اهلبیت ناظران و دیده‌بانان جهان هستی

اهلبیت علیهم السلام ناظران و دیده‌بانان جهان هستی

(خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِينَ)‏؛

ای آل محمد (علیهم السلام)، خدای تعالی شما را در بدو آفرینش و ایجاد، بصورت انواری جلوه‌گر ساخت.

(فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِينَ)؛

شما را محیط به عرش الرحمن قرار داد.

این معنی (وَ عَلَى الأَْعْرافِ رِجالٌ) است. شما را به عرش الرحمن محیط قرار داد.

قبلاً از قول امام صادق (علیه السلام) عرش الرحمن را گفته‌ام. جمله ما خلق الله؛ مجموعه عالم ماسِوی، عرش الرحمن است، ماسِوی الله عرش الرحمن است.

قرآن هم دارد: (الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‏) (۱) خدای رحمان بر عرش خود استیلاء دارد، محیط است. شما را محیط به عرش الرحمان قرار داد.

(حَتَّى مَنَّ عَلَيْنَا بِكُمْ فَجَعَلَكُم‏) تحدیق بصر یعنی اینکه، انسان به تمام حدقه متوجه مرئی شود. مرئی و دیده شده؛ یک وقتی رؤیت به تمام چشم است، یعنی تمام اطراف و جوانب مرئی دیده می‌شود؛ یک وقت با گوشه چشمی نگاه می‌کنیم. بقول حافظ که می‌گوید:

آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند

آیا بوَد که گوشه چشمی به ما کنند (۲)

نه، تحدیق بصر است. یعنی به تمام حدقه متوجه مخلوقات است. از آن مقام همه را می‌بیند.

(حَتَّى مَنَّ عَلَيْنَا بِكُمْ فَجَعَلَكُم‏) تا اینکه خدا برما منت گذارد به اینکه شما را از آن مقام رفیع تنزل داد. پایین آورد. در جلباب بشری و لباس انسانی شما را در عالم ما آشکار کرد.

(حَتَّى مَنَّ عَلَيْنَا بِكُمْ‏)، از این آیه استفاده شده است: (لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِن) (۳) اما الان هم که آمده‌اند اینجا، در این نشئه، مراتب قبلی را از دست نداده‌اند. از مقامات خودشان انتزاع نشده‌اند و معزول نشده‌اند. همه آنها محفوظ است. در همین جا به خَلق اولین و آخرین ناظر هستند.

این را حضرت صادق (علیه السلام) در یک حدیثی به ابوبصیر فرمود. حضرت مراتب علم را شرح می‌دهد تا اینکه می‌فرماید: همانطور که شما نگاه می‌کنید به کف دست؛ به یک نظر کف دست را می‌بینید، عالم وجود هم در نظر ما به منزله کف دست است، همه را می‌بینیم. (۴) آنچه که آناً تا آناً می‌گذرد، ساعت بعد ساعت واقع می‌شود، در بالا و پست همه را می‌بینیم.

دوستان! معرفة النبی این است. معرفة الامام این است. آنها علم غیب دارند. به نص آیات سوره جن که برایتان خواندم. در یک مقامی ناظر به خلق اولین و آخرین هستند. اینها را در سوره احزاب فرموده است.

(يا أَيُّهَا النَّبِيُّ) آن وقتی که قرآن در بدو آفرینش و ایجاد نازل شده است، آنجاست؛ خطاب می‌کند به او (يا أَيُّهَا النَّبِيُّ) او را به عنوان نبی: ای نبی مکرم (إنا أرسلناک) ما به تو رسالت دادیم. معنی «أَدْبر» (۵) در روایات این است. «أقبل» بیا، رو کن به ما. رو کرد، شارژ شد، علم اولین و آخرین را خدا به او تعلیم داد. حالا این از تنگی قافیه است که اینگونه می‌گویم و الا حدیث حضرت موسی بن جعفر (علیهم السلام) یادتان نرود که میرداماد استاد صدر المتألهین در رواشح گفته است، که حضرت موسی بن جعفر (علیهم السلام) فرمود: که خدا نبی اکرم (صلّی الله علیه وآله) را نبی آفریده است.

«خَلَق‏ النَّبّيّين عَلَی النّبوَّةِ فَلا یَکُونوُنَ إِلَّا الأَنْبیاء» نبی را نبی آفریده است، آنها شده‌اند انبیاء. «خَلَقَ الْأَوصیاءَ عَلَی الْوَصِیّۀِ فَلا یَکُونوُنَ إِلَّا الأَوصیاء» (۶) وصی را هم وصی آفریده است آنها هم اوصیاء هستند. اوصیاء رسول خدا، دوازده نفر هستند به تعداد بروج دوازده گانه.

(إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَْرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُم) (۷)

عدّه شهور؛ دوازده است. ظاهرش این بروج دوازده گانه است از فروردین تا اسفند است؛ از حمل تا حوت. اما باطنش این دوازده امام را می‌گوید. بروج دوازده گانه ولایت است. شمس نبوت هم سایر در این بروج دوازده گانه ولایت است.

صفحه خرید: کتاب شش جلدی نفحات روشن

مطلب فوق برگرفته از کتاب نفحات روشن (مجموعه درس‌گفتارهای تفسیری، اعتقادی، عرفانی و فلسفی آیت الله میرزا عبدالکریم روشن) می‌باشد که به تازگی توسط انتشارات ایت اشراق در شش جلد به چاپ رسیده است.

علاقمندان برای تهیّه کتاب نفحات روشن می‌توانند از آدرس زیر اقدام نمایند:

—————————————————

پی‌نوشت:

۱. سوره طه، آیه ۵

۲. دیوان حافظ، ص ۱۹۹، غزل ۱۹۶

۳. آل عمران، آیه‌ی ۱۶۴

۴. وَاللهِ إِنّی لَأَعْلَمُ کِتابَ اللهِ مِنْ أَوَّلِهِ إلی آخِرِهِ کَأَنُّهُ فِی کَفِّی، فیهِ خَبَرُ السَّماءِ وَ خَبَرُ الأَرضِ وَ خَبَرُ ما کانَ و وَ خَبَرُ مَا هُوَ کائِنٌ. (الکافی، ج ۱، ص ۲۲۹، ح ۲۲۹، باب انّه لم یجمع القرآن کلّه الّا لِلأئمّة و إنّهم یعلمون علمه کلّه.

۵. اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲، ح ۱۴، ص ۲۱، کتاب العقل و الجهل

۶. الرّواشح السماویّۀ، ص ۳۱ و ۳۲

۷. سوره توبه، آیه ۳۶

نفحات آیت الله عبدالکریم روشن

مجموعه درس‌گفتارهای آیت الله میرزا عبدالکریم روشن منتشر شد.

آنچه در پیشگاه شما خواننده‌ی فرهیخته و صاحبنظر قرار دارد مجموعه درس گفتارهای عرفانی تفسیری، اعتقادی، عرفانی و فلسفی عالم ربّانی و عارف صمدانی مرحوم آیت الله میرزا عبدالکریم روشن (رضوان الله تعالی علیه) است که بنام نفحات روشن روانه بازار نشر گردیده است.

استنادِ به هنگام به آیات و روایات؛ توجه به جنبه‌های تأویلی آیات و روایات؛ نکته سنجی‌های لطیف همراه با نوآوری در رویکرد تفسیری؛ بهره گرفتن از سخنان و اصطلاحات عُرفا و فلاسفه، و اهتمام ویژه نسبت به گنجینه‌ی فاخر ادب فارسی، از مزایای سخنان استاد (رحمه الله) است، که از این مجموعه، اثری گرانبها و بسی در خور استفاده ساخته است.

بی گمان همواره یکی از ریشه‌های جذب جوانان و توده‌ی مردم به سوی عرفان‌های کاذب و اندیشه‌ها و باورهای ناصواب، عدم حضور پر رنگ پیام‌های قرآنی و روایی، آن هم متناسب با شرایط و اقتضای زمانه، و نیز خلأ عرفان ناب و ادب فارسی در متن جامعه بوده است، که به کم کاری، یا غفلت و یا سستی متصدّیان این امور بر می‌گردد. و از آنجا که آدمی، همواره به دلیل نیازهای روحی و روانی و گرایش‌های فطری‌اش، خواهان تجربه عوالم روحی و معنوی بوده، به دنبال آب حیاتی ربّانی به منظور فرو نشاندن عطش و نیاز روحی و روانی خویش می‌باشد، بدیهی است که در صورت عدم دستیابی به عرفان نابِ اصیلِ بر آمده از متن آیات و روایات، به عرفان‌های کاذب و اندیشه‌ها و باورهای سراب گونه روی خواهد آورد؛ چنانکه مولوی (رحمه الله) گفته است:

آب شیرین چون نبیند مرغ کور

چون نگردد گِرد چشمه آب شور !

و اما این مجموعه‌ی ارزشمند پیش رو، که سرشار از پیام‌های ناب قرآنی و روایی و آکنده از سخنان حِکمی و عرفانی و لبریز از اشعار گرانبهای ادب فارسی است، مصداقی از ارائه‌ی «آب شیرین» معارف و حقایق ربّانی به جامعه و به ویژه نسل جوان است، تا در حدّ گنجایش راه را بر روی آوردن به «آب شور» سرابها و گمراهی‌ها ببندد و ذائقه‌های سلیم و حقیقت طلب را با علوم ربانی و رزق معنوی آشنا کند.

صفحه خرید: مجموعه شش جلدی نفحات روشن

نکته‌ی بعدی اینکه از آنجا که مرحوم آیت الله روشن (رضوان الله تعالی علیه) خود، عارفی سترگ بوده، و رویکرد غالب ایشان در این مجموعه، عرفانی می‌باشد، از «عرفان»، اندکی بیشتر سخن بگوییم:

بی‌گمان «عرفان» به عنوان مصداقی از «دانش ربانی» برتریِ حاملان خود را در پی دارد و مقام کسانی را که از آن برخوردارند، بسی فراتر و والاتر از دیگران قرار می‌دهد، چنانکه خداوند می‌فرماید:

(یَرفَعِ اللهُ الّذینَ آمَنُوا مِنکُم وَ الّذین أُتُو العلمَ دَرَجاتٍ)؛ خداوند [رتبه‌ی] کسانی از شما را که ایمان آورده و کسانی را که دانشمندند [بر حسب] درجات بلند گرداند.

همچنین «عرفان» به عنوان مصداقی از «دانش ربّانی» مایه‌ی توانمندی معنوی شخص شده، از کسی که حامل آن است، انسانی مقتدر و عزیز ساخته، مانع از تسلیم او در برابر زور و زر و تزویر می‌شود. ضمن آنکه «عرفان» به حکم قدرتی که در نهان خود دارد، تکریم و تعظیم دیگران در برابر شخص «عارف» را نیز در پی دارد و بدین گونه «عارف» را در نگاه دیگران «مکرّم» و «معزّز» می‌دارد. از یاد نبریم که این عرفان ناب است که به حکم بصیرت و بینایی و آزادگی‌ای که می‌بخشد و به دلیل عزّت نفسی که می‌آفریند، شخص را از هر گونه قید و بند ظاهری و معنوی آزاد نموده، راه را بر سر سپردگی و تقلید‌های کورکورانه بسته، انسانی آزاده پرورش می‌دهد. بدون بهره داشتن از گوهر عرفان، نمی‌توان جهان هستی را، آن گونه که هست، شناخت، و خداوندِ هستی را آن گونه که باید، درک نمود؛ چنانکه نمی‌توان به بسیاری از بطون و لایه‌های ژرف قرآن کریم دست یافت. پاسخ بسیاری از پرسش‌های خداشناسی و هستی شناسی را تنها باید در مکتب عرفان جستجو کرد و راه‌های مواجهه و یا مقابله با بسیاری از بلاها و تلخ کامی‌ها و رنج‌ها و مصیبت‌ها را، فقط باید در مدرسه‌ی عرفان آموخت. براستی که:

عالِم و عابد و صوفی همه طفلان رهند

مرد اگر هست بجز عارف ربّانی نیست

درباره‌ی اهمیت عرفان و عارفان، تنها به سخنی از امام خمینی (سلام الله علیه) بسنده می‌کنیم:

«عارفان کامل پس از آنکه با آن حقیقت بسیط، ذوقاً و شهوداً، آشنا گردیدند، در تبیین مشاهدات خود اصطلاحات و عبارات خاصی را وضع کردند تا قلوب متعلّمان به سوی عالم ذکر و تنبّه نظام حکیمانه جذب شود و نیز بتوانند غافلان و خواب رفتگان را آگاه و بیدار نمایند؛ زیرا آن بزرگواران نهایت رأفت و رحمت را نسبت به بازماندگان از طریق الهی دارند.

ای برادر! توصیه مرا بپذیر و از سوء ظنّ به عرفا و حکیمانی که بسیاری از آنها از نزدیک‌ترین و خالص‌ترین شیعیان امیر‌مؤمنان علی‌بن‌ابی‌طالب و اولاد معصومین (علیهم‌السلام) هستند و راه آنها را پیموده‌اند و تمسّک به ولایت آنان نموده‌اند، بپرهیز و متوجه باش و خود را از اقوال ناپسند نسبت به آنان بر حذر بدار.

البته با مطالعه‌ی کتب عرفانی، امکان تسلط بر کلمات و مقاصد آن بزرگواران میسور نیست؛ بلکه باید به اهل اصطلاح مراجعه نمایی و از آنان در این راه پر خطر استفاده کنی.»

کاش همانگونه که در فقه، مجتهد، آیت الله و آیت الله العظمی داریم، در علوم بسیار مهمی چون تفسیر، اصول عقاید و عرفان نیز مجتهد و … می‌داشتیم، تا این علوم، اندکی از غربت به در آمده، زمینه برای نقش آفرینیِ شایستۀ آنها، در متن جامعه فراهم‌تر آید.

و اما نکته‌ی آخر:

مجموعه نفحات روشن به کوشش استاد منوچهر صدوقی سها و دکتر عبدالرحیم گواهی و با توضیحات سیّد محمود طاهری و در شش جلد منتشر شده است.

ترجمه عوالی اللئالی ابن ابی جمهور احسائی

نخستین ترجمه فارسی کتاب عوالی اللئالی منتشر شد.

عوالی اللآلی، بعضی آن را غوالی اللآلی خوانده‌اند که بنا بر تحقیق صحیح نیست و نام صحیح کتاب «عوالی اللآلی» است. مؤلف آن شیخ محمد بن علی بن ابراهیم احسائی، معروف به ابن ابی جمهور، متوفای بعد از ۹۰۱ ه (دهه اول قرن دهم هجری) است.

عوالی اللّئالی، کتاب روايی است و شامل روايات فقهی و غيرفقهی می‌باشد. روایات ناب در باب ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام و از کلام گهربار ایشان در این کتاب به وفور دیده می‌شود.

معرفی کتاب

مصنف محترم، کتاب را در مدت چهار ماه در مشهد مقدس تألیف نموده و آن را بدین گونه مرتب کرده است:

۱. مقدمه که ده فصل دارد و مؤلف به مشیخه مؤلف و علت تألیف کتاب پرداخته است.

۲. باب اول، که شامل احادیث فقهی است. این احادیث، به ترتیب رایج کتب فقهی از طهارت تا دیات ذکر نشده‌اند، بلکه چون منابع از بزرگانی چون: علامه حلی، شهید و فاضل مقداد به دست مؤلف رسیده‌اند و به ترتیب ناقل ذکر شده‌اند.

۳. باب دوم، شامل احادیثی است که بر طبق ابواب فقهی مرتب شده‌اند. قسمت اول آنها مرویات فخرالمحققین است و قسمت دوم، روایات ابن فهد و محقق حلی است.

۴. در خاتمه نیز روایاتی در دو بخش احادیث معرفتی و اخلاقی و بعضی کرامات امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است. در این بخش می توان به روایاتی اشاره نمود که در میان اهل حکمت ارزش و سودمندی فراوانی دارد . با نگاهی ژرف در این باب می‌توان نکات فراوان اخلاقی را کسب نمود.

اعتبار کتاب و مؤلف

محمّد بن‌ زین‌ الدّین‌ علی‌ بن‌ ابراهیم‌ بن‌ حسن‌ ابن‌ ابراهیم‌ بن‌ ابی‌ جمهور اَحْسائی‌ یا لحضاوی‌ زنده در۹۰۴ق‌/۱۴۹۹م‌، فقیه، محدّث‌ و متکلم‌ صوفی‌ مشرب‌ِ شیعی‌ امامی، که تحصیلات خود را در عراق و جبل عامل در محضر علمایی چون شیخ‌ شرف‌الدین‌ حسن‌ بن‌ عبدالکریم‌ فتّال‌ و شیخ‌ علی‌ بن‌ هلال‌ جزایری تکمیل نمود، سپس در طوس مقیم شد و در آنجا علاوه‌ بر تدریس‌ و تألیف‌، با علمای‌ اهل‌ سنت‌ به مناظره پرداخت.

از آثار او می توان به موارد زیر اشاره نمود: عوالی اللآلی العزيزيه، اسرار الحج، انوار المشهديه، بدايه النهايه، تحفه الحسينيه، دُرر اللآلی العماديه، زاد المسافرين، الأقطاب الفقهيه، معين الفکر، کتاب المقتل، مناظره بين الغروی و الهروی.

ابن ابی جمهور احسائی، از جمله علمایی است که در طول تاریخ بحث‌های فراوانی را متوجه خود ساخته است. عده‌ای کتاب او را مردود، ضعیف، مطابق روایات اهل سنت و… دانسته‌اند. گروهی فراتر رفته و علاوه بر کتاب، در اعتبار مصنف هم مناقشه کرده‌اند و مثلا او را غلو کننده، صوفی، ضعیف، متساهل و یا غیر دقیق در نقل روایت دانسته‌اند. شیخ اعظم انصاری در کتاب رسائل چنین می‌فرماید: «و قد طعن فی ذلک التالیف و فی مؤلفه المحدث البحرانی فی مقدمات الحدائق».

در مقابل، بزرگانی چون محدث نوری در مستدرک و سید نعمت الله جزائری در شرح خود بر «عوالی اللآلی» و آیت‌الله مرعشی نجفی در مقدمه کتاب، اشکالات وارده را نقل کرده و جواب‌های مفصلی به آنها داده‌اند.

صفحه خرید: فیضان انوار الهی (ترجمه عوالی اللئالی العزیزیه فی الاحادیث الدینیه)

در این مقال جای بسط کلام نیست و طالبین می‌توانند به منابع فوق مراجعه کنند، اما در چند جمله مختصر می‌توان گفت:

اولا: جواب ایرادها با جوابهای نقضی و حلی مفصلا داده شده است.

ثانیا: علمایی چون علامه مجلسی، کتاب «عوالی اللآلی» را از مصادر بحار قرار داده و بزرگانی مانند شیخ یوسف بحرانی و قاضی نورالله شوشتری و… به آن اعتماد کرده و روایات آن را نقل کرده‌اند.

ثالثا: مساله اعتبار کتاب و عدم ذکر اسناد روایات نیز با توجه به هماهنگی روایات این کتاب با کتب معتبر و مسند قابل حل است.

تنها مطلبی که باقی می‌ماند، تشخیص روایات صحیحه از غیر صحیحه است که در این کتاب نیز مانند تمام کتب روایی به عهدۀ محقق و استفاده کننده از کتاب است و در هر کتاب روایی، محقق خبره این اصل اولی را مد نظر دارد که باید روایات و اعتبار آنها را از حیث سند و متن بدون چشم پوشی و از هر کتابی که باشد با دقت بررسی کند.

شروح کتاب:

بر کتاب «عوالی اللآلی» توسط سید نعمت الله جزائری شرحی مبسوط نگاشته شده و با عنوان الجواهر الغوالی یا مدینة الحدیث منتشر شده است. با اینکه کتاب و مؤلف آن از دیرباز مورد نقد برخی علما بوده است، بزرگانی چون محدث نوری در مستدرک و سید نعمت الله جزائری در شرح خود بر این کتاب و آیت الله مرعشی نجفی در مقدمه کتاب، اشکالات وارده را نقل کرده و جواب‌های مفصلی به آنها داده‌اند.

چاپ حاضر:

انتشارات آیت اشراق، ناشر کتابهای حکمی و اخلاقی بر آن است ترجمه حاضر از عوالی اللآلی را سامان داده است. پرداختن به روایات و کلام معصومین علیهم السلام از طریق مراجعه به منابع معتبر سرلوحه آثار مطبوع آیت اشراق است.

مترجم محترم (علی علیزاده) سعی بر آن دارد با استفاده از منابع معتبر حدیثی به استخراج مصادر احادیث و روایات و توضیح اصطلاحات پرداخته و با بیان وجه تشابه و تمایز روایات از همدیگر، نکاتی ارزشمند را که نیاز به توجه بیشتر و توضیحات کافی را می‌طلبد عرضه بدارد.

تا حد امکان سعی بر این بوده است تا ترجمه‌ای شیوا و سلیس از روایات معصومین علیهم السلام در باب ولایت ناظر بر روایات امیرالمؤمنین، مخصوصا از طرق روایی غیر شیعی که در مصادر اهل سنت بدان اشارت رفته است؛ در قالب این کتاب ارزشمند ترجمه و ارائه شود که منبع و مصدر مراجعه اهل تحقیق و عموم علاقمندان به کلام اهل بیت معصومین علیهم السلام باشد.

تحقیق الزّوراء شرح اثر عرفانی فلسفی علامه دوانی

شرح اثر عرفانی فلسفی علامه دوانی منتشر شد.

هر چند مشهورترين قول علامه دوانی در فلسفه و الهيات، مسلك او در باب وجود و ماهيت است كه به «ذوق التاله» يا «ذوق المتالهين» نامبردار شده است؛ اما از آنجا كه مهمترين اثر او كه مبيّن حقيقت مسلك وی و به منزله پلی بين فلسفه و عرفان نظری محسوب می‌شود و در اواخر عمر وی نيز به نگارش در آمده همانا رساله زوراست كه حاوی نظریه مهم و اساسی ارجاع عليت فلسفی به تشأن و ظهور مطرح در عرفان می‌باشد می‌توان مهمترين قول وی را نيز همين نظريه دانست. اين رساله از نظرگاه خود او نيز به قرينه مقدمه و نيز شرحی كه بعداً براين اثر نگاشته از قرب و ارج خاصی در بين ديگر آثارش برخوردار بوده است و چه بسا بتوان آن را نظرگاه نهايی او در باب الهيات و فلسفه
و كلام و عرفان دانست.

رساله زوراء

اين رساله را مؤلف به سال ۸۷۲ هجری قمری نگاشته و همچون رسائل نگاشته شده در مكتب حكمت اشراق بين بحث و ذوق جمع نموده است. در شرح خويش دليل تاليف رساله را بدين قرار ذكر كرده است:

«من به هنگام عزيمت برای زيارت اميرالمؤمنين و يعسوب موحدين حضرت علی بن ابيطالب (ع) در بيرون دارالسلام شهر بغداد در نزديكی‌های ساحل دجله آن حضرت را در خواب ديدم كه به من عنايت و توجه خاصی فرمود. پس از آنكه از خواب بيدار شدم به يمن و مباركی اين عنايت بر آن شدم بنام نامی حضرتش رساله‌ای تصنيف نمايم، ولی در انتخاب موضوع اين رساله متردد بودم، گاه به خاطرم می‌گذشت به مناسبت فرمايش نبی اكرم (ص) «أنا مدينة العلم و علی بابها»، موضوع اين رساله را «تحقيق در ماهيت علم» برگزينم و گاه موضوعات ديگری به نظرم می‌رسيد تا آنكه به سعادت عتبه بوسی آن حضرت و حائر حسينی (ع) مفتخر گرديدم. پس از بازگشت يكی از ياران و دوستان با استعداد و شيفته فهم حقايق كه برای او حكمة الاشراق شيخ شهاب الدين سهروردی را تدريس می‌كردم و گه‌گاه ضمن بيان مطلب، سخن از مسائلی كشفی و ذوقی می‌رفت از من خواست كه آن سوانح و واردات اشراقی را در رساله‌ای گردآورم. من دعوت و خواسته او را اجابت و به نگارش آن پرداختم. پس اتمام آن را همان يافتم كه در انديشه آن بودم. مرا يقين حاصل آمد اين توفيق از بركات امداد و نفحات باب مدينه عاليه دانش و زيارت آن مشاهد مقدسه است. به اين مناسبت آن را الزوراء ناميدم كه نام دجله بغداد است». از اين رساله به نام تنبيه الراقدين نيز ياد می‌گردد.

استاد ابراهيمی دينانی در معرفی اين رساله آورده‌اند:

جهان جلال الدين دوانی در رساله کوچک الزوراء غير از جهانی است که در آثار ديگر او انعکاس يافته و برای ساير اشخاص قابل فهم و ادراک است … رساله الزوراء از برخی جهات به کتاب معروف المنقذ من الضلال شباهت دارد. زيرا همان گونه که شخصيت غزالی در المنقذ من الضلال غير از آن چيزی است که در کتابهای ديگر او به چشم می‌آيد، هويت جلال الدين دوانی نيز در رساله الزوراء با شخصيت او در نوشته های ديگرش تفاوت دارد … سخنان او در الزوراء به گونه‌ای است که جايی برای اصالت ماهيت باقی نمی گذارد. او در اين کتاب چنان از وحدت و يگانگی حق تبارک و تعالی سخن می‌گويد که همه چيز از شؤون ذات پاک او بشمار می آيد.

به هر حال رساله الزوراء با همه وجازت و اختصارش، حاوی مطالب مهم و به تعبير مؤلفش «گزيده‌ای از حقايق بلكه چكيده‌ای از دقايق» است كه وی بدان نائل شده و بيدار كننده خواب آلودگی و روشنی‌بخش محجوبان در تاريكی شب است. وی مژده طلوع صبح و پايان شب را هنگام پايان يافتن مطالعه اين رساله به خواننده می‌دهد و از اين‌رو چه بسا بتوان آن را به منزله وصيت‌نامه علمی و حاصل عمر و يافته های دوانی دانست.

زوراء از جهتی در ادامه تلاش‌های قونوی، ابن تركه، سيد حيدر آملی، ابن ابی جمهور احسایی و ديگر تابعان ابن عربی برای تدوين استدلالی و تبيين فلسفی عرفان نظری قرار دارد و می‌توان آن را حلقه وصلی بين دو رشته مزبور دانست، همچنان كه واسطة العقد بين «مكتب فلسفی شيراز» و «حكمت متعاليه صدرالمتالهين» كه در نهايت به تبيين فلسفی تجلی و ظهور بجای عليت و تهیه پشتوانه نظری نيرومندی برای عرفان مكتب ابن عربی انجاميد، نيز بشمار می‌رود.

صفحه خرید: تحقیق الزّوراء (شرح اثر عرفانی فلسفی علامه دوانی)

عناصر كليدی بينش فلسفی عرفانی دوانی در اين رساله عبارتست از:

الف. مبحث جعل و بيان معنای عليت حقيقی

ب. ارجاع عليت به تشأن و ظهور و نقد عليت فلسفی

ج. تبيين كثرت در عالم براساس قاعده «ظهور» و نيز قاعده «ظهورات مختلف يك عين واحد» و به تعبير ديگر در کثرت، وحدت ديدن و از تفرقه به توحيد رسيدن.

د. بررسی تأثير مباحث مزبور بر عالم انسان و نسبت آن با جهان (ربط مباحث وجود شناختی با مباحث معرفت شناختی) با توجه به مبانی فلسفی مزبور.

دوانی معارف كلامی، تفسيری، فلسفی و عرفانی متعددی را در رساله مورد بحث و بررسی قرار داده و به مدد اصول فوق تبيين نموده است كه از آن جمله است:

۱. مسئله نسخ

۲. تجسم اعمال

۳. تمثّل فرشته

۴. علم حق

۵. سرّ رؤيا گونه بودن عالم

۶. تحقيق در اعيان ثابته و نفس رحمانی.

در مباحث پایانی رساله نيز به معرفت نفس انسان كه مقدمه معرفت رب است و نيز تنظير نفس انسان با نفس رحمانی پرداخته است.

نگاهی اجمالی به رساله زوراء

اين رساله حاوی بيست فصل و يك خاتمه و وصيت (سفارش) می‌باشد. فصل‌های اين رساله با نام‌های مختلف از جمله تمهيد، تذكره، تبصره، تشبيه، تنبيه، رمز، كلمه، كشف غطاء، بسط وطاء، شك و تحقيق، زيادة كشف و ازاحة وهم از يكديگر متمايز شده‌اند.

در اينجا خلاصه‌وار به محتوای هر يك از فصول بيست‌گانه اشاره می‌شود:

در تعريف علت حقيقی شئ و تبيين دو وجه مجعوليت و عدم مجعوليت ماهيت/ دراينكه معلول شأنی از شوؤن علت است/ در اينكه معلول اعتباری محض است/ در اينكه چگونه يك چيز به يك اعتبار موجود است و به اعتبار ديگر معدوم و عدم/ دراثبات ذات واحد وجود (حق متعال) و اينكه ديگران شوؤن و وجوه آن‌اند/ در اتحاد سنخ ممكنات در معدوم بودن/ اينكه زوال و معدوم بودن معلول عبارتست از ظهور علت به گونه‌ای ديگر/ در اينكه نسبت اول (حق) متعال به ثانی (اولين صادر) اصل و مادر همه نسبت‌هاست بی‌هيچ مانندی/ در اينكه امتداد زمانی نيز شأنی از شوؤن علت است كه به ديگر شوؤن (جز مراتب عاليه و مجرد) احاطه دارد/ در اينكه تدريج تنها از تنگی و كوتاهی ادراك ناشی می‌شود/ در بيان سه مسئله: درجه احاطه علم حق به اشياء – نحوه وجود حوادث در ذات آنها – نسخ/ در تبيين نحوه ظهور حقيقتی واحد به صورت‌های مختلف جزئی و كلی بر ابزارهای ادراكی مختلف/ در اينكه صورت شئ غير از حقيقت آن است؛ چون حقيقت چه بسا به صورت‌های گوناگون درآيد/ در وجه انطباق و موازات بين عوالم، مشاهده واحد در كثرت‌ها و ظهور اعمال و تجسم آنها/ در اينكه چگونه حقيقت واحد واجد دو يا چند صورت می‌باشد/ در تنظير مطلب پيشين به وجود ذهنی كه در آن جوهر در ذهن به صورت عرض ظاهر می‌شود/ در اينكه حقايق همراه با نفس صعود و نزول دارند و اينكه حقيقتی واحد می‌تواند به صورت مادی يا مجرد ظاهر شود/ در اينكه تمايز و كثرت بالنفس و فی‌النفس است و اينكه عين واحد در اعيان جلوه‌های متعدد در اذهان دارد/ در اينكه نفس، ماده جميع صور و كتاب جامع و اسم اعظم و محل انگيزش كثرت و تعدد است/ تشبيه نفَس رحمانی به نفَس انسان و تبيين وحدت مبدأ و مرجع بر آن اساس

رساله زوراء را می‌توان از آن دسته آثار اجمالی متفکرانی دانست که مؤلفش به جهت اهمیت آن بیش از یک بار بر آن شرح نگاشته است. از دیگر نمونه‌ها را می‌توان مسلک الافهام ابن ابی جمهور احسایی و شرح آن النور المنجی فی الظلام و نیز شرح شرح آن يعنی مجلی مرآه المنجی فی الکلام و الحکمتین و التصوف، مشهور به المجلی دانست. همچنین منظومه غرر الفرائد ملاهادی سبزواری و شرح منظومه و نیز حواشی شرح منظومه از خود مؤلف نمونه دیگری از این دست رساله‌هاست.

شرح زوراء

دوانی سپس به جهت اهميت مباحث مطرح در زوراء كه حاصل جمع دو روش استدلالی (بحثی) و شهودی (ذوقی) و نيز تمهيدی برای توفيق و جمع‌بندی آراء فلاسفه و عرفاست، در صدد شرح با تفصيل بيشتر بر می‌آيد كه به سال ۸۷۱ ه.ق. در خارج شهر همدان به پايان می‌رسد. از اين رساله به نام حاشية الزوراء يا شرح كبير يا حاشيه كبير، نيز ياد شده است. اين رساله يك بار در مصر به تصحيح محی‌الدين صبری كردی و بار ديگر در ايران به تصحيح دكتر سيد احمد تويسركانی (نشر آثار مكتوب) به چاپ رسيده است.

تحقيق الزوراء (شرح شرح زوراء)

از شرح كمال بن محمد بن فخر بن علی لاری (زنده در ۹۱۸ ه.) بر شرح زوراء علامه دوانی معلوم می‌شود كه رساله زوراء و شرح آن در مركز توجهات شاگردان دوانی و حلقه ياران او قرار داشته و مورد بحث و تدريس و تدرّس واقع می‌گرديده است. لاری در ابتدا رساله زوراء را كاشف از دقايق احوال مبدأ و معاد با وجيزترين الفاظ و بليغ‌ترين عبارات وصف نموده و مؤلف آن را استاد محقق خويش كه می‌توان او را عقل حادی عشر (يازدهم) ناميد يعنی: «الافضل الاكمل الاوحد جلال الحق والعرفان والحقيقة والايقان محمد قدس الله سرّه الاصفی» معرفی می‌كند كه در ضمن به نگارش شرح، پس از رحلت علامه دوانی اشارت دارد. وی می‌افزايد چون شرح استاد را كه مانند متن زوراء باز در نهايت وجازت و اجمال و اختصار بوده كافی به فهم رموز زوراء ندانسته، پس تصميم گرفته است كه متن و شرح، هر دو را تفسير نموده توضيح دهد و شرحی بيانگر دقايق وبه تفصيل رساننده حقايق و حل كننده مشكلات آن بنگارد.

همانطور كه اصل نگارش رساله زوراء حاصل ارادت علامه دوانی به ساحت اميرالمؤمنين (ع) بوده و چه بسا پس از استبصار علامه نگارش يافته باشد، در رساله شرح شرح زوراء (يا تحقيق الزوراء) لاری نيز اين ارادت به ساحت «اميرالمؤمنين و يعسوب الموحدين ابا الائمة المعصومين و سيد الاولياء المتقين» به تعبير خود شارح، نمايان است و همواره با القابی بِسان آنچه گذشت ارادت خويش را به ايشان ابراز می‌دارد.

با نگاهی به شرح حاضر می‌توان دانست که لاری شاگرد علامه دوانی نيز در مباحث عرفانی علاقمند و تابع ابن عربی محسوب می شود و جای جای رساله شرح، از فصوص و فتوحات و نيز ديوان ابن فارض و آثار قونوی و ابن‌سينا شاهد می‌آورد كه مصحح، متون مزبور را با اصل كتابهای مورد اشاره تطبيق و بر اساس آن تصحيح نموده است.

بازدید استاد ابراهیمی دینانی از غرفه انتشارات آیت اشراق

استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی از غرفه انتشارات آیت اشراق در سی و یکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران بازدید کردند و از نزدیک در جریان کتاب‌های چاپ شده انتشارات آیت اشراق قرار گرفتند.

استاد دینانی در این دیدار بیان کردند: بعضی از آثار این ناشر را بنده تهیه کرده‌ام و با نوع کتاب‌های آن آشنا هستم.

فیلسوف و حکیم فرهیخته، استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی که یکی از شاگردان خبره و زبده جناب علامه طباطبایی می‌باشند، هم‌اکنون در یکی از دانشگاه‌های کشور، تبیین کننده آراء و نظرات مرحوم علامه طباطبایی می‌باشند. ایشان بی‌شک در زمره بهترین اساتید این عصر هستند. آثار وی به دفعات به چاپ رسیده و مورد استقبال اندیشمندان و دوستداران فلسفه و عرفان اسلامی قرار دارد.

استاد دینانی مقدمه‌ای نیز برکتاب لطائف العرفان از تألیفات عارف واصل حاج محمد علی حکیم نگاشته‌اند که توسط انتشارات آیت اشراق به چاپ دوم رسیده است.

وی از تلاش‌های انتشارات آیت اشراق در راستای تصحیح و تحقیق و ترجمه تراث عقلانی و شهودی اظهار رضایت کرده و در پایان دیدار خود از غرفه انتشارات آیت اشراق، بیش از ده جلد از کتاب‌های این ناشر را تهیه نمودند.

مدیر انتشارات و همکاران ایشان برای استاد ابراهیمی دینانی آرزوی عزت و سرفرازی و سلامت کرده و از خداوند متعال توفیقات روز افزون و مداوم برای ایشان خواستار است.

بازدید رهبر معظّم انقلاب از سی‌و‌‌یکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

بازدید رهبر معظم انقلاب از سی‌و‌‌یکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

رهبر معظّم انقلاب صبح جمعه (۱۳۹۷/۰۲/۲۱) به مدت یک‌ساعت و نیم از سی‌ویکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بازدید کردند.

در این بازدید، حضرت آیت الله خامنه‌ای از ۵۰ غرفه دیدن کردند و ضمن گفت‌وگو با ناشران و شنیدن نکات و دغدغه‌های آنان در جریان تازه‌های نشر قرار گرفتند.

رهبر انقلاب اسلامی پس از بازدید، در سخنان کوتاهی، کتاب و کتابخوانی را یکی از ضرورتهای زندگی آحاد مردم بویژه جوانان دانستند و افزودند: نقش کتاب یک نقش بی‌بدیل است، البته بهترین کتابها، کتابی است که انسان را به سمت خداوند و ارزشهای والا و انقلابی هدایت کند، و امیدواریم کتاب جایگاه حقیقی خود را در جامعه بیابد.

روایتی از بازدید رهبر معظّم انقلاب از سی‌و‌یکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران (مهدی قزلی)

درست سه سال قبل در این ایام، آخرین بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه کتاب تهران بود. آن‌موقع دکتر صالحی، وزیر فرهنگ و ارشادِ امروز، رئیس نمایشگاه کتاب بود. به راه که افتادم تا خودم را برسانم به نمایشگاه، خوشحال بودم؛ در سال‌های قبل، برکتِ آمدن آقا به نمایشگاه را دیده بودم. یک بخشِ اهمیت و جدیت نمایشگاه کتاب به‌عنوان بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی کشور به حضور بزرگان کشور است و چه کسی بهتر از رهبر.

رسیدم مصلا؛ با آن ساختمان‌های طوسی سیمانی که داغ ناکارآمدی را در دلمان تازه می‌کند! وقتی نزدیک شبستان شدم چند تا از بچه‌های خبرنگار را دیدم که داشتند با هر که می‌توانستند مذاکره می‌کردند که جوری وارد شوند. مسئول «نشر شهید کاظمی» که دید دارم داخل می‌روم گفت: به آقا بگویید ما بچه حزب‌اللهی‌ها داریم کار می‌کنیم، کار جهادی.

راهروهای ۲۹ و ۳۰ و ۳۱ انتخاب شده بود برای بازدید. آخرین جمعه‌ی نمایشگاه بود و همه می‌دانستند حسابی شلوغ خواهد شد. به همین خاطر، آقا می‌خواست زودتر بیاید که فرصت بازدید و خرید مردم برقرار بماند.

ساعت ۸ وزیر فرهنگ آمد، خندان و سرحال. نماینده‌های غرفه‌ها هنوز نیامده بودند؛ نمایشگاه هر روز ساعت ۱۰ باز می‌شد. تصمیم حضور رهبر هم آخر شبِ قبل اطلاع‌رسانی شده بود. یکی از مسئولین اجراییِ بیت داشت پیشنهادات اجرایی‌اش در نحوه‌ی برگزاری نمایشگاه کتاب را به آقای صالحی می‌داد. آخر سر هم به شوخی گفت: قدر مشاوره‌ی من فراموش نشود! دکتر صالحی گفت: با بقیه یک‌جا تقدیم می‌کنم! آن بنده‌خدا هم با رندی گفت: پس این مشورت‌ها را هم عمل نمی‌کنید! و خندیدند. همه‌ی آن‌هایی که آنجا بودند گشتی در این سه راهرو زدند تا تصور کنند چه اتفاقاتی خواهد افتاد و احتمالاً آقا کجاها بیشتر توجه می‌کند.

* * *

حدود ساعت ۹ بود که آقا آمد. اول کار، آقای وزیر همکارانش را معرفی کرد: آقای دکتر جوادی معاون فرهنگی که به‌قول ما مشهدی‌ها جایِ من آمدند؛ بعد هم بقیه را معرفی کرد. مثل بازدید قبلی به‌خاطر اینکه مشغول نوشتن گزارش بودم، نشد که به‌عنوان همکار معاونت فرهنگی ارشاد با آقا سلام و علیک کنم. همان اول کار، حاج آقای مهدوی‌راد (دبیر جایزه‌ی کتاب سال) که در دوران نوجوانی در مشهد پای درس و منبر آقا می‌رفته، از انتشار “تفسیر سوره‌ی برائت” آقا یادی کرد و ابراز خوشحالی که تفسیری که آقا در ۳۲سالگی در مشهد درس گفته، امروز مدون شده. بعد از این سلام و علیک، آقا رفت سمت غرفه‌ها …

اولین غرفه، «نشر سخن» بود. در اینجا وزیر به کتابی اشاره کرد و گفت: آقای علمی، مجموعه یادداشت‌ها و مقالات و کلاس‌های شفیعی کدکنی درباره‌ی حافظ را منتشر کرده. “این کیمیای هستی” حافظیات سه جلدی، کتاب خوبی شده. آقا کتاب را با دقت نگاه کردند و گفتند: آقای علمی… آقای شفیعی… آقا چند دقیقه کتاب را ورق زدند. در همین غرفه، آقای مهدوی‌راد لغت‌نامه‌ی “منتهی الارب فی لغات العرب” را به آقا نشان داد و کمی با هم حرف زدند. گزیده شاهنامه‌ای با عنوان “دفتر خسروان” را هم آقا دید و گفت: چند وقت پیش هم گزیده شاهنامه‌ای به دستم رسید که خوب بود.

وزیر ایستاده بود و دکتر جوادی رئیس نمایشگاه به تواضع عقب‌تر. دکتر صالحی از مشکل پی‌دی‌اف شدن کتاب‌ها و چاپ‌های غیرقانونی و متضرر شدن ناشرینی مثل «سخن» گفت و رهبر انقلاب هم جواب داد: خب، جلویش را بگیرید. وزیر گفت: ما تلاش می‌کنیم، قوانین داخلی هم داریم ولی در این موضوع به همراهی قوه‌ی قضائیه احتیاج داریم.

آقا کتاب “آن‌گاه پس از تندر” اخوان ثالث را که دیدند انگار آشنایی را در بین غریبه‌ها دیده باشند، نام کتاب را به زبان آوردند و دقایقی چشم بر جلد کتاب دوختند.

در غرفه‌ی «نسل نو اندیش»، غرفه‌دار کتابی را به آقا نشان داد و توضیحی داد. آقا گفت: این کاغذها را می‌شناسم؛ قدیم، گاهی کتاب‌های خاص را با همین کاغذهای معطر چاپ می‌کردند… رمان تازه چی دارید؟

موقع بیرون رفتن از غرفه، یکی از غرفه‌دارها از آقا چفیه‌اش را خواست. آقا نشنیدند. وزیر فرهنگ به آقا گفت: ببخشید چفیه‌تان را خواستند. آقا با غرفه‌دار مثل خانواده‌ی خودش رفتار کرد.

در غرفه‌ی «نشر نگاه» آقا مثل همه‌جا با غرفه‌دار سلام و علیک کرد. حرف‌هایی بینشان رد و بدل شد. آقا پرسید: از کتاب‌های بزرگ علوی چی دارید؟ غرفه‌دار خواست کتابی را به آقا بدهد؛ آقا لبخند زد و گفت: من این کتاب را ۵۰ سال پیش خواندم. “چشم‌هایش” بزرگ علوی را می‌گفت.

در یکی از غرفه‌ها قبل از رسیدن آقا، یکی از مدیران دولتی رفت داخل و کنار غرفه‌دار ایستاد. وقتی آقا رسید، «ایشان» شروع کرد به گزارش دادن درباره‌ی انتشارات؛ حرفش که تمام شد، آقا از غرفه‌دار اصلی پرسید: فقط کتاب ترجمه دارید؟ غرفه‌دار گفت: ۴۰ درصد کتاب‌هایمان تألیف است.

ایشان گفت: باید به عرض برسانم این انتشارات چند دوره به‌عنوان ناشر نمونه …

آقا رو به غرفه‌دار اصلی پرسید: کتاب جدید چی دارید؟ و غرفه‌دار جواب داد.

ایشان خواست چیزی بگوید که آقا کاغذهای کتابی را نشان داد و به غرفه‌دار گفت: این کاغذ را چرا استفاده می‌کنید؟ هم کتاب را گران می‌کند و هم سنگین. خواندن کتاب را سخت می‌کند. بعد به وزیر رو کرد و گفت: مسئله‌ی کاغذ را حل کنید.

اصلاً از روی کت‌وشلوارش معلوم بود غرفه‌دار نیست. آقا هم تا آخر فقط خود غرفه‌دار را مخاطب قرار داد.

همه‌ی ما مدیران در مواجهه با آقا باید حواسمان خیلی خیلی جمع باشد!

* * *

آقا وارد غرفه‌ی «نشر نی» شد. قبلش سرشان را بلند کردند و اسم ناشر را بالای غرفه دیدند. آرام گفتند: بشنو از نی …

غرفه‌دارها سلام کردند. آقا جواب داد و پرسید: چی دارید؟ درست مثل مشتری‌های دست به نقد. منتظر جواب غرفه‌دار نماندند و خودشان بین کتاب‌ها مشغول شدند به یافتن جواب. وزیر، کتاب ورق زدنِ آقا را تماشا می‌کرد. آقا سری تکان داد و گفت: از کتاب نباید عقب ماند، چیزهای تازه‌ای هست که ندیدم؟ وزیر گفت: شما که خیلی جلو هستید. حرف آقا جدای از اینکه جلو باشد یا عقب، حرف یک کتاب‌خوان حرفه‌ای است.

در همین غرفه بود که غرفه‌دار به آقا ترجمه‌ای از تورات داد. آقا گفت: ترجمه‌های قدیمی را که دیده‌ام. تازگی هم یک ترجمه‌ی جدید از تورات و انجیل خواندم.

در «نشر مرکز»، آقا کتابی را دید و گفت: این کتاب، اول، هفت هشت جلدی بود؛ آن را هم شما چاپ کردید؟ غرفه‌دار گفت بله. آقا گفت: کسی هم می‌خره؟ غرفه‌دار سری تکان داد. آقا با لبخند پرسید: این‌هایی که کتاب را می‌خرند وقتی می‌خوانند، می‌فهمند؟ غرفه‌دار خندید. آقا مزاح کردند: من که خودم نفهمیدم چه گفته. همه خندیدند.

در همین غرفه بود که آقا کتاب “فوتبال و فلسفه” را نشان دکتر صالحی داد و با لبخند گفت: از حکومت و اقتصاد رسیده‌اند به فوتبال.

نام “گوستاو فلوبر” بر روی یکی از رمان‌ها، نظر آقا را به خود جلب کرد. آقا درحالی‌که نام او را به زبان می‌آورد، کتاب را برداشت و شروع کرد به تورق آن و گفت: او را می‌شناسم.

وقتی کتابی درباره‌ی “مارسل پروست” را دیدند، از مسئول غرفه پرسیدند که آیا آن کتاب چند جلدی درباره‌ی پروست را هم شما چاپ کرده‌اید؟ غرفه‌دار جواب داد که بله.

غرفه‌ی بعدی برای شرکتی بود که کارشان تولید کتاب‌های صوتی است. خانم غرفه‌دار این شرکت توضیحی درباره‌ی کارهایشان به آقا داد. آقا که از این کار خوششان آمده بود، پرسیدند: صدای چه کسانی است؟ و غرفه‌دار جواب داد که با صدای افراد مختلف مثل آقای عمرانی.

در غرفه‌ی «انتشارات یکشنبه»، آقا اسم مترجمی را روی کتابی دیدند و بعد از غرفه‌دار پرسیدند: کی هست این آقای آراز بارسقیان؟ و غرفه‌دار جواب داد خودم هستم. آقا پرسید ارمنی هستید؟ و مترجم کتاب تأیید کرد. مترجم، کتابی را به دست آقا داد و گفت این کارِ جذابی است و بعد درباره‌ی کتاب به آقا توضیحاتی داد.

در غرفه‌ی انتشارات «هزاره ققنوس» آقا کتابی را تورق کردند و درباره‌ی طرح «نذر کتاب» این انتشارات که تابلوی آن جلب توجه می‌کرد، پرسیدند. مسئول انتشارات توضیح داد که مردم با خرید این کتاب‌ها که تخفیف ۵۰ درصد دارد این دِین بر گردنشان است که بعد از خواندن، آن را در اختیار دیگری قرار بدهند و نمی‌توانند کتاب را پیش خودشان نگه دارند. آقا ابراز رضایت کردند و گفتند: خوب است.

در غرفه‌ی یکی از ناشران و کتاب‌فروشان الکترونیک، آقا ایستاد. غرفه‌دار توضیحاتی داد. آقا پرسید: ناشرها ناراضی نیستند که شما کتابشان را این‌طوری بفروشید؟

غرفه‌دار گفت: حقوق ناشرها را می‌دهیم.

* * *

آقا رسید به غرفه‌ی «نیلوفر»؛ مثل همه‌جا خوش‌وبش کرد و از تازه‌ها سؤال کرد. کتابی نظرش را جلب کرد و پرسید: «این همان چهار جلدی قدیمی است؟» و جواب گرفت بله. پرسید: «مترجمش کی بود؟» گفتند: ابوالحسن نجفی. آقا گفت: «ها، ابوالحسن نجفی… بگذارید یک ماجرایی را تعریف کنم؛ سال‌ها قبل ابوالحسن نجفی با آقای مرحوم حبیبی و چند نفر دیگر از بزرگان ادبیات آمدند پیش ما. من پرسیدم شما مترجم” خانواده‌ی تیبو” هستید؟ آقای نجفی از اینکه من اسم این رمان را بلدم تعجب کرد. بعد که نشستیم، من از رمان تعریف کردم و نقدی هم به ترجمه‌ی ایشان گفتم. آقای نجفی با تعجب بیشتر پرسید: شما واقعاً هر چهار جلد را خوانده‌اید؟ من اصلاً فکرش را نمی‌کردم شما حتی اسمش را شنیده باشید.»

آقا با خنده ادامه داد: «گفتم حالا خوانده بودم دیگر… خدا آقای ابوالحسن نجفی را بیامرزد. کتاب خانواده‌ی تیبوی روژه مارتن دوگار، رمان خیلی خوبی بود که متأسفانه در حد قدرش معروف نشد.»

یکی از مدیران ارشاد به آقا گفت: امسال چهلمین سال پیروزی انقلاب است، اگر اجازه بدهید نمایشگاهی از کتاب‌های منتخبِ کتاب سال و جایزه‌ی جلال و جشنواره‌ی شعر فجر در حسینیه‌ی امام خمینی برگزار کنیم تا شما نمایشگاه را ببینید. آقا سر تکان داد و گفت: خوبه.

در غرفه‌ی «انتشارات نورالزهرا(س)» آقا کتابی را برداشتند و پرسیدند: این “ریحانه‌ی بهشتی” موضوعش چی هست؟ غرفه‌دار توضیح داد که کتابی است بر اساس روایات درباره‌ی بچه‌داری، از پیش از بارداری تا به دنیا آمدن بچه. آقا به‌شوخی گفتند: خب پس به درد ما نمی‌خورد! همه‌ی آن‌هایی که شنیدند، خندیدند …

در غرفه‌ی «انتشارات نظام الملک» خانمی کتاب “باران عشق” را به آقا نشان داد و گفت: این کتاب، مصاحبه با مرحوم چشم‌آذر است که تازگی از دنیا رفتند. آقا کتاب را نگاهی کردند و گفتند: خدا ایشان را هم رحمت کند. همکار آن دختر گفت: می‌توانم خواهشی کنم؟ آقا گفت بفرمایید. غرفه‌دار گفت: می‌شود چفیه‌تان را بگیرم؟ آقا چفیه را داد به غرفه‌دار و خداحافظی کرد. آقا که رفت، خانم غرفه‌دار به همکارش گفت: پس من چی؟

یک‌دفعه به خودشان آمدند و یادشان آمد که کتاب را به آقا نداده‌اند. داشتند با هم بحث می‌کردند که یکی از همراهان آقا گفت: بدید من بهشان می‌دم.

آخرین غرفه‌ای که من صدای آقا را شنیدم، داشتند می‌گفتند: «چه کار خوبی کردید.» آقا که رد شد، از مسئول غرفه‌ی «نشر نصر پروانه» پرسیدم: آقا کدام کار را گفت خوب است. غرفه‌دار کتابی را نشانم داد: “بر بال پرستوها” وصیت‌نامه‌ی شهدای حرم.

* * *

بازدید تمام شد و آقا داشتند می‌رفتند به جایی که برای استراحت تعیین شده بود؛ آقا به دکتر صالحی گفتند: علاقه و رغبت من ۱۰ برابر این بازدید بود؛ دوست داشتم همه‌ی نمایشگاه را ببینم ولی محدودیت‌ها زیاد است. یک‌بار در یکی از نمایشگاه‌ها از صبحِ زود آمدم و تا غروب گشتم …

آقا وارد محل استراحت شدند و ما دیگر به آنجا راه نیافتیم.

نمایشگاه کتاب، اختتامیه‌ی واقعی‌اش را بعد از رفتن آقا تجربه کرد؛ هرچند مردم، پُرشور و فراوان آمده بودند.

راهروها که باز شد، مردم آمدند سراغ غرفه‌دارها و پرس‌وجو از آمدن آقا.

ترجمه تفسیر بیان السعادة

مجموعه ۸ جلدی ترجمه تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة

تفسیر عرفانی سوره‏‌های قرآن مجید و مشهورترین اثر مؤلف است که به زبان عربی فصیح نوشته شده و اساس آن مانند سایر تفاسیر شیعه، استشهاد به احادیث ائمه اطهار  علیهم السّلام می‌‏‏باشد.

رویکرد تفسیر بیان السعادة، عرفانی است، و البته از نکات ادبی نیز خالی نیست. به هر روی، این تفسیر، تفسیر عرفانی است و مؤلف بزرگوار در جای جای این تفسیر، هم از اصطلاحات عرفانی، فراوان استفاده کرده و درباره آنها سخن گفت، و هم با رویکرد تأویلی از آیات سخن گفت، و معانی باطنی آیات را در حدّ گنجایش خود بازگو نمود.

به تعبیر مرحوم آیت الله معرفت: «این تفسیر کاملاً بر مذاق صوفیان و اهل عرفان و بر مبنای تأویل نوشته شده است.»

علامه طباطبایی (قدس سره) نیز در بیان طبقه بندی مفسّرین، در طبقه سوم مفسّرین، از تفسیر بیان السعادة ، به عنوان تفسیری عرفانی یاد می‌کند.

در نگاه بزرگان و صاحب نظران تفسیر بیان السعادة و نویسنده آن، مرحوم سلطان محمد گنابادی معروف به سلطان علیشاه مورد ستایش و توجّه بسیاری از بزرگان و صاحب نظران قرار گرفته است، که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

۱. امام خمینی (قدس سره): عرفایی که در طول این چندین قرن آمده اند و تفسیر کرده اند، نظیر محی‌الدین در بعضی از کتاب‌هایش، عبدالرزاق کاشانی در تاویلات، ملاسلطانعلی در تفسیر، اینهایی که طریقه‌شان، طریقه معارف بوده است، بعضی شان در آن فنی که داشته‌اند، خوب نوشته‌اند.

۲. علامه آیت الله حسن زاده آملی: از تفاسیر بیان السعادة استفاده‌ها بردم.

نیز: جناب آقای جنابذی نویسنده تفسیر بیان السعادة، انسان بزرگواری است، و خیلی استاد خدمت کرده است و تفسیر بیان السعادة خیلی ارزشمند است. من از همان چاپ اولش که به دستم آمد، با او محشور بودم.

۳. علی اکبر دهخدا: سلطان محمد ملقب به سلطان علی از اکابر علما و عرفای قرن چهاردهم هجرت است که ما بین علوم ظاهر و باطن را فراهم آورده، معقول و منقول را توأم ساخته و در سال ۱۳۱۹ه.ق به زیارت کعبه معظمه مشرف شده و دارای تألیفات جلیله نافعه است.

سلطان محمد گنابادی از مشهورترین عارفان و اندیشمندان سلسله نعمت اللهیه است که پس از تحصیل مقدمات علوم دینی در شهر خود در هفده سالگی به مشهد مقدس و در ادامه به عتبات عالیات سفر نمود و علوم فقهی و تفسیری را نزد استادان بزرگ حوزه‏‌های علوم اسلامی‏ فراگرفت و به درجه عالی اجتهاد رسید. سپس به ایران مراجعت کرد و نزد حاج ملاهادی سبزواری به تحصیل حکمت مشغول شد و در حکمت مشاء و متعالیه ملاصدرا تسلط یافت. پس از چندی به راهنمایی استاد خود، ملاهادی سبزواری به سلک ارادتمندان حاج محمد کاظم اصفهانی ملقب به «سعادت علیشاه» درآمد و بعدا به مقام جانشینی او در سلسله نعمت اللهیه رسید. آرامگاه او در شهر گناباد، زیارتگاه عام و خاص است. وی گرایش و تعصب خود را به مذهب تشیع اثنی عشری در همه جای تفسیر نشان می‌‏‏دهد.

مهمترین امتیازات تفسیر بیان السعاده این است که نمونه عالی از تفاسیر عرفانی است که هم ریشه در تاویلات عارفانه دارد و هم مستند به روایات معصومین است. مفسر بر آن بوده که اتحاد ذاتی میان‏ تصوف و تشیع حقیقی را با استناد به آیات قرآن و احادیث اهل‌بیت نشان دهد و شبهات و ایرادات مخالفان عرفان و تصوف را به گونه‌‏ای عالمانه و با بهره گیری از زبان آیات و روایات پاسخ گوید.

ولایت محوری، مهمترین درونمایه عرفانی این تفسیر است که در جای جای این اثر بروز یافته است. از دیدگاه مفسر، انسان هم مانند درخت است که به مطلوب نمی‏‌‏رسد مگر این که به پیوند ولایت الهی متصل گردد و این ولایت، اصل خیر و منبع سعادت‏‌ها و سبب ظهور ثمرات نیک و ارزشمند و موجب تبدیل میوه‏‌های فاسد و پست به میوه‏‌های قوی و شریف می‏‌‏گردد که همان کمال مورد نظر است.

اگرچه ستون اصلی و محوری این تفسیر مبانی عرفان و تصوف اسلامی‏ است، اما از آنجا که مفسر، مرشد و قطب عارفان زمان خود بوده در لابه‌لای تفسیر خود به اظهار نظرهای فقهی نیز پرداخته که برای مریدانش در حکم فتوا بوده است، مانند استدلال بر حرمت شراب و حرمت استعمال دخانیات افیونی بر اساس آیه ۲۱۹ سوره بقره، فتوی بر پاکی اهل کتاب و ترجیح قول نجاست عرضی آنها بر اساس آیه ۵ سوره مائده، تحریم سفر در روز جمعه بر اساس آیه ۹ سوره جمعه، جواز ازدواج با زنان اهل کتاب تنها در مورد عقد موقت و تمتع نه در مورد عقد دائم. گرایش شیعی و بهره گیری از آبشخور وحی یعنی اقوال اهل‌بیت از دیگر امتیازات این تفسیر است که هم نشان از مقام والای علمی‏ مفسر در علوم اسلامی‏ به خصوص فقه و عقاید تشیع دارد و هم بیان کننده عمق علاقه و ارادت وی به مذهب تشیع و اهلبیت.

از دیگر امتیازات این تفسیر اهتمام به مساله تناسب آیات پیشین و پسین آنها است. مفسر بین آیات قرآنی که به ترتیب یکدیگر واقع شده‌‏اند‏ از حیث معنی نیز ارتباط قرار داده و آنها را مربوط و متصل به یکدیگر تفسیر کرده است. مقدمه مفصل و عالمانه مترجم (در حدود ۱۴۰ صفحه) از مهمترین ویژگی‌‏های این چاپ است که در آن، گزارش جامع و دقیقی از جایگاه قرآن در فرهنگ اسلامی‏ و تاریخچه تفسیر و تاویل قرآن از آغاز تاکنون با استناد به مهمترین منابع علوم اسلامی‏ آمده است. ترجمه یک کتاب علمی‏ و فنی به زبان ساده و روان، کار بسیار سخت و است که مترجم خبره این کتاب به خوبی از عهده آن برآمده است.

قوت القلوب فی مُعاملة المَحبوب

جلد سوم از ترجمه کتاب قوت القلوب منتشر شد.

به حول و قوه الهی ترجمه جلد سوم کتاب قوت القلوب في معاملة المحبوب به پایان رسید. این جلد عمدتاً مربوط به احکام فقهی است، از دید سالک زاهدی که می خواهد با تقوا و ورع و احتیاط وظایف شرعی خود را انجام دهد.

مکی مباحث این جلد را در توضیح پایه‌های دین قرار داده است. او از بیان اعتقاداتی که باید هر مسلمانی داشته باشد آغاز می‌کند و سپس به دیگر واجبات شرعی و احکام آنها می‌پردازد و در انتها روشهای خرید و فروش را به تفصيل و مطابق با احتیاط‌های فراوان متقدمان اهل تقوا بیان می‌نماید.

هرچه به گذشته می رویم فقه مذاهب مختلف هم ساده تر بوده و هم به هم نزدیکتر. فقه عرفانی مخلوطی از فقه مذاهب مختلف است. چنان که برخی معتقداند اهل عرفان به اجتهاد شخصی و یا به واردات قلبی خود عمل می‌کرده‌اند.

امروزه سلسله‌های مختلف صوفیه در مسئله احکام شرعی چندان به تفاوت‌های فقهی اهمیت نمی‌دهند و حتی با گرایش به ملامتی‌گری و قلندری‌گری و در شکل بسیار حاد و انحرافي‌اش، به اباحی‌گری هم کشیده شده‌اند؛ اما در قرون اولیه چنین نبوده است، چنان که از نقل قول‌های فراوان مکی از پیشگامان عرفان ملاحظه می‌شود، اصل اولیه در معامله آنان با خدای تعالی عمل دقیق و وسواس گونه به شریعت بوده است.

مکّی چه در اخلاق و چه در عقاید و احکام از امامان شیعه نقل می‌کند و در مواردی تصریح به انتصاب به طريق اهل بیت علیهم السلام دارد. روش فقهی او چنین است که روایات عامه و روایات اهل بیت علیهم السلام را نقل می‌کند و سپس خودش به عنوان فقیهی که هم اهل فقه جوارح وظاهر است و هم اهل فقه جوانح و باطن، به استخراج حکم می‌پردازد. این کار او را می‌توان در زمان خود دال بر آزاد اندیشی نسبی او دانست؛ اما به طور کلی فضای فکری وی در زمینه عقاید و احکام شرعی عمدتا فضای حاکم بر جامعه اسلامی زمان خود، یعنی عقاید و فقه عامه. لذا در ترجمه هرکجا کجی و کاستی غیرقابل اغماضی به دید آمد از آن نگذشتیم و حتی المقدور برای روشن شدن اذهان خوانندگان و ایجاد زمینه قضاوت دقیق‌تر، مطالبی در پاورقی افزودیم . امید است که مقبول درگاه حق قرار گیرد.

صفحه خرید: قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ابوطالب مکی (سه جلد)

این کتاب را می‏‏‌توان جزء کتب حدیثی هم محسوب کرد، زیرا نویسنده به حدیث بسیار متکی است. برخی از محققان، روایات او را تضعیف کرده‏‌اند‏، اما واقعیت این است که در این کتاب هم روایات قوی و هم مرسل و مقطوع هست. در هر حال نمی‌‏‏توان به دلیل وجود معدود روایات غیرقابل قبول از اصل آن صرف نظر کرد. نویسنده آنچه در توان داشته به کار برده و کاستی‏‌های او در مقابل محسناتش اندک است. از سوی دیگر عارفان و نویسندگان دیگر مطالب او را تنقیح و گزینش کرده‌‏اند‏.

ابوحامد غزالی، بارها از ادعیه و احادیث و دیگر مطالب قوت القلوب استفاده می‏‏‌کند. تاثیرپذیری غزالی از قوت القلوب در کتاب احیاء علوم الدین و طرح مباحث مربوط به قلب با مبنای قوت القلوب به حدی است که می‏‏‌توان آن کتاب را شرحی بر قوت القلوب دانست. فصل سی و دوم (مقامات موقنین) مهمترین قسمت این اثر است که حاوی اصول و پایه‌‏های عرفان عملی اسلامی‏ است.

تکیه زیاد نویسنده بر توحید صفاتی و افعالی نشان دهنده روحیه و سلوک عرفانی و تجربیات عملی وی در زمینه‏ عرفان است. تکیه وی عمدتا بر روش پیامبر و صحابه است که گل سرسبد آنان امام علی است که از دیدگاه نویسنده جامع تمام کمالات همه صحابه است.

مترجم این اثر که خود از پژوهشگران برجسته عرفان اسلامی‏ است به خوبی توانسته که از عهده ترجمه این متن کهن و مهم برآید. ترجمه به زبان فارسی روان و شیرین و اشاره به برخی از لغزش‏‌های تاریخی و روایی نویسنده از مهم‌ترین ویژگی‌‏های این چاپ است که در کنار نشر پاکیزه (تایپ، صفحه آرایی و…) آن قابل تقدیر است.

گام نهم در نمایشگاه سی‌و‌یکم

حضور انتشارات آیت اشراق در سی‌ویکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران

گام نهم در نمایشگاه سی‌و‌یکم

تقارن روز بازگشایی سی‌و‌یکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران با عید بزرگ نیمه شعبان را به فال نیک گرفته و امیدواریم باطن این روز عزیز موجبات آشتی مردم را با کتاب روز افزون نماید.

شعار امسال نمایشگاه کتاب تهران عبارت است از: #نه_به_کتاب_نخواندن

مدیر انتشارات آیت اشراق از حضور فعّال این ناشر در سی و یکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران خبر داد.

سید محسن سید تاج الدینی با اعلام این خبر گفت:

اکنون که نه سال از اخذ مجوز نشر انتشارات آیت اشراق می‌گذرد، مفتخریم برای نهمین سال متوالی در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران که بزرگترین و جامع‌ترین اتفاق فرهنگی کشور می‌باشد شرکت کنیم.

در این چند سال حضور در نمایشگاه، بزرگترین امتیاز ما این بود که حتی یک جلد کتاب متفرقه از ناشران دیگر در معرض دید بازدیدکنندگان نداشتیم. نمایشگاه را به معنی واقعی آن حفظ کردیم و از تبدیل آن به فروشگاهی بزرگ با بضاعت خودمان حذر کردیم.

هدف اول را حضور در این مجتمع بزرگ قرار دادیم و هدف دوم را عرضه و معرفی کتبی که خودمان چاپ و تحقیق و ترجمه کردیم قرار دادیم، شاید از نظر میزان فروش کتاب و در بخش مادی به موفقیّت‌های آنچنانی نرسیده باشیم؛ ولی از منظر حضور و معرفی کتب موفق بودیم.

امسال (۱۳۹۷) نیز در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران حضور خواهیم داشت و با عناوین جدید میزبان شما گرامیان در مصلای تهران خواهیم بود.

مدیر انتشارات آیت اشراق اظهار داشت: کلّیه متقاضیان و علاقمندان آثار منتشر شده این ناشر می‌توانند کتاب های مورد نظر خود را از غرفه ناشر در سی‌و‌یکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران و یا از طریق فروشگاه اینترنتی انتشارات آیت اشراق به نشانی https://ayateeshraq.com تهیه نمایند.

اخبار جدید نمایشگاه و پیرامون آن از طریق پایگاه اینترنتی انتشارات آیت اشراق اطلاع رسانی خواهد شد.

سی و یکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران از مورّخه ۱۲ تا ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷در محلّ مصلای امام خمینی (ره) تهران میزبان علاقه مندان به کتاب و کتابخوانی است.

از عموم فرهیختگان عزیز، بويژه علاقمندان به کتب تفسیری، اخلاقی، حکمی (فلسفی) و عرفانی دعوت به عمل می‌آيد از غرفه انتشارات آیت اشراق در سی و یکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران ديدن فرمايند.

نشر آیت اشراق، امسال نیز در مصلّای بزرگ تهران، منتظر دیدار مجدّد دوستان و علاقمندان در سالن شبستان، راهروی ۳ و غرفه ۳۹ می‌باشد.

 

منتظر قدوم سبزتان هستیم.