توضیحات
سلوک با همسر (نه حرف من، نه حرف تو، حرف خدا)
در دنیایی که شراشر وجودش با تعلقات مادی گره خورده و روابط انسانی حاکم بر آن نیز با همین عیار مورد سنجه قرار میگیرد، سخن از مدینۀ فاضله و روابط الهی میان انسانها هرچند بسان رؤیایی دست نیافتنی مینماید، لکن ضرورتش بر عقل سلیم پوشیده نیست؛ اما پر واضح است که در این بین ارتباط میان همسران از اهمیت بیشتری برخوردار است، چه آنان در حقیقت همچون ستونی برای خانواده بوده و خانواده نیز در حکم ستون جامعه. زین سبب به نظر میرسد که تعامل همسران، آنگونه که رنگ و بوی توحیدی به خود گرفته باشد، میتواند این آسیب جدی را درمان نموده و بشریت را از بن بست فرهنگی پیش رو خارج نماید.
«سلوک با همسر» عنوان کتابی است که با تلاش و کوششی طاقتفرسا در طی سالیان متمادی، توشهای مناسب برای این مسیر پر پیچ و خم فراهم نموده است. مؤلف محترم با تعمق در آیات قرآن مجید و روایات معصومین علیهمم السلام و با بهرهمندی از کلمات نورانی سالکان حقیقی صراط مستقیم و استفاده از محضر رهیافتگان به مقام قرب حضرت دوست، توانسته است مجموعهای بديع و کمنظیر در این زمینه تنظیم نماید و با زبانی گویا و دلنشین آن را به رشتۀ تحریر درآورد.
نهاد خانواده یکی از مهمترين و اصلیترين ارکان جامعه بوده و تأثیر شگرفی بر حیات فکری و فرهنگی و معنوی و ایمانی اجتماع داشته و نقش جدی در پويايی و سرزندگی و نشاط آن دارد که اگر به شدت از آن مراقبت و مواظبت شود، زمینۀ دستیابی به سعادت حقیقی و ابدی را برای طالب حقیقی قرب حضرت حق فراهم میسازد و از آنجایی که سالکِ عاشقِ دلدادۀ حضرت جانان، آرمانی جز توحید و کمال عبودیت ندارد، باید برای رسیدن به این هدف غایی و نهایی، زندگی و معاشرت و تعامل خویش با همسر و سایر اعضای خانوادهاش را به گونهای تنظیم نماید، تا پیوند همسری که منطبق با فطرت توحیدی و خواست محبوب ازلی و ابدی است، نردبانی برای صعود و فتح قلههای کمال انسانی باشد و چنين آرزويی دست یافتنی نخواهد بود، مگر آنکه بر اساس معارف نورانی و کلمات حضرت حق و هدایتهای او و اولیای عظیم الشأنش صلوات الله علیهم روح معنویت و توحید و عبودیت را بر همۀ شؤون زندگی خویش حاکم سازد.
سالک باید با الهام از اقیانوس کران ناپیدای معارف قرآن و عترت علیهم السلام با ظرافتهای همسرداری آشنا شده و به مراقبۀ جدی از مرزهای مقدس نهاد خانواده بپردازد و آن را از تهاجم وسوسههای شیاطین جنی و انسی و راهزنان طریق بندگی و عبودیت، حفظ نماید و به اين حقیقت توجه داشته باشد که اندک غفلتی ممکن است کانون زندگیاش را دچار بحران کرده و نه تنها راه رسیدن به توحید و کمال عبودیت و حیات طیبه و وصال حضرت محبوب به رویش سد شود و در سير عبودی خود توقف و ایستايی ايجاد گردد، بلکه بازندۀ امتحانات دائمی و شبانهروزی در محیط زندگیاش شود و به وادی حرمان و انحطاط و سقوط کشیده شده و در سير نزولی قرار گیرد.
از آيات الهی که اهل فکر را باید به تدبر و اندیشه وادارد، آن است که ذات اقدس حضرت احدیت بين زوجین، مودت و رحمت را قرار داده است: (وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَرَحْمَهً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ) تا زندگی دنیايی و آخرتی آدمی به کمال مطلوب خود برسد.
عارف واصل، علامۀ طباطبایی که همواره حلقۀ بندگی خدا و غلامی حضرات معصومین صلوات الله علیهم را بر گوش داشت و رمز فتوحات لایُدرک و لایُوصف معنویاش بود و طالبان کمال را به آن دعوت مینمود، با الهام از این آیۀ مبارکه میفرماید: «از روشنترین و بارزترین جلوهگاههای مودت و رحمت، جامعۀ کوچک خانواده میباشد»؛ «مِنْ اَجَلِّ مواردِ المَوَدَّةِ والرَّحمة، المُجْتَمعُ الْمَنْزِلی».
پس خواست حضرت حق آن است که خانواده، کانون مودت و رحمت باشد و از آنجایی که سالک عاشق، نمیتواند خواستهای جز خواستۀ محبوبش داشته باشد، باید با شناخت کامل موانع، آنها را از سر راه بردارد و بکوشد تا این رحمت و مودت خدادادی که از عناصر مهم اخلاقی محسوب میشود آسیبی نبیند و روز به روز تقویت شده و بر استحکام آن افزوده گردد و جلوه و ظهور بیشتری داشته باشد و محیطی شاداب و نورانی و معنوی ایجاد نماید.