توضیحات
قبسی از نور ولایت
محبت و ولایت محمد و آلمحمد علیهمالسلام، نعمتی است که نه برما، بلکه بر تمام بشریت و بر تمام هستی ارزانی شده است؛ این باران رحمتی است که خدا نازل کرده و این دلهای ماست که یا شورهزاری است بیحاصل و یا چمنزاری است تشنه آب.
خداوند تعالی شأنه، نوری است که تنها مصداق واقعی و حقیقی کنت کنزا مخفیا بوده و هست و خواهد ماند؛ حضرتش تنهای تنها بود و کسی نبود تا نورش را به نظاره بنشیند، پس خواست، امر کرد و فرمود: شو! پس، هستی شد و به وجود آمد! حضرتش اراده کرد که هستی را بیافریند، پس آفرید و با این اتفاق، نور ولایت هم تابیدن گرفت که این نور تا ابد در جریان خواهد بود؛ اما زلال جاری ولایت نوری است ساری و جاری در مجرایی از مینای شفاف از سرچشمهای نورانی که تاریکی و نیستی را نور وجود بخشیده و لباس هستی و ظهور را بر قامتش پوشانده است.
یکی از وظایف همگانی که انجام آن، هم از نظر عقلی و هم از نظر شرعی لازم و ضروری است، امربه معروف و نهی از منکر است، اما قبل از آن بهتر، بلکه لازم است که آمر به معروف و ناهی از منکر در مرحله اول، معروف و منکر را بشناسد، سپس در پی شناساندن آن به دیگران باشد و طبق فرمایش امام صادق علیهالسلام به ابوحنیفه که فرمود: «ای ابوحنیفه، معروف آن کسی که معروف در میان اهل آسمان و معروف در میان اهل زمین است و او امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهالسلام است.
ولایت، کشتی نجات بشریت در دریای طوفانی ظلمات در تاریکیهای هواهاست؛ دریایی با امواج بلند غفلتها و شهوتها. شکر و سپاس انسان در همیشه دوران به این است که ولایت را بشناسد و تابع لوازم آن باشد. این معروفی است که امر به آن واجب است.
تمام ذرات وجودمان به همراه شیدائیان جام الست، در روزی که همگی در مقام شهادت بودند، به ولایت و ربوبیت خالق هستی شهادت دادند. اگر نبود ولایت، هستی لباس وجود نمیپوشید؛ اگر نبود ولایت، امر و قول الهی، شنیده نمیشد، اگر نبود ولایت، عشق و محبت ظهور پیدا نمیکرد؛ اگر نبود ولایت، آفتاب حق و حقیقت عارفان پشت ابرهای سیاه مدعیان و عارفنمایان غروب میکرد و ماه شبزندهداران برای همیشه در محاق میماند، اگر نبود ولایت، انسان، این موجود برتر الهی، غرق دریای عدم در ظلمتکده نیستی تا ابد میماند که میماند.
بهترین راهی که انسان میتواند مطمئن شود در قیامت زبانش از پاسخگویی به سؤال از نعمت ولایت، قاصر نخواهد شد، احیای قولی و عملی امر اهلبیت علیهمالسلام، که صاحبان اصلی ولایت هستند ـ است. عبدالحمید واسطی گوید: به امام باقر علیهالسلام عرض کردم: خدا کار شما را اصلاح گرداند! براستی ما به انتظار ظهور دولت حقه، دست از کسب کشیدهایم تا بدانجا که چیزی نمانده برخی از ما گدایی کند. حضرت فرمود: خداوند رحمت کند کسی را که امر ما را زنده بدارد، عرض کردم: چگونه امر شما را زنده بدارد؟حضرت فرمودند: علوم ما را فرا گیرد و به مردم بیاموزد، زیرا اگر مردم بر آن گفتار نیک اطلاع یابند، از ما پیروی میکنند.
جلد اول این کتاب از: دو قسمت «تبیین کلیات و ترسیم ساختارها و گردش کوکب ولایت در مدار ارزش و شهادت» گردآوری شده که قسمت اول دارای دو بخش: «نمایی نورانی از دور و خاستگاه ولایت» است و بخش اول از فصلهای «فیضان و جریان نور ولایت، تبیین ساختار فهرستی این اثر، تبیین اهداف نهایی و ساختارهای کلی و اجمالی، معدات و پیش زمینهها» تدوین و بخش دوم نیز از فصلهای «خاستگاه آسمانی ولایت، خاستگاه عقلی و زمینی ولایت» مدون شده است.
قسمت دوم این جلد از سه بخش «شناخت کامل سعادت و کمال، نیل به کمال و سعادت در پرتو نور ولایت و خلاصهای از مطالب فصل اول» تشکیل که بخش نخست دارای فصلهای «کمال واقعی و سعادت دائمی، انسان داشتهها و خواستهها، سعادت و کمال آسمانی، موانع سعادت و کمال انسان، هدایت راهنمایان اصیل و راستین»، بخش دوم به فصلهای «تبیین و بررسی لوازم رشد و کمال، سازمان تربیتی در نظام ولایی، امنیت فردی و اجتماعی در نظام ولایی، سازمان آزادیبخش ولایت، إعمال کامل ولایت در عصر ظهور، ولایت در نشئه اخروی، اعتذار و تشکر و خواهش نهایی» و بخش سوم نیز به «وادی ایمن ولایت» پرداخته است.
در جلد دوم از نظر علمی و در بررسی مقوله بسیار مهم ولایت و اثرات آن در نیل به سعادت ابدی کل هستی و عضو بسیار کوچک آن یعنی انسان، بحث و گفتگو شده و همچنین تلاش شده ثبوت محوریت و اهمیت ولایت در گردش و حرکت هستی به سمت و سوی سعادت مورد بررسی واقع گردد.
این جلد شامل قسمتهای سوم و چهارم «بررسی نمود علمی ولایت (عرفان ولایت) و عرفان منبع نور ولایت» است که قسمت سوم از بخشهای «طلوع نور ولایت در مشرق هستی، شاگردی عقل و شهود در محضر ولایت، نشانی از ولایت وحیانی و هستی ولایت» مدون و بخشاول شامل فصلهای «روشنای مصباح ولایت، مکانت و جایگاه ولایت، اجمالی در سیر وقوع خارجی، امتداد ولایت در یک نگاه کلی، و صاحب اصلی ولایت» است.
بخش دوم فصلهای «نور ولایت در عوالم فکر و درایت، و سیری در عوالم لغوی و نقلی»، بخش سوم فصلهای «تبیان قرآنی ولایت و چند آیه ولایی» و بخش چهارم نیز فصلهای «اثبات وجود و تحقق ولایت در خارج، تبیین تفصیلی ولایت انسانها نسبت به یکدیگر، شناخت اقسام کلی ولایت، تبیین سیر نوری و آسمانی ولایت و بروز و ظهور ولایت در مقاطع مختلف حیات» را مورد بررسی و دقت نظر قرار داده است.
قسمت چهارم نیز از سه بخش «اول و آخر ظاهر و باطن، معرفت حصولی و خلاصه آنچه در این جلد مطرح شد» جمعآوری و بخش اول از فصول: «دلالت و خواست حق تعالی، مختصری در شناخت حضوری و شهودی و سیر از تاریکی به نور»، بخش دوم به فصلهای «شناخت حصولی در حد توانایی بشری و شناخت صفات عالی حق تعالی» و بخش سوم نیز فصلهای «طریق رسیدن به لذت ابدی، و آسایش و رفاه جمعی» را مورد کنکاش قرار داده است.
در بخشی از این کتاب آمده است: امر الهی، با محبتش به هستی درهم آمیخت و بدین ترتیب ولایتش به صورت: ولایت تکوینی و تشریعی با هدایت تکوینی و تشریعی، نظام ولایی را به وجود آورد و انسان تحت این دو هدایت و این دو ولایت، مأمور معرفت و عبادت شد تا به سعادت و سلامت ابدیاش نائل آید.
محبت و ولایت محمد و آل محمد علیهمالسلام، نعمتی است که نه برما، بلکه بر تمام بشریت و بر تمام هستی ارزانی شده است؛ این باران رحمتی است که خدا نازل کرده و این دلهای ماست که یا شورهزاری است بیحاصل و یا چمنزاری است تشنه آب. این ذکر نعمت باید همگان را بر آن دارد تا وجود و هستی خودشان را، زندگی دنیا و آخرت خودشان را، عقاید، رفتار، کردار و حب و بغضشان را در قالب و چارچوب ولایت قرار دهند؛ شکر و قدردانی از هر نعمتی در معرفت و استفاده عقلانی و منطقی از آن نعمت است؛ آن هم نعمتی که حدوث و بقای هستی بسته به وجود آن است.
جلد سوم شامل قسمت پنجم با عنوان «نمود عینی ولایت در بستر زمان» است که دارای بخشهای «إعمال ولایت در إظهار هستی، إعمال ولایت در مقام جعل خلافت، تبیین علمی ولایت تشریعی و ارضی، تحقق خارجی ولایت تشریعی ارضی، بعثت آخرین رسول الهی، تبیین ولایت نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله و خلاصه این قسمت» است.
بخش اول از فصول «فیضان نور ولایت، دمیدن روح ولایت در کالبد هستی، نمایش شکوه ولایت در نظرگاه انسان» گردآوری و فصلهای «آغازی بر ولایت تشریعی، مقام جعل خلیفه، آغاز ولایت تشریعی ارضی» در بخش دوم و موضوعات «ولایت تشریعی خدا بر انبیاء و پیامبران، نبوت و امامت جلوه زمینی ولایت تشریعی، نبوت عامه در افق عقول بشری» در بخش سوم مورد مطالعه قرار گرفته است.
در بخش چهارم فصلهای «نبوت حضرت آدم علیهالسلام، انسان در دوران امت واحده، پیامبران حاملان نور ولایت، سیر روایی نور ولایت و تبیین سیر تاریخی نور ولایت»، فصول «مختصری در اثبات نبوت خاصه و عطر ولایت محمدی» در بخش پنجم، دربخش ششم عناوین «نظری گذرا بر جریان ولایت از آدم تا خاتم، آخرین دستاویز الهی برای نجات، شناخت اجمالی دشمنان ولایت، شناخت یهود و صدمات آنان» و در بخش آخر، فصلی در نمود عینی و خارجی ولایت به چشم میخورد.
قسمت ششم که شناخت تقابل در جهان هستی و علل دشمنی با ولایت نام دارد در جلد چهارم این دوره مورد بررسی قرار گرفته که از بخشهای «انسان و پدیده تقابل، نسبتسنجی تقابل با ولایت تشریعی، شناخت دشمنان ولایت و لزوم برائت از ایشان، نسبت ولایت با تقابلات اجتماعی، شناخت دشمنان بیرونی، تقابل با ولایت در عالم سیاست و درس عبرتی برای نسلها» جمعآوری شده است.
بخش اول به فصول: «نگاه به تقابل از دیدگاه انسانی، پدیده تقابل در جهان هستی، ولایت و پدیده تقابل، منشأ تقابل در جهان هستی و امور واقعی و تقابل نمودن» پرداخته، بخش دوم از عناوین «شناخت جایگاه دو مسأله مهم تولی و تبری و مسأله تولی و تبری در بعد فردی» گردآوری و فصلهای «دشمن درونی و دشمن بیرونی، اسباب و عوامل درونی دشمنی با حق، بحثی در خودبینی، هشدارها و تکالیف همیشگی، یادکردی از نعمتها و موقعیتها و انسان در آیینه انسان» در بخش سوم مورد بررسی و دقت نظر قرار گرفته است.
فصلهای «مسأله تولی و تبری در بعد اجتماعی، شناخت تکلیف و عمل به آن» مباحث بخش چهارم را تشکیل می دهد، بخش پنجم شامل فصلهای: «اعوان و انصار جبهه باطل، از یهود صدر اسلام تا صهیونیسم امروز، آشنایی با جبهه سیاه نفاق»، در بخش ششم مطالبی در رابطه با فصلهای «حق و باطل در اندیشه سیاسی اسلام، تقابل منافقانه با ولایت و اهل ولایت» نگارش و فصول «مثلث شوم ضد ولایت در عصر حاضر و تذکری در شناخت موانع» در بخش هفتم دیده میشود.