توضیحات
منازل السائرین (شرح عفیف الدین سلیمان التلمسانی)
این نوشتار شرحی است بر منازل السائرین، اثر خواجه عبدالله انصاری که در قرن چهارم هجری تحریر شده است. این کتاب ذکر منازل سیر و سلوک و عرفان است.
شروح زيادى بر كتاب «منازل السائرين» نوشته شده كه مهمترين آنها شرح عفيفالدين تلمسانى و مشهورترين آنها شرح عبدالرزاق قاسانى است.
علت مشهورتر بودن شرح قاسانى از شرح تلمسانى آن است كه شرح تلمسانى در تونس چاپ شده و در مغربزمين رواج داشته و در مشرقزمين و ايران، نسخۀ آن كمياب بوده است و هماكنون كه اولين بار، اين شرح در ايران چاپ شده، معلوم گرديده كه اين شرح، حلقۀ گمشده بين «منازل السائرين» و «شرح منازل السائرين» قاسانى است؛ زيرا از نظر تاريخى، شرح تلمسانى مقدم بر شرح قاسانى است؛ به دليل اينكه تاريخ كتابت نسخه خطى كه شرح حاضر را از روى آن چاپ نمودهاند، سيزدهم رمضان سنه ۶۷۳ قمری، به قلم على بن مظفر بوده است؛ يعنى در زمان حيات شارح نوشته شده؛ درحالىكه عبدالرزاق قاسانى، متوفاى سنه ۷۳۰قمری، است؛ يعنى حدود نيم قرن بعد از تلمسانى وفات نموده است.
ناشر نسخه حاضر، آقاى محسن بيدارفر مىگوید: «هنگامى كه مشغول تحقيق و نشر كتاب شرح منازل السائرين كمالالدين عبدالرزاق قاسانى بودم، به جستوجوى شروح ديگر منازل السائرين پرداختم تا در آماده نمودن شرح قاسانى از آنها استفاده نمايم كه دوست عزيزم، فاضل ارجمند، حجتالاسلام و المسلمين، محمدعلى مهدوىراد در مسافرتى كه به سوريه داشت، شرح عارف مشهور عفيفالدين سليمان بن على تلمسانى را براى بنده تهيه نموده و به بنده تقديم كرد كه من آن را حلقۀ گمشده در ميان شروح منازل السائرين يافتم و آن شرح متينى است كه عبدالرزاق قاسانى در شرحش به آن بسيار زياد، اعتماد نموده است.
انگيزۀ شارح از تأليف اين شرح، اين بود كه شيخ ناصرالدين ابوبكر بن قليج، از شارح تلمسانى درخواست مىنمايد كه مقاصد شيخ عبدالله انصارى در منازل السائرين را شرح نمايد و شارح، امر ايشان را امتثال مىنمايد و از خدا طلب خير مىكند و شرح منازل السائرين را به رشته تحرير درمىآورد.
در عظمت اين شرح مىتوان گفت كه اين شرح با الهام ربانى و تأييد الهى نوشته شده است، زيرا شارح در خطبه شرح، مىفرمايد: «و هماكنون شروع به نوشتن شرح مىنمايم بر حسب آنچه كه قلم رحمانى بر من القاء و الهام مىكند؛ قلمى كه به انسان آنچه را نمىدانست ياد داد».
شرح منازل السائرين تلمسانى، به لحاظ قدمت تاريخى كه دارد و تقريبا اولين شرح محسوب مىشود، داراى ويژگىهايى است كه منحصربهفرد است و در ساير شروح وجود ندارد. پارهاى از آن ويژگىها عبارتند از:
- ماتن؛ يعنى خواجه عبدالله انصارى، در ابتداى هر بابى آيهاى را از قرآن مىآورد كه متناسب با عنوان و مطالب باب است، لكن وجه تناسب آيه با عنوان باب، در همه جا واضح نيست؛ به همين جهت، شارح؛ يعنى تلمسانى، ابتدا، مفردات آيات را معنى مىكند، پس از آن آيه را معنا مىكند و سپس به بيان وجه تناسب آيه با عنوان باب مىپردازد. گاهى تناسب را بسيار ستايش مىنمايد، مانند باب حرمت ص ۱۷۵ و گاهى متذكر عدم تناسب مىشود و مىگويد: شيخ، آيه را تبرکا ذكر نموده است، مانند باب مراقبت ص ۱۶۹ و گاهى نيز بيان مىكند كه تناسب، مبتنى بر تفسير باطنى آيه است، نه تفسير ظاهرى، مانند باب استقامت ص ۱۹۱. اين مطلب، حاكى از تبحر شارح بر تفسير قرآن است.
- شارح علامه، در شرح منازل و مقامات سلوك، هر جا با ماتن اختلاف ديدگاه دارد، اجتهاد مىكند و نظرات خويش را ابراز مىنمايد، فلذا شرح او شرح تقليدى نيست، بلكه مشحون از تحقيقات و ابتكارات است.
- شارح در لابهلاى شرح، برخى از حالات عرفانى خود را نقل مىكند كه حاكى از آن است كه علاوه بر علوم ظاهرى، از علوم باطنى نيز برخوردار بوده است.
- شارح، به خاطر آنكه تبحر فوق العادهاى در اصطلاحات عرفانى داشته، هرجا اصطلاحات عرفانى در متن استعمال شده، آنها را بهخوبى بر مبناى قوم شرح و بيان نموده و در اثناى شرح از حكايات عرفانى و تمثيلات صوفيانه و شرح احوال و كرامات اولياء الله بهره وافى جسته؛ بهطورىكه به شرح، شيرينى و جذابيت خاصى بخشيده كه خواننده را به شور و شوق وامىدارد.
- هرجا مناسبتى پيش آمده، خواننده را به دستورهاى اخلاقى عرفانى و شيوه سير و سلوك عملى سفارش مىكند. اينها، حاكى از آن است كه شارح، عارف كاركشته و راهرفتهاى است كه خود به كمال رسيده و توان به كمال رساندن سالكان را نيز دارد؛ بهعنوان نمونه، در باب فرار و رياضت، سه دستور العمل عرفانى بهعنوان وصيت بيان نموده است.