توضیحات
مباحث معرفت شناختی در فلسفه اسلامی
معرفـتشـناسی، دانشی است فلسـفی که دربارۀ معرفت بشـری و ارزش آن سخن میگوید. این دانش در فلسفۀ غـرب، پیشینۀ قابل توجهی دارد؛ ولی در فلسفۀ اسلامی، به عنوان یک رشتۀ علمی سابقه چندانی ندارد. با این حال در لابلای مباحث منطق و فلسفۀ اسلامی میتوان آراء معرفتشناختی فیلسوفان مسلمان را به دست آورد.
در فلسفۀ اسلامی، معرفت امری قابل حصول تلقی شده و به شبهات شکّاکان و منکران معرفت پاسخ گفته شده است.
فیلسوفان مسلمان برآنند که معرفت از ابزارها و منابع متنوعی، مانند حس، خیال، عقل و شهود به دست میآید؛ ولی از آنجا که منبع اصلی معرفت فلسفی عقل است، بیش از همه به عقل پرداختهاند. آنها معرفت را به معنای مطلق آگاهی گرفته، در اولین تقسیم، آن را به حضوری و حصولی تقسیم کردهاند.
معرفت حضوری معرفتی خطاناپذیر است و همه معرفتهای حصولی به آن برمیگردند.
معرفت حصولی به دو قسم تصور و تصدیق تقسیم میشود که هر یک به نوبۀ خود به دو قسم بدیهی و نظری تقسیم میشود. تصورات نظری با استفاده از تصورات بدیهی و مبیّن تعریف میشوند و تصدیقات نظری با استفاده از تصدیقات بدیهی و مبیّن، مستدل میشوند، در حالی که در برخی از تصورات برای حس در کنار عقل، میتوان نقشی در نظر گرفت، در تصدیقات اصالت از آن عقل است.