توضیحات
سنایی و عطار (دیدگاههای فلسفی؛ استاد غلامحسین دینانی)
این کتاب هفتمین اثر از مجموعه مباحث مکتوب و پیاده شدۀ برنامه تلویزیونی معرفت است. که در سالهای گذشته و در روزهای جمعه از شبکه چهار پخش میشد.
سنایی در نیمۀ اول قرن پنجم هجری به دنیا آمد و در غزنه از دنیا رفت. شعر او در تقویت ادبیات عرفانی بسیار مؤثر بوده است. روزی از گلخن حمام عبور میکرد که دید مجذوب عاشقی به ساقی خود میگوید: «قدحی پر کن تا به کوری چشم ابراهیمکِ غزنوی، پادشاه مورد ستایشِ سنایی، بنوشم». ساقی میگوید: «او پادشاهی عادل است». پاسخ میدهد: «نه، او مردک بیانصاف و ناخشنودی است». بار دیگر میگوید: «قدحی پر کن تا به کوری چشم سناییِ شاعر بنوشم که احمق است. لاف و گزافی چند فراهم آورده و شعر نام نهاده است». حکیم سنایی چون این سخنان شنید، از حال برفت و دل او از مخلوق بگردید و از دنیا سرد شد و دیوان مدح ملوک را در آب انداخت و طریقت انقطاع و عبادت را شعار خود ساخت.
سنایی با اینکه از موضع اشاعره سخن میگوید، عارف و صوفی مشتاقی است که در راه سلوک قدم برمیدارد. در واقع، زبان رسمی او عرفان است و در قالب شعر، عمیقترین معانی عرفانی را بیان کرده است.
حکیم سنایی برخی از مسائل فلسفی را بیاحساس شمرده و با یونانزدگی، به تعبیر امروزی غربزدگی، مخالفت ورزیده است.
در میان عرفای بزرگ جهان اسلام کمتر کسی را میتوان یافت که به اندازۀ عطار از اندیشههای فلسفی و روش فیلسوفان یونانیمآب اظهار بیزاری کرده باشد. او «کاف» کلمۀ کفر را بر «فا»ی فلسفه ترجیح داده است.
عطار بیتردید یکی از عرفای بزرگ جهان است که از روی تأمل سخن میگوید. درست است که عطار به سبک و اسلوب فلاسفه و براساس اصطلاحات آنان سخن نگفته است؛ ولی بسیاری از آثار خود را از روی تأمل و ژرفاندیشی به وجود آورده است.کدام اندیشمندی را میتوان یافت که با کتاب «منطقالطیر» این عارف بزرگ آشنایی کامل نداشته باشد و در نوعی حیرت و شگفتی فرو نرود؟ این کتاب آخرین مثنویات عطار و عالیترین تجربۀ سلوکی اوست. به قول مولوی، تأمل همراه حیرت تو را به حضور حضرت حق میبرد.
شیخ عطار عقل فلسفی را خیال خوانده و خیال فلسفی را دورترین امور از شرع اسلام دانسته است:
در این کتاب متن پنج گفتوگو آمده است. در آغاز گفتوگوی اول، استاد دینانی معتقد است مولانا خودش اعتراف دارد که از پی سنایی و عطار آمده و بهشدت تحت تأثیر این دو عارف و شاعر است.
در ادامه ایشان دربارۀ سنایی معتقد است: «ادبیات عرفانی گنجینۀ گرانبهایی است که شاید در هیچ ملت و کشوری بدون اغراق، این ادبیات عرفانی غنی که در جهان اسلام هست، وجود ندارد و این هم از زمان سنایی تا به امروز است. سردمدار و پیشاهنگ ادبیات عرفانی بسیار پربار ما، حکیم سنایی غزنوی است».
گفتوگوی اول کتاب، دربارۀ کلیاتی از اندیشۀ سنایی است. در این گفتوگو مطرح میشود که عقل تنها موجودی است که خداوند آن را ابداع کرده است. گفتوگوهای دوم و سوم نیز به اندیشههای سنایی اختصاص یافته است، با این تفاوت که به اندیشههای دینی، اجتماعی و فرهنگی او نظر شده است. در گفتوگوی چهارم، اندیشههای حکیمانۀ سنایی بررسی شده است.
آنچه در مطالعۀ شخصیت شیخ عطار و اندیشۀ او جالب است، شگفتی و حیرت بزرگانی است که دربارۀ ایشان، تحلیل و تحقیق داشتهاند. آخرین گفتوگوی کتاب نیز اختصاص به بررسی اندیشههای عطار نیشابوری دارد.