توضیحات
لؤلؤ و مرجان (محدث نوری)
کتابی به زبان فارسی با موضوع ویژگیهای منبریها و روضهخوانها، نوشتۀ میرزا حسین نوری (مشهور به محدث نوری) است. نویسنده، اخلاص و صداقت را در اهل منبر و روضهخوانها شرط دانسته و به نقلهای تاریخی تحریفشده در روضهخوانی واقعه عاشورا میپردازد. مرتضی مطهری این کتاب را ستوده است. این اثر که آخرین کتاب نویسنده است، در ایران و هند بارها چاپ و به زبان اردو و عربی نیز ترجمه و منتشر شده است.
محدث نوری، فرزند محمدتقی محدث نوری مازندرانی طبرسی، محدث و چهرۀ سرشناس علمای شیعه در قرن چهاردهم هجری بود. این فقیه امامیه، در ۱۸ شوال ۱۲۵۴ قمری در روستای یالرود از توابع نور مازندران به دنیا آمد و در ۲۷ جمادی الثانی ۱۳۲۰ ق درگذشت. از القاب وی میتوان به خاتم المحدثین، علامه نوری، میرزای نوری، محدث نوری و حاجی نوری اشاره کرد. وی دایی و پدر همسر شیخ فضل الله نوری بود. محدث نوری در سن ۶۴ سالگی در سامرا درگذشت. شهرت محدث نوری بیشتر به سبب تالیف کتاب مستدرک الوسائل و بهویژه کتاب فصل الخطاب فی تحریف الکتاب است. آرامگاه او در نجف و در حرم حضرت علی (ع) قرار دارد.
آنگونه که نویسنده در سرآغاز کتاب آورده است، سید محمد مرتضی جونپوری هندی از علمای هند از ذاکرین و روضهخوانان منطقه هند، گله و شکایت میکند و از محدث نوری درخواست میکند تا در این زمینه کتابی تألیف کند. سید مرتضی به محدث گفته است که ذاکرین آن دیار از گفتن دروغ باکی ندارند و حتی نزدیک به آن است که برخی از آنها برای گریاندن مؤمنین، گفتن دروغ را جایز و مباح بدانند. محدث نوری میگوید: «سید مرتضی تصور کرده است این روال فقط در منطقۀ هند جاری است، در حالی که این روال در عتبات نیز دیده میشود.». وی از علما بهخاطر اینکه عرصه روضهخوانی را به حال خود رها کردهاند، انتقاد میکند.
مقدمۀ کتاب به بیان فضیلت گریستن و گریاندن در عزای امام حسین (ع) اشاره میکند:
«مخفی نماند که گریانیدن مؤمنین و واداشتن ایشان به گریستن و نالهکردن بر مصائب وارده بر حضرت ابی عبدالله (ع) و سایر اهل بیت (ع) به خواندن مراثی و ندبهکردن و ذکر کیفیت آن مصائب، از عبادات ممدوحۀ مستحسنه است که برای آن ثوابهای جزیله و اجرهای جمیله مقرر فرمود.».
بدنۀ کتاب به دو شرط اساسی قبول این عبادت، به عنوان دو پله منبر، یعنی اخلاص و صدق میپردازد و در پایان، ناپسندی گوشدادن به اخبار دروغ و تکلیف شرعی در قبال دروغگویان اهل منبر را یادآور میشود.
فصل اول لؤلؤ و مرجان، اخلاص را اولین پلۀ منبر و اولین شرط اساسی قبول آن میداند و کسانی که منبر را وسیلۀ کسب و تجارت خود قرار دادهاند را به شدت محکوم میکند و آنان را مصداق ریاکار، مستأکل به آل محمد (ع)، و فروشندۀ آخرت به دنیا میداند. او در مقابل با استناد به روایات، دادن هدایای مالی به روضهخوانان را کاری پسندیده ارزیابی میکند.
دومین پله منبر و دومین شرط اساسی آن، راستگویی است که در فصل دوم کتاب از آن بحث شده است. این فصل بیش از نیمی از حجم کتاب را به خود اختصاص داده است. هدف اساسی مؤلف در اینجا، جلوگیری از ذکر حکایات بدون مدرکی است که بهخصوص در واقعۀ عاشورا به کثرت نقل میشود و اهل منبر برای گرمکردن مجلس و هر چه بیشتر سوزناک جلوهدادن مصائب اهلبیت (ع) به ذکر آن میپردازند.
نویسنده، این فصل را با ستایش راستگویی و مذمّت دروغگویی آغاز میکند و به اخبار اهل بیت (ع) در مدح صداقت اشاره میکند. در هر قسمت به ذکر گروههای مختلف احادیث میپردازد. پس از آن، اقسام دروغ و احکام هر یک را با دیدگاهی فقیهانه بررسی میکند. در ادامه به ذکر بزرگی گناه دروغ بستن بر خداوند و معصومین (ع) میپردازد و بهصورت تفصیلی، انواع دروغ را شمرده و حکم هر یک از آنها را بیان میکند.