توضیحات
بازگشت به آغاز (پرواز مرغ ملکوت به آشیانۀ اصلی؛ شرح داستان پادشاه و کنیزک از مثنوی مولانا)
داستان پادشاه و کنیزک، نخستین داستانِ مثنوی مولوی و شاید مهمترین و بامعناترین قصهی مثنوی باشد؛ زیرا مولوی آن را «نقدِ حال» خود میداند، یعنی حالتی را که احساس کردهاست یا حس میکند، دراین داستان دیده و به نوعی میخواهد دریافتِ خود را از عشق و عرفان و تجربۀ شخصیاش از احساس عاشقانه را با این داستان بیان کند و به خواننده یا شنونده منتقل نماید.
داستان اول مثنوی، یعنی عاشق شدن پادشاه بر کنیزک، درهمان مجموعه داستانهای «شیخ صنعان» و «سلامان و ابسال» قرار میگیرد. درونمایۀ این داستان نیز اعتراف بر پذیرش عشق انسانی و زمینی و مقدمه ساختن آن برای عشق الهی و عرفانی است. همۀ ویژگیهای داستان شیخ صنعان و سلامان و ابسال و … دراین قصه نیز یافت میشود.