توضیحات
الاصول العشرة (رساله در بیان طریقت شُطّار)
اصل كتاب كه در عين ايجاز، مبيّن دقيقترين نكات عرفان اسلامى است و در طول تاريخ تصوّف، همواره مورد اقبال و استفادۀ اهل عرفان و تصوّف واقع شده و بارها به زبانهاى مختلف از جمله فارسی، عربى و تركى ترجمه و شرح داده شده است، به زبان عربى و توسط نجمالدين كبرى، به رشته تحرير درآمده است.
مرحوم عبدالغفور لارى كه از عارفان اواخر قرن نهم و اوايل سده دهم هجرى است، به ترجمه و شرح كتاب «الاصول العشرة» همت نهاده است.
ترجمه و شرح وى از پختهترين و ارزشمندترين تراجم و شروحى است كه بر «الاصول العشرة» نوشته شده است و از این جهت كه حاوى مطالب دقيق و متضمن آرا و عقايد قائلين به وحدت وجود است، از ترجمه و شرح خوارزمى استوارتر است.
او به خاطر اينكه متن عربى رساله را آورده، ارزش شرح خود را فزونى بخشيده است؛ از سوى ديگر، وى، كتاب را بسيار دقيق ترجمه نموده و در شرح مطالب، از آراء و عقايد شيخ اكبر محىالدين عربی و صدر الدّين قونوى بسيار بهره برده و این نيز بر پختگى این شرح افزوده است.
عبدالغفور لارى به سبک و ادبيات قديم به كار ترجمه پرداخته است. وى، در هر اصل از اصول كتاب، نخست، متن عربى را ذكر كرده، آنگاه آن را تقريبا بهگونه تحت اللفظى همراه با توضيح، ترجمه نموده و سپس به شرح مطالب آن اصل همت نهاده است.
به نمونهاى از كار وى، توجه فرماييد:
[متن عربى]: «الاصل الاول في التوبة:
اولها التوبة و هو الرجوع الى الله تعالى بالارادة… لا يقاس به ذنب».
[ترجمه]: «يعنى، اصل اول، توبه است و توبه، رجوع است به الله تعالى به ارادت، چنانكه به موت طبيعى، رجوع است به او بى ارادت؛ چنانچه مأمور است بنده در وقت انتهاء اجل به امر تسخيرى كه «ارجعى الى ربك»؛ خطاب به نفس مطمئنه است كه بازگرد بهسوى پروردگار خود و توبه روندگان بهسوى خداى، بيرون آمدن است از همه گناهان و گناه، آن چيزى است كه تو را بازدارد از الله تعالى، خواه آن چيز از مراتب دنيوى باشد يا اخروى، پس واجب است بر طالب خداى …»
[شرح]: «توبه مبناى ترتب نتيجه است بر اعمال و موجب محبت حق سبحانه است به حكم «ان الله يحب التوابين» و معنى توبه، رجوع است از گناه و گناه، سه قسم است:
قسم اول، فعل حرام است و ترك واجب و رجوع از این بر همه واجب …
قسم دوم، فعل مكروه است و ترك مسنون و این قسم، ناپسنديده است از ارباب عصمت و ايشان را رجوع از این بايد.
و قسم سيوم، امرى است كه سالكان بهسوى خداى را بازدارد از حضور به او يا …»