توضیحات
نسیمهای مهربانی (ترجمه و شرح النفحات الرحمانیة فی الواردات القلبیة)
شرح تجربیّات روحانی و واردات غیبی و الهی نویسنده است که میتوان آن را با سوانح غزالی و لمعات عراقی مقایسه کرد.
نویسنده در اصفهان چشم به جهان گشود. نَسَبش با سی واسطه به امام سجاد میرسد. از چهار سالگی به فراگرفتن قرآن و از یازده سالگی به تحصیل زبان عربی پرداخت. با اینکه در پانزده سالگی ازدواج کرد، هرگز همسرداری و تربیت فرزندان، او را از تحصیل علم باز نداشت. در بیست سالگی به تحصیل فقه و اصول، تفسیر و علم حدیث پرداخت، سپس به حکمت و فلسفه و عرفان روی آورد. علیرغم تمام مشکلاتی که در آن دوران برای تحصیل بانوان متدیّن وجود داشت در چهل سالگی به دنبال سالها تلاش شبانهروزی به اخذ درجه اجتهاد نائل آمد. وی پس از پشت سر نهادن مدارج علمی در حضور استادانی چون شیخ ابوالقاسم زفرهای، حسین نظام الدین کچویی، سید ابوالقاسم دهکردی، میرزا علی آقا شیرازی، میر سید علی نجف آبادی، از علما و مراجعی چون محمدکاظم شیرازی و شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه علمیه قم، سید ابراهیم حسینی شیرازی اصطهباناتی، شیخ محمد رضا نجفی اصفهانی، شیخ مرتضی مظاهری نجفی اصفهانی اجازه اجتهاد دریافت کرد.
وی کتابهای خود را با نام «بانوی ایرانی» یا «بانوی اصفهانی» به چاپ رسانده است که عبارتند از: اربعین الهاشمیه، جامع الشتات، معاد یا آخرین سیر بشر، نفحات الرحمانیة فی الواردات القلبیة.
کتاب نفحات به زبان عربی نوشته شده و درباره کشف و مشاهداتی است که برای ایشان پیش آمده است. این کتاب، اقتباسی است از تهذیب الأعراق ابن مسکویه که قسمتی از آن ترجمه شده و نظراتی هم که وی در این باره داشته نیز در حاشیه آن اضافه شدهاست. کتاب دارای جنبه علمی، عملی و اخلاقی است و مشتمل بر نکات و دقایق و لطایف میباشد.
نویسنده عنوان بخشهای کتاب را نفحه رحمانی، اشراق روحانی و امثال این تعابیر گذاشته و در هر بخش مسایلی از عرفان نظری و عملی و ظرایفی از سلوک الی الله و یا دقایقی در باب آیات قرآن و فلسفه الهی با زبان عربی روشن و لحن قانع کننده و منطقی محکم تدوین کرده است. با توجه به تاریخ اتمام کتاب روشن میشود که نویسنده، تنها برخی از وارداتی را که مربوط به دو سوم اول عمرش بوده به رشته تحریر درآورده و به دلایلی که روشن نیست از ذکر بقیه خودداری کرده، شاید علت عدم تدوین آنها اوج گرفتن عروج و پرواز روحی باشد که به زبان و بیان در نمیآید.
مترجم در مقدمه آورده است: نثر کتاب، عربی سلیس و روان است، امّا پیچیدگی اصل مطالب و نوع بیان عالمانه و جملات طولانی و ضمایری که مرجع آنها را باید در عبارات گذشته جستجو کرد، کار ترجمه را تا حدی مشکل ساخت که به خاطر الفتی که با آثار ملاصدرا داشته، نثر کتاب بیشباهت با برخی از آثار وی نبوده در واقع نویسنده از واردات غیبی خود غالبا به زبان حکمت متعالیه تعبیر نموده است. سعی مترجم بر این بوده اولاً معنا آن چنان که بیان شده کمی هم روشنتر بیان گردد و ثانیا حال و هوای لطائف بیان مؤلف هم به ترجمه منتقل گردد.