توضیحات
ابوالقاسم فردوسی (دیدگاههای فلسفی؛ استاد غلامحسین دینانی)
این کتاب ماحصل نهمین اثر از مجموعه مباحث مکتوب و مطرحشده در برنامۀ تلویزیونی «معرفت» است که در سالهای گذشته و در روزهای جمعه از شبکه چهار پخش میشد.
در این کتاب به شاهنامۀ فردوسی پرداخته شده و سعی بر این بوده که زوایای پنهان اندیشۀ فردوسی، بهویژه اندیشههای دینی و توحیدی و گرایش او به حکمت اهل بیت (ع) روشن شود.
در بخشی از مقدمۀ این کتاب آمده است:
حکیم ابوالقاسم فردوسی یکی از شخصیتهای برجستۀ ادب فارسی و حماسهسرای ایرانی است که با خلق شاهنامه زبان فارسی را احیا کرد. حماسهسراییهای حکیم فردوسی صرفاً جنبه اسطورهای ندارد، بلکه از معانی و مفاهیم بلند حکمی و عرفانی برخوردار است. هر صاحبذوقی که شاهنامه را بخواند، تحتتأثیر وطنپرستی و حکمت ایرانی همراه با اخلاق و آموزههای اسلامی قرار میگیرد. حکیم فردوسی عقل را خلعت ایزدی میداند. برخی او را همتراز «هومر» دانستهاند. فردوسی از نظر قدرت تخیل و تصویر در اوج عظمت است و از حیث اخلاق و عاطفۀ انسانی و آنچه میتوان فتوت و جوانمردی نامید، گوی سبقت را از بسیاری سرایندگان ربوده است.
فردوسی همانطور که از توانایی کامل و شگفتانگیزی در به وجود آوردنِ افسانه یا اسطورههای بزرگ براساس قدرت تخیل و تصویر برخوردار است، در بهرهگیری از عقل و خرد و برهان و استدلال، حکیم عالیمقامی شمرده میشود.
فردوسی اگرچه صحنههای رزم و جنگ را به تصویر کشیده، در واقع به دنبال آن است که تعارض باطنی انسان، یعنی جنگ میان نیروهای اهریمنی و یزدانی و تعارض میان خوبیها و بدیها را بیان کند و ریشه آنها را بیابد. ایشان ریشه بدیها را در خودِ انسان جستوجو میکند، اما آنچه از سوی رحمان میرسد خوبیهاست، چنانکه قرآن کریم هم میفرماید؛ در جبهه اهریمنی، کسانی مانند ضحاک ماردوش، افراسیاب و گرسیوز مظهر نیروهای اهریمنی شناخته میشوند، اما فریدون، کیخسرو، بهرام گور و انوشیروان مظهر ایزدی هستند که ستوده میشوند.
در حقیقت، فردوسی در شاهنامه از فرازوفرود روح انسان سخن میگوید و شاهنامه همانند آینهای است که شادی و غم زندگی را در آن به نمایش میگذارد.
توصیههای اخلاقی، مقاومت و پایداری در برابر مشکلات را میتوان سلسلهای از تعالیم اخلاقی او در شاهنامه به شمار آورد. او در این کار از موضعی فلسفی برخوردار است و از اسرار حکمت الهی و رموز یزدانی سخن میگوید و درواقع، باب عرفان را نیز میگشاید و مخاطب خود را به عالم معرفت فرامیخواند.