توضیحات
دلدادگی و خنیاگری در شاهنامه (بررسی ساختار و درونمایه داستانهای دلدادگی و خنیاگری شاهنامه)
کتاب پیش رو از خوشترین و سرخوشترین بخشهای شاهنامه سخن میگوید؛ از داستانهای دلدادگی و خنیاگری. میخواهد بگوید عظمتی بهمانند «برافکندم از نظم کاخی بلند»، از این فصل و نوای دلجوی زندگی خالی نیست و دلاوریها و دلدادگیها دو روی سکه پر ارج حماسهاند و بسیاری از داستانهای شاهنامه بنمایهای در دلدادگی و خنیاگری دارند.
نویسنده برای پاسداشت زبان فارسی، هیچگاه از واژه «عشق» و دیگر مشتقات آن مانند عاشق، معشوق و عشاق استفاده نکرده و از واژههای فارسی دلداده، دلبر، دلدادگی و در مقوله غنا از واژههای خنیاگری، رامشگری و رامش بهره گرفته شده است.
در عنوانبندی فصلها و نیز بررسی داستان دلدادگان و خنیاگران نیز کوشش شده لقبهایی همگون با منش هر یک از شخصیتها در نظر گرفته شود؛ مانند منیژه دلداده هوشبر؛ شیرویه دلدادهای بدکنش؛ بهرام گور شهریار دلدادگی و خنیاگری.
این کتاب شامل ۲۰ فصل است که با واقعیترین دلبر شاهنامه، همسر فردوسی که هدایتگر وی در نگارش این اثر سترگ بود، با نام فردوسی و بت مهربانش آغاز و با فصلهایی چون؛
- دلدادگاه و سرانجام آنان؛
- تضادهای حماسی، کششهای دلدادگی؛
- کارکرد زمان در دلدادگیها؛
- خاستگاه دلدادگیها؛
- غیرت دلدادگی؛
- نقش دایگان و واسطهها در دلدادگی؛
- تأثیر پژوهش ستارهشمران در دلدادگیها؛
- دلدادگیها در قلمرو کیش و آیین؛
- پیامدهای کلی دلدادگیها؛
- زنان و جسارت در آغاز دلدادگیها؛
- تماشای دلبران از دیده دلدادگان؛
- نام و دلیری، اول قدم دلدادگیها؛
- اوصاف زنان دلداده در دلدادگیهای شاهنامه؛
- کردارهای نمادین در دلدادگیها و خنیاگریها؛
- دلدادگی و خنیاگری؛
- ناپیدایی در دلدادگی، نماد رازمندی؛
- فرهیختگان داستانهای دلدادگی؛
- کارکرد باور غنایی و رامشگری در رویدادهای شاهنامه؛
- پریواری دلبران؛
ادامه مییابد.