توضیحات
آفاق معرفت (تبصرة المبتدی و تذکرة المنتهی)
رسالهای عرفانی به زبان فارسی درباره معرفت آفریدگار، نبوت، ولایت و معاد با استناد به آیات قرآن کریم و روایات است.
صدر الدین محمد بن اسحاق بن یوسف قونوی ملقب به کبیر در سال ۶۰۷ق. در شهر قونیه به دنیا آمد. پدرش در کودکی از دنیا رفت و مادرش به ازدواج ابن عربی درآمد. صدر الدین محمد، تحت تربیت عرفانی و معنوی ناپدری خود از بزرگان عرفان و تصوف شد. او در کنار سلوک و ریاضت به کسب علوم ظاهری هم پرداخت و در اندک زمانی جامع فقه و حدیث و علوم عقلی و نقلی گردید و در سال ۶۷۳ق. جهان فانی را وداع گفت. او نخستین شارح آثار و افکار و همچنین جانشین ابن عربی محسوب میشود که بزرگان بسیاری در عرصه عرفان و تصوف، همچون مؤیدالدین جندی، شمسالدین مکی، فخرالدین عراقی و قطبالدین شیرازی از محضر او کسب معرفت و دانش کردهاند.
صدر الدین قونوی با جلال الدین محمد بلخی (مولوی)، رابطه دوستی عمیقی داشت و هر دوی آنها، وظایف تجلیل و احترام تمام در حق یکدیگر معمول میداشتند. خواجه نصیرالدین طوسی در مسائل حکمت و عرفان، مکاتبات فراوانی با قونوی داشت و همیشه از وی با تمجید و با القابی این چنین یاد میکرد: لسان الحقیقه، برهان الطریقه، قدوه السالکین الواجدین و مقتدی الواصلین المحققین.
استاد سید جلال الدین آشتیانی درباره این ویژگی آثار قونوی میگوید: «درک مطالب آثار قونوی بسیار دشوار است و انسان باید بعد از تحصیل عرفان و قرائت یکی از کتب درسی تصوف به مطالعه آثار قونوی بپردازد و آن قدر به مطالعه خود ادامه دهد تا به زبان او آشنا شود».
قونوی در تقریر مطالب، بسیار کوتاه و موجز سخن میگوید و مطالب بسیار بلند را در جملاتی کوتاه بیان میدارد و همین روش است که درک مباحث مدون در کتابهایش را دشوار ساخته است. تحقیقات و استنادات قونوی اختصاص به خودش دارد و بسیار کم مشاهده میشود که مطالب دیگران را در تحقیقاتش بیاورد؛ البته مجموعه آثار و اندیشههای ابن عربی از این قاعده مستثنی است.
قونوی در بیشتر آثار خود از اندیشههای استاد خود بهره میبرد و در راستای شرح و توضیح و گسترش آنها میکوشد. در اغلب موارد، عبارات، صورت خطابی پیدا میکند و از توضیح کافی درباره مباحث خودداری میشود و چنین عذر آورده میشود که این نوع علم در «جلابیب کلمات» نمیگنجد و غرض اکابر از گفتن و نوشتن این علم، تنها تنبیه و تشویق بوده است.
در این رساله نیز مثل دیگر آثار عرفا جملاتی به عنوان حدیث آمده که خواننده نباید انتظار داشته باشد برای همه آنها سندی بیابد، زیرا اینها یا احادیث موضوعه است و یا سخنان صوفیانه است که به صورت مقبولات عام عرفا رنگ حدیث یافته است. نویسنده بسیار کوشیده تا آنچه میگوید با شرع مقدس سازگار باشد.
رساله از یک مقدمه و سه مصباح که هر یک به تفاوت به چند لامع تقسیم شده و یک خاتمه تشکیل شده است. در مقدمه طرح کلی مباحث رساله ذکر شده و چنین عنوان میشود که مراد آفریدگار از ایجاد عالم، اهل معرفت بوده است. بعد انواع معرفتها طرح میشود که عبارت است از معرفت ذات حق یا غیب هویت که اشرف و اغمض علوم مکاشفات است، معرفت اسماء و صفات، معرفت افعال اعم از خلق و امر که شامل ملک و ملکوت است و … از دیدگاه نویسنده با علم استدلالی نمیتوان به حقیقت این مطالب دست یافت و راه آگاهی، تصفیه باطن است و آمادگی بهرهمندی از فیوضات ربانی از طریق سرچشمههای معرفت یعنی انبیاء و اولیاء است. تصحیح دقیق و علمی و مستند کردن آیات و روایات و اشعار از مهمترین امتیازات این چاپ محسوب میشود.