توضیحات
شرح فصوص الحکم شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی
شرح عارف فاضل تاج الدين حسين بن حسن خوارزمى، يكى از شروحى میباشد كه بر فصوص الحكم شيخ اكبر محىالدين بن عربى نگاشته شده است. این شرح كه به فارسى نگارش يافته، در حقيقت ترجمه شرح فصوص قيصرى است، همراه با پارهاى توضيحات و اضافات و اشعارى كه در بين آورده است.
در صحت انتساب این شرح به خوارزمی و اینکه مؤلف آن حسین بن حسن خوارزمی است و یا کمال الدین حسین خوارزمی (بانی سلسله حسینیه همدانیه)، تردیدهائی است. اینکه مولف این شرح کدام خوارزمی است، احتیاج به حوصله فراوان و دقت و تأمل در منابع تاریخی دارد. در هر صورت، اکنون کتابی به زبان فارسی در شرح فصوص الحکم ابن عربی در دسترس ما می باشد که حاوی نکات مفید و سودمندی است.
ساختار داخلی کتاب بر اساس متن فصوص الحکم تنظیم شده است و شارح فصوص بیست و هفتگانه را به ترتیب، توضیح داده است. طبق اغلب شرحهای فصوص، این شرح نیز دارای مقدمه نسبتا مفصلی است که چند مطلب را در بر دارد. از جمله: در بیان تباین مشارب احوال حال، در حضرات ذاتیه و بعض مراتب کلیه، در بیان اسماء و صفات، در عوالم و حضرات که مسمّی است به مجالی و مطالع و منصات، در کشف سرّ بدو و ایجاد و بیان طرق مبداء و معاد و بالاخره در بیان ولایت و نبوت و رسالت. پس از آن به مطالبی به عنوان مقدمۀ فصوص می پردازد، به این منوال:
تعریف حکمت، مراد از کلم در قول ابن عربی، طرق موصله به حضرت حق، اختلاف ملل و نحل و وحدت ادیان، در معنی آل رسول و مراتب قرابت به پیامبر، رؤیای ابن عربی در مورد کتاب فصوص، وراثت ابن عربی از پیامبر و مطالب کتاب فصوص الحکم.
مهمترین نکتهای که در مورد این شرح می توان برشمرد؛ رابطه این شرح با شروح و تفاسیر دیگر فصوص است؛ چه اینکه برخی را گمان بر این است که این کتاب ناظر به شرح قیصری یعنی «مطلع خصوص الحکم فی شرح فصوص الحکم» است.
مصحّح محترم کتاب، در مقدمه چنین آورده است:
از پس مطالعه و بررسی شرح خوارزمی دریافتم که میان شرح وی بر فصوص الحکم و شرح شرف الدین داود قیصری متوفای ۷۵۱ هجری، شباهتهای زیادی موجود است؛ از این روی به مقایسه این دو شرح پرداختم و در حین مقایسه دریافتم که شرح خوارزمی را نمیتوان از شروح مستقل فصوص الحکم بشمار آورد؛ زیرا خوارزمی این شرح را با توجه به شرح قیصری پرداخته است، نه آنچنانکه بابارکنا و دیگران به شرح قیصری توجه دارند، بل توجه خوارزمی به گزارش قیصری بیش از آن است که معاصران و یا متأخران داشتهاند. خوارزمی گزارش قیصری را اساس و پایه این شرح قرار داده و پابهپای قیصری پیش رفته است به طوری که همچون قیصری متن فصوص را تقسیم کرده و همچون او به شرح مباحث موجز فصوص پرداخته است. آن بهره از مطالبی که در گزارش خوارزمی دیده میشود و در شرح قیصری نیست، عبارتند از: مبلغی اشعار فارسی از سنائی و عطار و مولوی و خواجه ابوالوفا و خود شارح و نیز در دو مورد مطالبی در حدّ هفت سطر به نقل از نثر الجواهر ابوالوفا و در یک مورد اشارهای به شرح عبدالرزاق کاشانی. بقیه مطالب در گزارش خوارزمی عیناً مطابق است با گزارش قیصری؛ به طوری که خوارزمی از ترجمه متصرّفانۀ مقدمه قیصری شروع میکند و تا پایان فصوص پابهپای قیصری پیش می رود.