توضیحات
میزان العقاید (ابوحامد محمد غزالی)
در این رساله با هدایت غزالی و روایت سفر مسافر طریق از اسفل السافلین تا اعلی علیین راهی میشویم تا به سر گنج مقصود و بالاترین شاخۀ شجرۀ طیبۀ معرفت دست یابیم و بدانیم که به قول غزالی «مسافر همیشه مخالف مقیمان باشد، و بیشتر خلق مقیم باشند و مسافر نادر بود».
سفری که با قوام علم و عمل در قول «لااله الاالله» آغاز و با گذر از دریای «لااله الاالله» به انجام میرسد، تا رهروان طریقت را میزانی باشد تا بدانند که کلمۀ طیبه همین قول است و عیار عقیدت همۀ مردمان را میتوان با آن سنجید.
و بدانیم که مقصود غزالی از نگارش این رساله هم به دستدادن میزان و ترازویی برای سنجش عقیدتهاست، کاری که وی پیش از این در کتابهای معیار العلم و میزان العمل به آن پرداخته بود و اینجا با نگاشتن مکتوبی دیگر به زبان پارسی و در فضایی خیال انگیز و با زبانی ادیبانه به این مهم میپردازد.
رساله میزان العقاید با قول لا اله الا الله آغاز می شود و با همین عبارت پایان می یابد. گویا غرض غزالی از بیان شجرۀ طیبه همان کلمه طيبۀ لا اله الا الله باشد.
وی در ابتدای رساله مینویسد: عقیدۀ دلها به علم و عمل ثابت و قوام این هر دو اصل در قول لا اله الا الله مندرج و در بند ۲۴ رساله و در عبارت های پایانی کتاب دوباره به قول لا اله الا الله باز می گردد: و آنکه از نور عقیدت پاک به وادی کلمۀ طیبه درآید و در دریای لا اله الا الله گذاری کند و به زیر شجرۀ طیبه در آید.
با عنایت به این دو عبارت میتوان دریافت که مقصود غزالی از تألیف میزان العقاید، نشاندادن سعادت اخروی با درک کلمه لا اله الا الله است.
غزالی در این رسالۀ کوتاه تلاش میکند تا از تمامی زیباییهای هستی، از عالم مجردات و موجودات سخن گوید و مسافر نوپای خود را تا رسیدن به حقیقت کلمه و نطق هدایت کند تا بر سر درخت طیبه از هر شاخهای ثمرهای بردارد که هر یک را طعمی دیگر و شکلی دیگر و لذتی دیگر و حلاوتی دیگر است.
غزالی در این رساله، مسیر رهروی طریق را به بالا رفتن از شاخههای درخت و خوردن ثمره و میوههای آن تشبیه میکند و با آوردن مثال درخت طیبه و شاخههای آن که از آیۀ شریفۀ ألم تر كيف ضرب الله مثلا كلمة طيبة كشجرة طیبة اصلها ثابت و فرعها فی السماء، از قرآن اقتباس میکند و تصویری نمادین از طريقت ارائه می دهد.