توضیحات
فلسفه و ساحت سخن
نوشتۀ حاضر به رابطۀ میان فلسفه و سخن می پردازد و می کوشد تا نشان دهد نقش سخن در عالم اندیشه تا چه اندازه مهم و بنیادی ا ست.
نویسنده در مقدمۀ کتاب تأکید میکند که فهم فلسفی یا فکر علمی، همیشه و هر جا در زبان اتفاق میافتد و به همین اعتبار، زبان ظهور اندیشه است و سخن، مظهر فکر و خرد به شمار میرود.
وی با اشاره به این که مرزهای جهان انسان، همان مرزهای زبان اوست، این نکته را نیز مورد توجه قرار میدهد که زبان، اجتماعیترین پدیدار عالم است و انسان به حکم داشتن زبان، بالذات یک موجود اجتماعی به شمار میرود، اما باید توجه داشت که آنجا که زبان هست، انسان و جهان نیز حضور دارند و به واسطۀ زبان، انسان در جایگاهی قرار میگیرد که که نه تنها به آنچه هست و آنچه بوده است آگاهی پیدا میکند، بلکه نسبت به آنچه اکنون نیست نیز آگاه میشود.
به باور وی، پرسش هستی با زبان هستی بیان میشود؛ زیرا زبان هستی از هستی جدا نیست و چنانکه یادآور شدیم، زبان در هر یک از ساحتهای هستی با همان ساحت قرین شناخته میشود. دینانی این ساحت را ساحت سخن هستی مینامد که فیلسوف میکوشد در آن قدم بگذارد و به پرسش هستی گوش فرا دهد.
به گفتۀ نویسنده، کسی که در ساحت سخن هستی گام بر میدارد، به پرسش هستی گوش فرا میدهد که روبهرو شدن با آن، راه رسیدن به پاسخ را هموار میکند، راهی که بیپایان است و بنابراین، ساحت سخن بیش از آنچه تصور میشود، گسترده خواهد بود.
نویسنده در این کتاب به موضوعاتی چون موارد زیر پرداخته است:
- منطق و گفتار؛
- مقولات دهگانه و کلیات پنجگانه؛
- زبان زیرساخت و اصول بنیادین سخن؛
- کتاب الحروف فارابی یک دفتر فلسفی است یا یک نوشتۀ نحوی؟
- نقش عقل و خردگرایی در پیدایش علم نحو؛
- نخستین مسئلۀ نحوی و نقش آن در پیدایش فکر فلسفی؛
- آیا مصدر اصل کلام است؟
- نخستین مسئلۀ مورد اختلاف میان دو مکتب مهم نحوی؛
- واضعان الفاظ، واضعان شرایع؛
- معضل بزرگی به نام موضوعٌله؛
- زبان چیزی فراتر از صرف و نحو و مجموعه واژگان است.
«زبان و زمان»، «نسبت علم با معلوم خود همانند نسبت وجود با ماهیت است»، «ممکن از آن جهت که ممکن است به حسب سرشت خود مجهول است»، «دو واژۀ علم و معرفت و تفاوت آنها با یکدیگر» و «اگر سخن نبود جهان هرگز آشکار نمی گشت» از دیگر مباحث طرحشده در این کتاب است.