توضیحات
صفیر سیمرغ
نویسندۀ این رساله، شهاب الدین یحیی ابن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی معروف به «شیخ اشراق» است و به زبان فارسی نوشته شده است.
«صفیر»، به هر آواز و صوت ممتد، نرم و بدون تلفّظ حروف میگویند که از میان دو لب به صدا در میآید؛ و «سیمُرغ»، نام مرغی است که پادشاه افسانهای پرندگان است. داستان آن و پرندگان دیگر در ادبیات فارسی و کتب عرفانی به گونههای متعددی بیان شده است.
سیمرغ، یک اصطلاح ذوقی در عرفان بوده که کنایه از پیر یا انسان کامل است.
نویسنده در این کتاب، به سیر و سلوک عرفانی معنا بخشیده و در آن، حالات روحی سالک الی الله، موقعیّتهای پیش آمده و خطرات و موانع موجود در راه را بیان کرده است.
شیخ اشراق در بخشی از این رساله مینویسد: «در پیش مقدمه یاد کنم از احوال این مرغ بزرگوار [سیمرغ]. روشن روانان چنین نمودهاند که هر آن [هدهدى که در فصل بهار به ترک آشیان خود بگوید و به منقار خود پر و بال خود برکند و قصد کوه قاف کند] سایۀ کوه قاف بر او افتد به مقدار هزار سال این زمان که «وَ إِنَّ یَوْماً عِنْدَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ»، و این هزار سال در تقویم اهل حقیقت یک صبحدم است از مشرق لاهوت اعظم. در این مدت سیمرغى شود که صفیر او خفتگان را بیدار کند و نشیمن او در کوه قاف است صفیر او به همه کس برسد و لکن مستمع کمتر دارد، همه به اویند و بیشتر بى ویند».
این رساله از دو بخش که هر بخشی چند فصل دارد، تشکیل شده است:
بخش اول: مربوط به مبادی بحث است و در سه فصل پیریزی شده است:
- تفضیل این علم؛
- آنچه اهل بدایا را ظاهر شود؛
- سکینه.
به عنوان نمونه، فصل دوم آن مربوط به کسانی است که در ابتدای راه سیر و سلوک الهی مشغول به ریاضت و ذکر هستند؛ بر این دسته از سالکان الی الله، انواری الهی ظاهر میشود. شیخ اشراق این قسم را تعبیر به «در آنچه اهل بدایا را ظاهر شود» میکند.
بخش دوم: دربارۀ مقاصد بحث است؛ و مشتمل بر سه فصل است:
- دربارۀ «فنا»؛
- هر که عالمتر، عارفتر بود؛
- اثبات لذّت بنده مر حقّ را.