توضیحات
گنج حکمت (ترجمه رساله حکمی و عرفانی)
حکیم متألّه جناب ابراهیم امامزاده زیدی طهرانی، از عرفای معاصر (متوفای ۱۳۱۵ شمسی) و از رجال عرصه معرفت میباشد.
وی تحصیلات معقول را نزد محمدحسین عشقی شیرازی و علوم منقول را نزد استادان عصر، از جمله حاج شیخ فضلالله نوری به پایان رسانید، و به موازات آن برای سیر در عوالم روحی و تکمیل مقامات معنوی و وصول به عالم اعلای انسانیت از طریق مرحوم آخوند ملافتحعلی و آخوند ملاحسینقلی همدانی و آقامیرزا سیدعلی شوشتری (ره) از آقاسید بحرالعلوم (ره) کسب فیض نموده و بعد از طیّ تمام منازل سالکان و وصول به مقام توحید در ماه ذیقعدة الحرام سال ۱۳۵۵ در طهران به ملکوت اعلی پیوست، و بعد از رحلت با نظارت شیخ عبدالکریم حائری در قم، قبرستان نو، به خاک سپرده شد.
برخی از شاگردان مکتب او عبارتند از: میرزا عبدالکریم روشن طهرانی، شیخ علی محمد جولستانی تویسرکانی طهرانی، میرزا ابوالحسن توحیدی، طوطی همدانی، حاج اعتماد واعظ طهرانی، شیخ عبدالکریم حقشناس طهرانی، دکتر ابوالقاسم گرجی طهرانی و …
و اما تنها اثری که از جناب امامزاده زیدی در دست است، همین کتاب «رساله حکمی و عرفانی» است. این کتاب که یکی از آثار عرفانی است از دو بخش «عرفان نظری» و «عرفان عملی» ساختار و نظام یافته است. آبشخور «عرفان نظری» این اثر، دو کتاب «حق الیقین» از «شیخ محمود شبستری» و «شرح فصوص الحکم» «قیصری» و اندکی هم «فتوحات مکّیه» ابن عربی میباشد؛ چنانکه منابع «عرفان عملی» این اثر، دو کتاب «شرح منازل السایرین» از «عبدالرزاق کاشانی» و «اسفار» از فیلسوف بزرگ جهان اسلام «ملاصدرا» میباشد.
جناب مؤلف، در بخش «عرفان نظری» به عناوینی همانند: وجود، وجود مطلق، معرفة الله، جذب، ادراک فطری، ادراک عقلی، تجلّی، نبوت، انسان کامل، وحدت، کثرت، هویت مطلق، غیب مطلق، فعل اختیاری و… اشاره کرده و در قسمت «عرفان عملی» عناوینی مانند: سفرهای چهارگانه، محبت، برق، احوال آدمی در قیامت، پل صراط، بهشت، دوزخ، نفس آدمی و تکامل آن در علم و عمل، فنا، بقا، فقر، غنی، رضا، تسلیم را آورده است.
و در پایان به حدیث شریف «حقیقت» که آن را حضرت امیرالمؤمنین (ع) به کمیل (ره) تقریر فرمود، اشاره نموده، شرحی کوتاه اما لطیف و عرفانی از این حدیث به دست داده است.
آنها که با عرفان و مباحث آن آشنا هستند، اعتراف خواهند نمود که مطالبی را که جناب مؤلف در این کتاب آورده است، بسی مهم و در خور توجّه است. از این رو شایسته است که خواندن این کتاب، مورد اهتمام بوده، مباحث آن، زاد و توشهای برای سیر و سلوک به شمار آید.
آنچه در این اثر، مورد توجّه است این است که در این کتاب، هیچ نشانی از عرفان نابخردانهای که در آن، سلسلهای باطل و خرقهای مستوجب آتش، به طور ضمنی ترویج میگردد، و ردّ پایی از تباهیهایی همانند مریدپروری، و خویشتن را قطب و محور پنداشتن، به چشم نمیخورد؛ و فقط عرفان صائب و مستقیم و بدون اعوجاج، بازتاب داده شده است.