توضیحات
عبدالقادر گیلانی دلاور گورر
عبدالقادر گیلانی در سال ۴۷۰ هجری قمری در گیلان متولد و سال ۵۶۱ در بغداد درگذشت. او هم عصر با محیالدین ابنعربی پدر عرفان نظری بود. ابنعربی در «فتوحات» خود بارها از عبدالقادر و ابوالسعود (از مریدان عبدالقادر) یاد کرده است.
دلاور گورر که کتاب «عبدالقادر گیلانی» را برای معرفی اینچهره نوشته، یکی از اندیشمندان مسلمان ترکیه است.
اینکتاب نه فصل اصلی دارد که به ترتیب عبارتند از: «ارزیابی منابع»، «مقدمات»، «حیات عبدالقادر»، «آثار عبدالقادر گیلانی»، «دیدگاههای عرفانی عبدالقادر گیلانی»، «اصطلاحات عرفانی»، «قادریه»، «شاخههای قادریه»، «اصول، آداب و ارکان قادریه».
در فصل «ارزیابی منابع»، منابع مرتبط با عبدالقادر گیلانی و منابع مرتبط با قادریه در دو بخش معرفی و بررسی شدهاند. در فصل بعدی مخاطب با سه بخش روبرو میشود که عبارتند از: «تصوف تا زمان عبدالقادر گیلانی»، «تصوف در زمان عبدالقادر گیلانی» و «دوران زیست عبدالقادر گیلانی».
سومین فصل کتاب هم درباره زندگی عبدالقادر گیلانی است که این عناوین را شامل میشود: زادگاه دوران کودکی، تحصیل علم، انتساب عبدالقادر به تصوف، مجالس، ازدواج و فرزندان، وفات، خانقاه و مدرسه عبدالقادر، تلامیذ، خلیفهها، آراء و عقاید، القاب، مناقت و کرامات، نظر عبدالقادر درباره منصور حلاج، نظر صوفیان درباره عبدالقادر گیلانی، نظر صوفیان درباره طریقت عبدالقادر، بازتاب آثار عبدالقادر در آثار ابن عربی.
آثار موجود، آثار نایاب، آثار منسوب، مناقبنامهها، مناقبهای نایاب، پژوهشها هم عناوین مندرج در فصل چهارم کتاب هستند.
در فصل پنجم دیدگاههای عرفانی عبدالقادر گیلانی در سه بخش «مقدمه»، «تصوف، متصوف، صوفی» و «تصوف و طریقت» بررسی شده است.
ششمین فصل کتاب هم چهار بخش دارد که بهترتیب عبارتند از: «اصطلاحات تخلق»، «اصطلاحات سیر و سلوک»، «اصطلاحات تحقق» و «اصطلاحات معرفتی».
در دو فصل هفتم و هشتم هم گسترش طریقت قادریه و شاخههای اینطریقت بررسی شدهاند.
نهمین و آخرین فصل کتاب هم، همانطور که از عنوان آن پیداست، درباره اصول و آداب و رسوم طریقیت قادریه است که نه بخش را شامل میشود: «مبانی عام»، «بیان طریقت»، «احکام طریقت»، «ذکر»، «مراقبه»، «خلوت»، «اسماء و مقامات»، «مراتب»، «پوشش و جامعه».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
در حدیث شریف آمده است: «فرامین هر ملک (سلطان) مرزی دارد؛ و مرز خدای متعال فعل حرام است. کسی که گشتوگذارش اطراف اینمرز باشد داخل آن خواهد افتاد.» بنابراین اجتناب از گناه، اولین در برای ورود و نزدیکشدن به خداوند است. بیرون این در که محل اجتماع گناهان است، گرگها و دشمنان کمین کردهاند و خطر هلاکت وجود دارد. استقرار در اینجایگاه، نمونهای است برای کسانی که با عزمی جزم اقدام به عمل میکنند. حرکت سست و ناپایدار در آنجا مخاطرهآمیز است و ممکن است غلبه هوی و هوس و پرداختن انسان به گناه، فاصله گرفتن از شریعت و درآمدن به صف دشمنان خدا باعث هلاکت و انحراف از مسیر هدایت گردد. لذا سلامت در حرکت حسابشده و داشتن عزم جزم است.