توضیحات
ترجمه تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة
تفسیر عرفانی سورههای قرآن مجید و مشهورترین اثر مؤلف است که به زبان عربی فصیح نوشته شده و اساس آن مانند سایر تفاسیر شیعه، استشهاد به احادیث ائمه اطهار میباشد.
رویکرد تفسیر بیان السعادة، عرفانی است و البته از نکات ادبی نیز خالی نیست. به هر روی، این تفسیر، تفسیر عرفانی است و مؤلف بزرگوار در جای جای این تفسیر، هم از اصطلاحات عرفانی، فراوان استفاده کرده و هم با رویکرد تأویلی از آیات سخن گفته و معانی باطنی آیات را در حدّ گنجایش خود بازگو نمود.
به تعبیر مرحوم آیت الله معرفت: «این تفسیر کاملاً بر مذاق صوفیان و اهل عرفان و بر مبنای تأویل نوشته شده است.»
علامه طباطبایی (قدس سره) نیز در بیان طبقه بندی مفسّرین در طبقه سوم مفسّرین از تفسیر بیان السعادة به عنوان تفسیری عرفانی یاد میکند.
در نگاه بزرگان و صاحب نظران تفسیر بیان السعادة و نویسنده آن، مرحوم سلطان محمد گنابادی معروف به سلطان علیشاه مورد ستایش و توجّه بسیاری از بزرگان و صاحب نظران قرار گرفته است، که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱. امام خمینی (قدس سره): عرفایی که در طول این چندین قرن آمدهاند و تفسیر کردهاند، نظیر محیالدین در بعضی از کتابهایش، عبدالرزاق کاشانی در تاویلات، ملا سلطانعلی در تفسیر، اینهایی که طریقهشان، طریقه معارف بوده است، بعضیشان در آن فنی که داشتهاند، خوب نوشتهاند.
۲. علامه آیت الله حسن زاده آملی: از تفاسیر بیان السعادة استفادهها بردم.
نیز: جناب آقای جنابذی نویسنده تفسیر بیان السعادة، انسان بزرگواری است و خیلی استاد خدمت کرده است و تفسیر بیان السعادة خیلی ارزشمند است. من از همان چاپ اولش که به دستم آمد، با او محشور بودم.
۳. محمد معصوم شیرازی (معصومعلیشاه): حاج ملا سلطانعلی جنابذی بین ظاهر و باطن فراهم آورده و معقول و منقول را توأم ساخته است. امروز در طریقت، گروهی به او دست میدهند و سر میسپارند … از فقیه فاضل تا عارف کامل، هر که او را دید پسندید و مراتب دانش و آ گاهیاش را ستود … بر حسب استعداد ذاتی، به اشتغال علوم پرداخت و در مشهد مقدس ادبیات و فقه و تفسیر و حدیث را تکمیل نموده و از آنجا به سبزوار آمده، مدتی در خدمت حکیم الهی حاج ملا هادی به تحصیل حکمت کوشید … الحق در تفسیر کلام و تأویل آیات حق، بسی مطالب ارجمند طریقت مندرج است.
۴. آیت الله محمدهادی معرفت: … تفاسیر بر مشرب اهل عرفان بیش از آن است که نام بردیم؛ برخی کاملند مانند تفسیر «بیان السعادة فی مقامات العبادة» تألیف یکی از اقطاب صوفیه متأخر به نام سلطان محمد بن حیدر جنابذی گنابادی (متوفای ۱۳۲۷) که تاریخ پایان تألیف آن، سال ۱۳۱۱ است و برای اولین بار در سال ۱۳۲۴ در تهران به چاپ رسید و سپس چاپهای متعددی در ایران و بیروت از آن انتشار یافت.
۵. دکتر سید حسین نصر: مرحوم سلطان علی شاه که در حکمت شاگرد حاج ملا هادی سبزواری و در فقه نزد علمایی همچون حاج شیخ مرتضی انصاری کسب علم کرده بود، از مشاهیر علما و عرفای اخیر و صاحب آثار عرفانی شیعی از جمله سعادت نامه، تنبیه النائمین، مجمع السعادات، و ولایت نامه به فارسی و تفسیر مشهور کامل قرآن به سبک عرفانی شیعه به نام «بیان السعادة فی مقامات العبادة» به زبان عربی است. مزار مرحوم سلطان علی شاه که بعدًا توسعه یافت … اکنون یگانه مجموعه زنده در سنّت تصوّف در ایران و مورد توجه سالکان طریقت … است.
۶. علی اکبر دهخدا: سلطان محمد ملقب به سلطان علی از اکابر علما و عرفای قرن چهاردهم هجرت است که ما بین علوم ظاهر و باطن را فراهم آورده، معقول و منقول را توأم ساخته و در سال ۱۳۱۹ ه.ق به زیارت کعبه معظمه مشرف شده و دارای تألیفات جلیله نافعه است.
نگاهی به زندگی سلطان محمد گنابادی:
ملا سلطان محمد گنابادی در بیست و هشتم جمادی الاولی سال ۱۲۵۱ ه.ق در بیدخت گناباد خراسان دیده به جهان گشود. مرحوم ملا حیدر محمد، تاریخ توّلد فرزند خود را در پشت قرآن خطّی که فعلاً نیز موجود است به این طریق نوشته است: «توّلد فرزند ارجمند سعادتمند درّ صدف مادری سلطان محمد بن حیدر محمد بن سلطان محمد بن دوست محمد بن نور محمد بن حاجی محمد بن حاجی قاسمعلی شورابی الجنابذی- طوّل الله عمره- یک ساعت قبل از اذان شب سه شنبه ۲۸ شهر جمادی الاولی، سنه ۱۲۵۱ وی در سه سالگی به فراق پدر مبتلا شد و از آن به بعد تحت تربیت مادر و تکفّل برادر بزرگتر خود ملا محمد علی که مرد نیکی بود قرار گرفت. ایشان در سنّ هفده سالگی به تحصیل علوم دینی روی آورد و مقدمات عربیّت و کتب ادبی عربی را خوانده و در اندک مدتی علوم عربی را کامل نمود و رساله فارسی مسائل دینی را حفظ کرد و در مدّت دو سال فقط برای کارهای ضروری و لازم از اتاق بیرون میآمد و چندی نگذشت که در تمام گناباد کسی را یارای مباحثه با او در علوم عربیّت نبود و نام فضلش در همه گناباد پیچید. سپس به علم منطق و کلام پرداخت و شرح باب حادی عشر را نزد حاجی ملا علی اکبر بیلندی که از علما بود فرا گرفت.
ملا سلطان محمد گنابادی در علوم ادبی و منطق به طوری کامل شد که برای «تهذیب المنطق» ملا سعد تفتازانی، حواشی علمی مهمی نوشت و آن را «تذهیب التهذیب» نام گزارد.
در ادبیات نیز به طوری بود که در تمام شهرهایی هم که بعدًا برای تحصیل رفت، در تدریس کتاب «مطوّل» مشهور و محلّ حیرت و انگشت نمای تمام فضلا بود و به طوری که آقای حاج شیخ عمادالدّین، نواده مرحوم حاج ملا هادی سبزواری نقل نمود، پدرشان آقا محمد اسماعیل فرزند حاجی به واسطه شهرتی که جنابش در تدریس مطوّل داشت نزد او مطوّل میخوانده است.
وی با کسب اجازه از مادرش برای ادامه تحصیل با پای پیاده عازم مشهد شد و در مشهد در مدرسه میرزا جعفر حجره گرفته مشغول تحصیل شد و کتاب «مغنی اللبیب» را بدون استاد و با مطالعه فرا گرفت و در ظرف چهل روز تا آخر خوانده و مطالب آن را به خاطر سپرد و فقط بعضی شواهد و اشعار را از استاد سؤال مینمود.
بعدًا در فقه و اصول، جدّیت کامل نمود و پس از تکمیل فقه و اصول به درس خارج رفته، از دقایق این دو علم به طور کامل آ گاه گردید و علم تفسیر و اخبار و رجال را نیز تکمیل نمود.
ایشان در همان اوقات شنیده بود که در سبزوار دانشمند و حکیمی است که علوم دیگری غیر از فقه و اصول تدریس میکند و نام او حاج ملا هادی و شخص خداپرست و پرهیزگاری است. از این رو خدمت حاج ملا هادی رفته و چند روزی که در درس ایشان حضور یافت و دید که تمام مطالب درس، حقایق دینی و امور ماوراء الطبیعه است، تصمیم به ماندن گرفت و روز به روز بر ارادت او نسبت به حاجی افزوده شده و هیچ روز درس را ترک نکرد و به طوری مراقبت و دقت داشت که به زودی از همه شاگردان جلو افتاده و مورد توجّه استاد واقع گردید.
درباره ملا هادی سبزواری باید گفت که آثار او گواه روشنی بر تعمق وی در تمام علوم اسلامی است و حلقه درس وی در قرن سیزدهم گستردهترین محفل و مَدرس علوم عقلی اسلامی بود. نکتهای که در شخصیت وی برجسته بود، تخلّق او به اخلاق ربوبی بود. وی به راستی حکمت را در خود پیاده کرده بود و خود، بنایی رصین و محکم گردیده بود.
علاقه فراوان وی به آثار عرفانی به ویژه مثنوی مولانا نیز ریشه در همین همدلی داشت. او هر چند میکوشید برای مدعیات حِکمی، براهینی عقلی ارائه کند و عقل را از حیرانی واستاند؛ اما میدانست که بال کشف و شهود تواناتر از آن است که عقل، همواره بتواند آن را همراهی و معاضدت نماید. از این رو، عرفان در اندیشهها و نوشتههای وی جایگاه ویژهای یافت.
سلطان محمد نیز در سبزوار، این حقایق را درباره حاج ملا هادی سبزواری آشکارا مشاهده کرد و زانوی شاگردی در مقابل استاد بزرگ خود بر زمین ادب نهاد و آموختن طُرق فکری از جمله حکمت مشّاء، حکمت اشراق و حکمت متعالیه را در محضر وی آغاز کرد. ولی گویی سفر به عتبات وقفهای کوتاه در شاگردی فیلسوف سبزوار برای وی ایجاد کرد و او را مدتی از مطلوب خود دور نمود. این سفر به عتبات نیز احتمالاً به توصیه استاد و جهت تکمیل فقه و اصول و علومی از این دست بوده است.
ملا سلطان علی در عتبات از محضر مدرسین بزرگ استفاده کامل کرد، چنانکه در فقه و اصول و روایت و درایت و معرفت رجال و علم تفسیر بر همه تفوق یافت و مجتهد مسلم گردید، سپس به ایران مراجعت کرد و برای دومین بار به سبزوار رفت تا فلسفه و حکمت را تکمیل نماید. او از محضر حکیم الهی مرحوم ملا هادی سبزواری بهره کافی گرفت و در حکمت مشائی و اشراقی ید طولا به هم رسانید و در همین موقع بر اسفار حواشی معتبری نوشت و ضمناً علوم مختلفه حکمت الهی و طبیعی و علم اخلاق و علم قیاس و هندسه و هیئت و نجوم و طب و تاریخ و عروض و ضبط اشعار عربی و فارسی و حتی علوم غریبه و اسطرلاب را به حدّ کمال رسانید.
زندگانی ایشان خیلی ساده و معیشت وی از راه زراعت میگذشت و لباس ساده در بر مینمود و همیشه پیروان را به مراقبت کامل احکام شریعت مطهره و در زندگانی به قناعت توصیه میفرمود.
مهمترین امتیازات تفسیر بیان السعاده این است که نمونه عالی از تفاسیر عرفانی است که هم ریشه در تاویلات عارفانه دارد و هم مستند به روایات معصومین است. مفسر بر آن بوده که اتحاد ذاتی میان تصوف و تشیع حقیقی را با استناد به آیات قرآن و احادیث اهلبیت نشان دهد و شبهات و ایرادات مخالفان عرفان و تصوف را به گونهای عالمانه و با بهره گیری از زبان آیات و روایات پاسخ گوید.
ولایت محوری، مهمترین درونمایه عرفانی این تفسیر است که در جای جای این اثر بروز یافته است. از دیدگاه مفسر، انسان هم مانند درخت است که به مطلوب نمیرسد مگر اینکه به پیوند ولایت الهی متصل گردد و این ولایت، اصل خیر و منبع سعادتها و سبب ظهور ثمرات نیک و ارزشمند و موجب تبدیل میوههای فاسد و پست به میوههای قوی و شریف میگردد که همان کمال مورد نظر است.
اگرچه ستون اصلی و محوری این تفسیر مبانی عرفان و تصوف اسلامی است، اما از آنجا که مفسر، مرشد و قطب عارفان زمان خود بوده در لابهلای تفسیر خود به اظهار نظرهای فقهی نیز پرداخته که برای مریدانش در حکم فتوا بوده است، مانند استدلال بر حرمت شراب و حرمت استعمال دخانیات افیونی بر اساس آیه ۲۱۹ سوره بقره، فتوی بر پاکی اهل کتاب و ترجیح قول نجاست عرضی آنها بر اساس آیه ۵ سوره مائده، تحریم سفر در روز جمعه بر اساس آیه ۹ سوره جمعه، جواز ازدواج با زنان اهل کتاب تنها در مورد عقد موقت و تمتع، نه در مورد عقد دائم. گرایش شیعی و بهره گیری از آبشخور وحی یعنی اقوال اهلبیت از دیگر امتیازات این تفسیر است که هم نشان از مقام والای علمی مفسر در علوم اسلامی به خصوص فقه و عقاید تشیع دارد و هم بیان کننده عمق علاقه و ارادت وی به مذهب تشیع و اهلبیت.
از دیگر امتیازات این تفسیر اهتمام به مساله تناسب آیات پیشین و پسین آنها است. مفسر بین آیات قرآنی که به ترتیب یکدیگر واقع شدهاند از حیث معنی نیز ارتباط قرار داده و آنها را مربوط و متصل به یکدیگر تفسیر کرده است.
مقدمه مفصل و عالمانه مترجم (در حدود ۱۴۰ صفحه) از مهمترین ویژگیهای این چاپ است که در آن گزارش جامع و دقیقی از جایگاه قرآن در فرهنگ اسلامی و تاریخچه تفسیر و تاویل قرآن از آغاز تاکنون با استناد به مهمترین منابع علوم اسلامی آمده است. ترجمه یک کتاب علمی و فنی به زبان ساده و روان، کار بسیار سختی است که مترجم خبره این کتاب به خوبی از عهده آن برآمده است.