توضیحات
مشارب الاذواق (شرح قصیدۀ خمریۀ ابن فارض در بیان شراب محبت)
قصيده ميميه شيخ عارف محقق، ابوحفص عمر بن فارض مصری حاوی ابياتی مشحون از لطايف و حقايق و الفاظی مملو از جواهر دقايق است. مبتني بر استعارات از ذکر مدام و ميخانه و کأس و ساقی و در واقع وصف شراب حب الهی. زبان شاعر پاک و زلال از هر گونه ابهام و کهنگی و پيچيدگی با واژههای خوشتراش، موسيقی دلنشين و تناسب در ساختار جملهها. ترکيبات نو و پرمغز است و تناسب و سلامت لفظ و معنی در همان ابيات آغازين جلب توجه میکند. مير سيد علی همدانی، در سده هشتم اين چکامه را که به «ميميه» هم شهرت دارد، نخستين بار به فارسي به نام مشارب الأذواق به خاطر ردع اصرار طاعنان جاحد باختصار شرح کرده است. سبک نگارش او گاهی ساده، گاهي مصنوع و متکلف و مسجع است، بدون اينکه علاقه خاصی به شعر داشته باشد؛ ولی در مشارب الاذواق نثر متکلف است. محبت عرفانی، اعتقاد به وحدت وجود، تجلی جمال حق در موجودات ظهور حقيقت محمدی در صورتهای گونهگون کمال در شرح تجلی کرده است. او ميان وحدت وجود ابن عربی و وحدت شهود ابن فارض نوسان دارد؛ ولی به وحدت شهود نزديکتر است تا وحدت وجود.
شَرِ بنا عَلی ذِکِر الحَبیب مُدامَهً
سَکِرنابِها مِن قَبلِ اَن یُخلَقَ الکَرُم
یقول العبد الفقیر الجانی علی بن شهاب الهمدانی عَفَی اللهُ عَنهُ بِکَرَمِه َو َوفَقَه لِشُکرِ نِعَمهِ، چون طایفهای از اعیان اولیاء و وارثان انبیاء علیهم السلام که والهان عرصه هیمان و شاربان مدام عرفاناند، قومی که ارواح طاهره و اسرار باهره ایشان در حظایر سرمدی اسرار قدِم دیده و ذوق لذت اُنس از جام ملاطفات کرم چشیده، بر ارائک شهود در سایه سرادقات جمال پرورده، اقداح شراب محبت از دست ساقی قربت خورده، چون آنجا به تعاقب تجلیات اسرار جمال مست وحدت گشتند، اینجا از بقای خمار آن مستی در میخانه عشق حدیث محبت در پیوستند و حقایق اسرار احوال این قوم در لباس می و میخانه و زلف وخال بر مسامع ارباب کمال عرضه دادند و گروهی از ظاهربینان محجوب که حوصله درک آن معانی نداشتند، اشارات این قوم را طامات بی حاصل پنداشتند، و از سر جهل و عناد طعن و انکار بر احوال و اقوال اهل حق روا داشتند.
و چون قصیده میمیه شیخ عارف محقق، ابوحفص عمر بن فارض مصری قدست اسراره از آن جمله بود که ابواب ابیات آن مشحون لطایف و حقایق و اصداف الفاظ آن مملو جواهر دقایق است، مبتنی بر استعارات از ذکر مدام و میخانه و کأس و ساقی، مؤسس بر اشارات به نتایج آثار تجلیات جمال وجه باقی، بجهت رد انکار محجوبان جامد، و ردع اصرار طاعنان جاحد، بر اثر هر بیت کلمهای چند بر سبیل اختصار تحریر افتاد و بر حقایق اشارات و دقایق مرموزات ناظم و لطایف استعارات و غرایب نکت و اشاراتی که میان این طایفه متداول است ایمائی کرده شد و به مقتضای آنکه مبانی اشارات و معانی عبارات این با کوره غیبی مبین تفاوت اذواق سالکان و معین تنوع حالات عارفان خواهد بود، این رساله مشارب الاذواق نام کرده شد، چه هر سالکی را از حقایق مشرب عرفان ذوقی و هر ذایقی را شربی و هر شاربی را سکری خاص بود که آن اختصاص و امتیاز حماء عز او گردد، در حدی از حدود وجود و درجهای از درجات شهود، ولَکُلٍ درجات مماعملوا.