادی از مؤسس این انتشارات حسن آقاتهرانی کردند و گفتند که «اینکاره بود و کاربلد کار کتاب».

انتشارات آموت و علیخانی موسس و مدیر این انتشارات میزبان بعدی رهبر انقلاب بودند. ایشان پرسیدند آموت به چه معناست؟ علیخانی گفت «هم به معنی لانه‌ی عقاب است هم به معنی آموخته. در لهجه‌ی محلی الموت که زادگاه ماست به شخص آموزش دیده می‌گویند آموت.» رهبر انقلاب از الموت و سابقه‌اش ذکر خیری کردند و گفتند من ۶۰ سال‌ پیش کتابی خواندم به نام «آشیانه عقاب» که درباره الموت بود.

* * *

سراغی از شهید آوینی و خانواده‌اش در روایت فتح

در ادامه رهبر انقلاب از انتشارات دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی بازدید کردند و به غرفه‌ی انتشارات روایت فتح رسیدند. دریالعل مدیر انتشارات سلام و خوشامد گرمی به رهبر انقلاب گفت و دست ایشان را بوسید و گفت «۲۰ سال است بچه‌های انتشارات روایت فتح منتظر شما هستند آقا» اینجا که رسید آقا پرسیدند «از خانواده‌ی شهید آوینی کسی اینجا هست ببینیم‌شان؟» سال‌ها بعد از شهادت شهید سیدمرتضی آوینی پیدا بود که هنوز یاد و نامش همراه رهبر انقلاب بود. مدیر انتشارات روایت فتح گفت خانم امینی همسر شهید آوینی چند سالی است که انتشارات واحه را به صورت شخصی تأسیس کرده‌اند.

پسر شهید صیادشیرازی مهمان غرفه‌ی روایت فتح بود. آمد و دست رهبر انقلاب را بوسید. دریالعل مجموعه کتاب‌های یادگاران و نیمه پنهان که از زمره کتاب‌های قدیمی و پرفروش این انتشارات بود را معرفی کرد و در میان کتاب‌های تازه از کتاب «کعبه بوی بهشت می‌دهد» که زندگینامه‌ی داستانی خانم نازقلیچی بود سخن گفت. رهبر انقلاب شناختند. این شهیده‌ی فاجعه‌ی منا همان خانم اهل بندر ترکمن بود که گفته بود به نیابت از رهبر انقلاب تمتع را به جا می‌آورد. کتابی از زندگی شهیدی زرتشتی و کتابی درباره‌ی شهید صیاد شیرازی از جمله کتاب‌های دیگر معرفی شده این انتشارات بود.

* * *

امیری اسفندقه و یوسفعلی میرشکاک

انتشارات «سفیر اردهال» ناشر تخصصی طب سنتی و علاقه‌مند به سیره و رجال ناشر بعدی بود. آقا از کتاب‌های جعفر مرتضی عاملی درباره سیره‌ی رسول خدا پرسیدند و از این کتاب یاد کردند. همچنین کتاب حاج میرزا فتاح تبریزی را به اصرار ناشر هدیه گرفتند. در ادامه، غرفه‌ی انتشارات جامعةالمصطفی‌العالمیه که حوزه علمیه‌ی خارجی‌ها محسوب می‌شود را بازدید کردند و بعد از انتشارات «علم» به غرفه‌ی «شهرستان ادب» رفتند.

خانمی از اهالی شهرستان ادب گزارشی از فعالیت‌های این انتشارات دادند و بعد کتاب قصاید مرتضی امیری اسفندقه و تازه‌ترین عنوان از کتاب‌های استاد یوسفعلی میرشکاک را به رهبر انقلاب دادند. آقا کتاب میرشکاک را برای لحظاتی مطالعه کردند. غرفه‌دار کتاب «قاف» به قلم یاسین حجازی را به رهبر انقلاب هدیه می‌دهد.

* * *

کتاب‌های مضر بی تابلو؛ شما سرباز اسلام و انقلاب بمانید

پس از این بازدید و چند قدم آن‌سو‌تر رهبر انقلاب و مدیران فرهنگی حوزه‌ی نشر در سالن کوچکی مستقر شدند. چای در استکان‌های کوچک؛ خداقوتی گفتند و حرف‌هایی زدند. مضمون سخنانی که در این جلسه می‌شد یادداشت کرد بدین شرح بود:

«از صورت وضعیت اینطور پیداست که مردم کتاب می‌خرند و برای خواندن هم می‌خرند. قدیمها عده‌ای کتاب را برای زیبایی کتابخانه می‌خریدند. حتی رنگ جلدش را مشخص می‌کردند که باید اینگونه باشد. حالا هم هستند اینطور آدم‌هایی.

دنیای کتاب دنیای پیچیده‌ای است. نکته‌ای که آقای صالحی در وزارت فرهنگ و ارشاد باید به آن توجه کنند این است. بعضی کتاب‌ها مضرند و پیداست که مضرند. برخی کتاب‌ها، مضر بی‌تابلو هستند. یعنی معلوم نیست از ظاهرش که اینها چقدر مخربند. برخی کتاب‌هایی که امروز دیدم از این دست بود. به آقای صالحی هم گفتم. اینها را باید مراقبت کرد.»

ایشان در ادامه استفاده‌ی ابزاری از تصویر زنان روی جلد بعضی کتابها را جزو مواردی یاد کردند که وزارت ارشاد باید درباره آن مراقبت کند و گفتند: «تحت تاثیر برخی جوها نباید قرار گرفت. شما مأمور اسلام و جمهوری اسلامی هستید. رودربایستی نکنید. اگر کتابی به خواننده و مخاطبش زیان می‌رساند باید جلویش را گرفت. در همین کشورهای غربی که با وقاحت دم از آزادی بیان می‌زنند محدودیت‌هایی در چاپ و انتشارات هست که اگر بیشتر از ما نباشد کمتر نیست. عمده این است که بلدند چه کار بکنند. شما هم همین طور عمل کنید.»

بعد از بیانات کوتاه رهبر انقلاب، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از حضور رهبر انقلاب در نمایشگاه قدردانی کرد و گزارشی کوتاه داد و گفت به دلیل نزدیکی ماه رمضان، رخداد سیل و گرانی کاغذ و تولید کتاب، گمان می‌کردیم که نمایشگاه خلوت و کم رونقی باشد ولی به لطف خدا اینطور نشد و ما در آمار پنج روز اول نمایشگاه شاهد ۱۵ درصد رشد بودیم.

آقا خسته نباشیدی گفتند و جمله‌ی آخرشان این بود که: «از این فرصت‌ها و ظرفیت‌ها به نفع انقلاب و اسلام استفاده کنید!»

* * *

باید مساله کاغذ را حل کنید، اینطوری نمی‌شود!

پس از این نشست کوتاه که حکم استراحت برای همه‌ی تیم پرتکاپوی این بازدید را داشت، رهبر انقلاب به غرفه‌ی «ملک اعظم» رفتند. کتابها را تورقی کردند بعد به غرفه‌ی مجمع ناشران رفتند. میثم نیلی که چند باری ذکر خیرش از دیگران در این بازدید رفته بود کنار آقا نشست. اول از حضورشان تشکر کرد. بعد خبرهای خوبی از افزایش قابل توجه تیراژ کتابها داد.

مسئله‌ی کاغذ را بزرگترین مشکل ناشران دانست و گفت متأسفانه در کاغذ خودکفا نیستیم. بعد گفت راه‌های خودکفایی جلوی روی‌مان باز است. بحث به اینجا که رسید آقا گفتند «وزیر صنعت شخص اجرایی و پیگیری است.» بعد رو به وزیر فرهنگ کردند و گفتند «جلسه بگذارید و این مسأله را حل کنید. باید مسأله‌ی کاغذ را حل کنید، اینطوری نمیشود.»

مدیرعامل مجمع ناشران از جایزه ادبی فلسطین و مشارکت با ناشران و انجمن‌های ادبی کشورهای عربی در این موضوع سخن گفت و بعد هم از کارهای ایجابی که برای مقابله با جریان تطهیر پهلوی در حوزه کتاب انجام داده بودند در قالب جایزه شهید اندرزگو گفت. رهبر انقلاب در همین رابطه فرمودند «پهلوی‌ها مظهر وابستگی بودند. رضاخان را انگلیسی‌ها آوردند و محمدرضا را آمریکایی‌ها. پهلوی‌ها از رژیم قاجار تا جایی که توانستند چهره‌سازی زشت کردند. هرچند دروغ هم نیست. قاجار هیچ عقبه و محبوبیتی ندارد.» رهبر انقلاب ادامه دادند: «ما اگر می‌خواستیم مفاسد پهلوی را بیان کنیم باید ۱۰ برابر این که تولید شده تولید می‌کردیم. ناشران ما باید نویسنده‌ها را پیدا کنند و در این‌باره تولید بکنند.»

* * *

خدا زیادش می‌کند

رهبر انقلاب از مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی پرسیدند نسبت شما با انجمن خوشه چیست؟ میثم نیلی گفت نسبت ما هم‌جبهه‌ای است. دوستان در انجمن کتاب‌فروشان خوشه مستقل از مجمع فعالیت می‌کنند. البته با هم تعاملاتی داریم ولی حیف که کمیم! آقا با لبخند گفتند خدا زیادش می‌کند.

مرتضی آخوندی مدیر انتشارات دارالکتب اسلامیه که از پیشکسوتان نشر است و نشرش قدمتی ۸۰ ساله دارد بعد از این سخنان با رهبری گفتگو کرد. آقا از مغازه قدیمی‌شان در ناصرخسرو پرسیدند و از کتابها و موسوعه‌هایی مثل بحارالانوار پرسیدند. آقای آخوندی توضیحاتی دادند و گفتند همچنان فعالیم و از آقا دعایی برای توفیق شنیدند.

غرفه‌ی آخری هم انتشارات انقلاب اسلامی بود. آقای مختارپور معاون نشر مؤسسه انقلاب اسلامی گزارشی از کتاب‌های تازه منتشر شده‌ی این انتشارات دادند. از جمله کتاب «خون دلی که لعل شد»؛ همان زندگینامه‌ی خودگفته‌ی رهبر انقلاب که به‌همت استاد آذرشب ابتدا به عربی و بعد به فارسی منتشر شده است. مسئول غرفه از ترجمه‌ی این کتاب به زبان انگلیسی و اسپانیولی خبر می‌دهد که رهبر تذکر می‌دهند «کدام مترجم؟ این مهم است که مترجم خودش اهل آن زبان باشد». مختارپور و مدیر داخلی انتشارات انقلاب اسلامی از کتاب‌های در دست چاپ از جمله درس خارج غنا و دروس نهج البلاغه گزارشی دادند و آقا از زحمات‌شان تشکر کردند.

* * *

امضا بر کتاب عماد مغنیه

چندقدم مانده بود رهبر انقلاب از نمایشگاه خارج شوند که از داخل یکی از غرفه‌ها، چند غرفه‌دار ایشان را صدا کردند و خواستند به غرفه‌شان بیایند. آقا هم به سمتشان رفتند. یکی از خانمهای داخل غرفه از آقا خواست که در نماز شب به اسم دعایشان کنند و گفت که نامش سیده فاطمه است. خانم دیگری که در غرفه بود، کتاب زندگینامه‌ی شهید حاج عماد مغنیه را به آقا داد و گفت که می‌خواهیم برای سیدحسن نصرالله هم بفرستیم و خواست که آقا آن را امضا کنند تا آقای نصرالله بر آن متنی بنویسند. آقا هم کتاب را امضا کردند.

در این دیدار که دو و نیم ساعت طول کشید ۳۳ غرفه مورد بازدید قرار گرفت. این بیست‌و‌دومین بازدید رهبر معظم انقلاب از نمایشگاه سالانه‌ی کتاب تهران بود.