توضیحات
خلافت کبری (شرح و متن رسالة فی الخلافة الکبری)
رساله کوتاه به زبان عربی درباره خلافت کبری بعد از رسول الله (ص) بر پایه براهین عقلی و نشات گرفته از دریافتهای اهل کشف و اصحاب شهود است.
این رساله بر اساس اصول و قواعد معارفی است که اهل یقین فراهم کردهاند. در این روش دستاوردهای فن منطق و فلسفه تنها دست افزار اهل یقین است. سالک این راه هرگز به جانب غیر خدا میل نمیکند.
نویسنده معتقد است که مرتبه رسالت و خلافت از بالاترین منصبهای بشری است که از والاترین مراتب و درجات و صفات یعنی رتبه الوهیت نشات میگیرد. در میان پیامبران الهی تنها حضرت محمد (ص) توانسته است به مقام مظهریت اسم الله نائل آید و به مقام خاتمیت برسد. حضرت علی (ع) جانشین بر حق رسول الله است. امیرالمؤمنین، ولی خاتم و مظهر ولایت تامه است. او حقیقت تجسم یافته حقیقت غیبیه همه اولیاء است.
استاد سید جلال الدین آشتیانی در پیشگفتار خود بر کتاب شرح فصوص الحکم قیصری مینویسد: «بنده تاکنون عارف محقق یا صوفى صفى القلبی را ندیدهام که در حکمت و عرفان اسلامى به پایه استاد مشایخنا العظام، میرزا محمد رضا قمشهاى رسیده باشد … یکى از اکابر مدرسان در تهران، عارف محقق، مدقق بىنظیر، میرزا محمد رضا قمشهاى بود که در دوران تدریس، بر مقدمه قیصرى و کتاب الشواهد و اسفار، حواشى محققانه نوشته است … وى در اسفار نیز استادى کمنظیر بلکه بىنظیر بود».
استاد شهید مرتضى مطهرى درباره حکیم صهبا میگوید: حکیم صهبا حدود ده سال پایان عمر خود را در تهران به سر برد و در حجره مدرسه صدر مسکن گزید و فضلا از محضر پرفیضاش استفاده کردند. پرشورترین دوره زندگانی حکیم قمشهای ده سال آخر است. وی مردی به تمام معنی وارسته و عارف مشرب بود، با خلوت و تنهائی مانوس بود و از جمع تا حدودی گریزان. در جوانی ثروتمند بود، در خشکسالی ۱۲۸۸ تمام مایملک منقول و غیر منقول خود را صرف نیازمندان کرد و تا پایان عمر درویشانه زیست. حکیم قمشهای در اوج شهرت آقا علی حکیم مدرس زنوزی و میرزا ابوالحسن جلوه به تهران آمد و با آن که مشرب اصلیاش صدرایی بود، کتب بوعلی را تدریس کرد و بازار میرزای جلوه را که تخصصاش در فلسفه بوعلی بود، شکست به طوری که معروف شد: جلوه از جلوه افتاد. حکیم قمشهای، هرگز جامه روستایی را از تن دور نکرد و در جامه علما در نیامد.