شرح اثر عرفانی فلسفی علامه دوانی منتشر شد.
هر چند مشهورترين قول علامه دوانی در فلسفه و الهيات، مسلك او در باب وجود و ماهيت است كه به «ذوق التاله» يا «ذوق المتالهين» نامبردار شده است؛ اما از آنجا كه مهمترين اثر او كه مبيّن حقيقت مسلك وی و به منزله پلی بين فلسفه و عرفان نظری محسوب میشود و در اواخر عمر وی نيز به نگارش در آمده همانا رساله زوراست كه حاوی نظریه مهم و اساسی ارجاع عليت فلسفی به تشأن و ظهور مطرح در عرفان میباشد میتوان مهمترين قول وی را نيز همين نظريه دانست. اين رساله از نظرگاه خود او نيز به قرينه مقدمه و نيز شرحی كه بعداً براين اثر نگاشته از قرب و ارج خاصی در بين ديگر آثارش برخوردار بوده است و چه بسا بتوان آن را نظرگاه نهايی او در باب الهيات و فلسفه
و كلام و عرفان دانست.
رساله زوراء
اين رساله را مؤلف به سال ۸۷۲ هجری قمری نگاشته و همچون رسائل نگاشته شده در مكتب حكمت اشراق بين بحث و ذوق جمع نموده است. در شرح خويش دليل تاليف رساله را بدين قرار ذكر كرده است:
«من به هنگام عزيمت برای زيارت اميرالمؤمنين و يعسوب موحدين حضرت علی بن ابيطالب (ع) در بيرون دارالسلام شهر بغداد در نزديكیهای ساحل دجله آن حضرت را در خواب ديدم كه به من عنايت و توجه خاصی فرمود. پس از آنكه از خواب بيدار شدم به يمن و مباركی اين عنايت بر آن شدم بنام نامی حضرتش رسالهای تصنيف نمايم، ولی در انتخاب موضوع اين رساله متردد بودم، گاه به خاطرم میگذشت به مناسبت فرمايش نبی اكرم (ص) «أنا مدينة العلم و علی بابها»، موضوع اين رساله را «تحقيق در ماهيت علم» برگزينم و گاه موضوعات ديگری به نظرم میرسيد تا آنكه به سعادت عتبه بوسی آن حضرت و حائر حسينی (ع) مفتخر گرديدم. پس از بازگشت يكی از ياران و دوستان با استعداد و شيفته فهم حقايق كه برای او حكمة الاشراق شيخ شهاب الدين سهروردی را تدريس میكردم و گهگاه ضمن بيان مطلب، سخن از مسائلی كشفی و ذوقی میرفت از من خواست كه آن سوانح و واردات اشراقی را در رسالهای گردآورم. من دعوت و خواسته او را اجابت و به نگارش آن پرداختم. پس اتمام آن را همان يافتم كه در انديشه آن بودم. مرا يقين حاصل آمد اين توفيق از بركات امداد و نفحات باب مدينه عاليه دانش و زيارت آن مشاهد مقدسه است. به اين مناسبت آن را الزوراء ناميدم كه نام دجله بغداد است». از اين رساله به نام تنبيه الراقدين نيز ياد میگردد.
استاد ابراهيمی دينانی در معرفی اين رساله آوردهاند:
جهان جلال الدين دوانی در رساله کوچک الزوراء غير از جهانی است که در آثار ديگر او انعکاس يافته و برای ساير اشخاص قابل فهم و ادراک است … رساله الزوراء از برخی جهات به کتاب معروف المنقذ من الضلال شباهت دارد. زيرا همان گونه که شخصيت غزالی در المنقذ من الضلال غير از آن چيزی است که در کتابهای ديگر او به چشم میآيد، هويت جلال الدين دوانی نيز در رساله الزوراء با شخصيت او در نوشته های ديگرش تفاوت دارد … سخنان او در الزوراء به گونهای است که جايی برای اصالت ماهيت باقی نمی گذارد. او در اين کتاب چنان از وحدت و يگانگی حق تبارک و تعالی سخن میگويد که همه چيز از شؤون ذات پاک او بشمار می آيد.
به هر حال رساله الزوراء با همه وجازت و اختصارش، حاوی مطالب مهم و به تعبير مؤلفش «گزيدهای از حقايق بلكه چكيدهای از دقايق» است كه وی بدان نائل شده و بيدار كننده خواب آلودگی و روشنیبخش محجوبان در تاريكی شب است. وی مژده طلوع صبح و پايان شب را هنگام پايان يافتن مطالعه اين رساله به خواننده میدهد و از اينرو چه بسا بتوان آن را به منزله وصيتنامه علمی و حاصل عمر و يافته های دوانی دانست.
زوراء از جهتی در ادامه تلاشهای قونوی، ابن تركه، سيد حيدر آملی، ابن ابی جمهور احسایی و ديگر تابعان ابن عربی برای تدوين استدلالی و تبيين فلسفی عرفان نظری قرار دارد و میتوان آن را حلقه وصلی بين دو رشته مزبور دانست، همچنان كه واسطة العقد بين «مكتب فلسفی شيراز» و «حكمت متعاليه صدرالمتالهين» كه در نهايت به تبيين فلسفی تجلی و ظهور بجای عليت و تهیه پشتوانه نظری نيرومندی برای عرفان مكتب ابن عربی انجاميد، نيز بشمار میرود.
صفحه خرید: تحقیق الزّوراء (شرح اثر عرفانی فلسفی علامه دوانی)
عناصر كليدی بينش فلسفی عرفانی دوانی در اين رساله عبارتست از:
الف. مبحث جعل و بيان معنای عليت حقيقی
ب. ارجاع عليت به تشأن و ظهور و نقد عليت فلسفی
ج. تبيين كثرت در عالم براساس قاعده «ظهور» و نيز قاعده «ظهورات مختلف يك عين واحد» و به تعبير ديگر در کثرت، وحدت ديدن و از تفرقه به توحيد رسيدن.
د. بررسی تأثير مباحث مزبور بر عالم انسان و نسبت آن با جهان (ربط مباحث وجود شناختی با مباحث معرفت شناختی) با توجه به مبانی فلسفی مزبور.
دوانی معارف كلامی، تفسيری، فلسفی و عرفانی متعددی را در رساله مورد بحث و بررسی قرار داده و به مدد اصول فوق تبيين نموده است كه از آن جمله است:
۱. مسئله نسخ
۲. تجسم اعمال
۳. تمثّل فرشته
۴. علم حق
۵. سرّ رؤيا گونه بودن عالم
۶. تحقيق در اعيان ثابته و نفس رحمانی.
در مباحث پایانی رساله نيز به معرفت نفس انسان كه مقدمه معرفت رب است و نيز تنظير نفس انسان با نفس رحمانی پرداخته است.
نگاهی اجمالی به رساله زوراء
اين رساله حاوی بيست فصل و يك خاتمه و وصيت (سفارش) میباشد. فصلهای اين رساله با نامهای مختلف از جمله تمهيد، تذكره، تبصره، تشبيه، تنبيه، رمز، كلمه، كشف غطاء، بسط وطاء، شك و تحقيق، زيادة كشف و ازاحة وهم از يكديگر متمايز شدهاند.
در اينجا خلاصهوار به محتوای هر يك از فصول بيستگانه اشاره میشود:
در تعريف علت حقيقی شئ و تبيين دو وجه مجعوليت و عدم مجعوليت ماهيت/ دراينكه معلول شأنی از شوؤن علت است/ در اينكه معلول اعتباری محض است/ در اينكه چگونه يك چيز به يك اعتبار موجود است و به اعتبار ديگر معدوم و عدم/ دراثبات ذات واحد وجود (حق متعال) و اينكه ديگران شوؤن و وجوه آناند/ در اتحاد سنخ ممكنات در معدوم بودن/ اينكه زوال و معدوم بودن معلول عبارتست از ظهور علت به گونهای ديگر/ در اينكه نسبت اول (حق) متعال به ثانی (اولين صادر) اصل و مادر همه نسبتهاست بیهيچ مانندی/ در اينكه امتداد زمانی نيز شأنی از شوؤن علت است كه به ديگر شوؤن (جز مراتب عاليه و مجرد) احاطه دارد/ در اينكه تدريج تنها از تنگی و كوتاهی ادراك ناشی میشود/ در بيان سه مسئله: درجه احاطه علم حق به اشياء – نحوه وجود حوادث در ذات آنها – نسخ/ در تبيين نحوه ظهور حقيقتی واحد به صورتهای مختلف جزئی و كلی بر ابزارهای ادراكی مختلف/ در اينكه صورت شئ غير از حقيقت آن است؛ چون حقيقت چه بسا به صورتهای گوناگون درآيد/ در وجه انطباق و موازات بين عوالم، مشاهده واحد در كثرتها و ظهور اعمال و تجسم آنها/ در اينكه چگونه حقيقت واحد واجد دو يا چند صورت میباشد/ در تنظير مطلب پيشين به وجود ذهنی كه در آن جوهر در ذهن به صورت عرض ظاهر میشود/ در اينكه حقايق همراه با نفس صعود و نزول دارند و اينكه حقيقتی واحد میتواند به صورت مادی يا مجرد ظاهر شود/ در اينكه تمايز و كثرت بالنفس و فیالنفس است و اينكه عين واحد در اعيان جلوههای متعدد در اذهان دارد/ در اينكه نفس، ماده جميع صور و كتاب جامع و اسم اعظم و محل انگيزش كثرت و تعدد است/ تشبيه نفَس رحمانی به نفَس انسان و تبيين وحدت مبدأ و مرجع بر آن اساس
رساله زوراء را میتوان از آن دسته آثار اجمالی متفکرانی دانست که مؤلفش به جهت اهمیت آن بیش از یک بار بر آن شرح نگاشته است. از دیگر نمونهها را میتوان مسلک الافهام ابن ابی جمهور احسایی و شرح آن النور المنجی فی الظلام و نیز شرح شرح آن يعنی مجلی مرآه المنجی فی الکلام و الحکمتین و التصوف، مشهور به المجلی دانست. همچنین منظومه غرر الفرائد ملاهادی سبزواری و شرح منظومه و نیز حواشی شرح منظومه از خود مؤلف نمونه دیگری از این دست رسالههاست.
شرح زوراء
دوانی سپس به جهت اهميت مباحث مطرح در زوراء كه حاصل جمع دو روش استدلالی (بحثی) و شهودی (ذوقی) و نيز تمهيدی برای توفيق و جمعبندی آراء فلاسفه و عرفاست، در صدد شرح با تفصيل بيشتر بر میآيد كه به سال ۸۷۱ ه.ق. در خارج شهر همدان به پايان میرسد. از اين رساله به نام حاشية الزوراء يا شرح كبير يا حاشيه كبير، نيز ياد شده است. اين رساله يك بار در مصر به تصحيح محیالدين صبری كردی و بار ديگر در ايران به تصحيح دكتر سيد احمد تويسركانی (نشر آثار مكتوب) به چاپ رسيده است.
تحقيق الزوراء (شرح شرح زوراء)
از شرح كمال بن محمد بن فخر بن علی لاری (زنده در ۹۱۸ ه.) بر شرح زوراء علامه دوانی معلوم میشود كه رساله زوراء و شرح آن در مركز توجهات شاگردان دوانی و حلقه ياران او قرار داشته و مورد بحث و تدريس و تدرّس واقع میگرديده است. لاری در ابتدا رساله زوراء را كاشف از دقايق احوال مبدأ و معاد با وجيزترين الفاظ و بليغترين عبارات وصف نموده و مؤلف آن را استاد محقق خويش كه میتوان او را عقل حادی عشر (يازدهم) ناميد يعنی: «الافضل الاكمل الاوحد جلال الحق والعرفان والحقيقة والايقان محمد قدس الله سرّه الاصفی» معرفی میكند كه در ضمن به نگارش شرح، پس از رحلت علامه دوانی اشارت دارد. وی میافزايد چون شرح استاد را كه مانند متن زوراء باز در نهايت وجازت و اجمال و اختصار بوده كافی به فهم رموز زوراء ندانسته، پس تصميم گرفته است كه متن و شرح، هر دو را تفسير نموده توضيح دهد و شرحی بيانگر دقايق وبه تفصيل رساننده حقايق و حل كننده مشكلات آن بنگارد.
همانطور كه اصل نگارش رساله زوراء حاصل ارادت علامه دوانی به ساحت اميرالمؤمنين (ع) بوده و چه بسا پس از استبصار علامه نگارش يافته باشد، در رساله شرح شرح زوراء (يا تحقيق الزوراء) لاری نيز اين ارادت به ساحت «اميرالمؤمنين و يعسوب الموحدين ابا الائمة المعصومين و سيد الاولياء المتقين» به تعبير خود شارح، نمايان است و همواره با القابی بِسان آنچه گذشت ارادت خويش را به ايشان ابراز میدارد.
با نگاهی به شرح حاضر میتوان دانست که لاری شاگرد علامه دوانی نيز در مباحث عرفانی علاقمند و تابع ابن عربی محسوب می شود و جای جای رساله شرح، از فصوص و فتوحات و نيز ديوان ابن فارض و آثار قونوی و ابنسينا شاهد میآورد كه مصحح، متون مزبور را با اصل كتابهای مورد اشاره تطبيق و بر اساس آن تصحيح نموده است.